مجله گردشگری

پربازدیدترین‌ها
لینک های مفید

داستانی متفاوت از فرار از دام اعتیاد تا پناه بردن در دامن حضرت زینب (پولیس ملی)

به قلم زود نیوز
به قلم زود نیوز
سرفصل‌های مقاله


آژانس فارس مازندران – زری طاهری پارکوهی اگر نام قرص های خواب آور ، آمپول و روسپی ها را می شنوید یا آنها را در گوشه و کنار شهر مشاهده می کنید ، به این معنی است که به خوبی می دانید این افراد بدترین اعتیاد را دارند و همه چیز را از این طریق از دست داده اند ، بنابراین حتی مکانی برای رفتن. آنها می خوابند.

در نگاه اول همه از قلب آه می کشیم و می گوییم خداوند او را برکت می دهد. به نظر می رسد که او زندگی خود را از این طریق از دست داده است ، ما این جمله را ناامیدانه می گوییم و آن را رد می کنیم … اما او حتی فکر می کند که حتی به این فکر نمی کند زیرا دچار توهم شده و به دلیل سو abuse مصرف مواد مخدر در عملکرد مغز دخالت کرده است ، به طوری که شاید او خوشحال و امیدوار است …

در هر صورت ، نجات افرادی که در اثر اعتیاد همه چیز را از دست داده اند می تواند دشوار یا باورنکردنی باشد ، اما گاهی اوقات واقعی است ، یعنی نه تنها خود را نجات می دهند ، بلکه زمینه نجات چند نفر دیگر را که در حال غرق شدن هستند فراهم می کند در اعتیاد و آنها همچنین اقداماتی انجام می دهند که ممکن است دور از ذهن کسانی باشد که گذشته خوبی داشته اند …

* داستان ناشناخته عمو سعید

سعید اجدی معروف به عمو سعید ، متولد 1978 در ساری ساری ، یکی از معتادان شفا دهنده است که پس از 16 سال مبارزه با این آفت ویرانگر که یکی از مدافعان حرم است ، موفق به ترک اعتیاد شد.

وی که 15 تا 31 سال معتاد بوده و 12 سال پاک است ، در مصاحبه با فارس می گوید؛ من تنها پسر هستم خانواده من مذهبی هستم ، آخر سال در دبیرستان بودم ، به یک باشگاه کشتی رفتم ، در همان دوستی با گروهی از بچه های بلعنده و درگیری با فضای بد باشگاه شروع به سیگار کشیدن در همان فضای باشگاه کردم .

* از سوراخ به چاه

بیشتر بخوانید  الیا دختر شاکی از سردار آزمون جنجال به پا کرد

جرزی ادامه می دهد؛ بعد از مدتی می خواستم سیگار را ترک کنم ، تریاک و آبغوره شدم ، سپس برای ترک تریاک رفتم ، شیشه ای شدم ، شیشه را ترک کردم ، خود را تزریق کردم ، آمپول را ترک کردم ، کرکی شدم ، سپس می خواستم ترک کنم ، به شدت متادون شدم.

* عدم موفقیت در ازدواج

این ناجی به یاد می آورد که گفت من در سن 24 سالگی ازدواج کردم. بعد از ازدواج من تعهد نکردم و آن را گرفتم. گاهی اوقات من هر روز از خانه خارج می شوم ، می خواستم تنها باشم تا استفاده از آن را آسان تر کنم ، حدود 6 سال زندگی کردیم ، تا اینکه در آخرین سال پس از زایمان یک سال به مدت دو هفته به خانه آمدم. قضایی آنها آمدند تا موارد را لیست کنند. من رفتم. دو روز بعد آمدم دیدم خانه خالی است ، بله! همسرم تقاضای طلاق کرده بود ، مهریه اش سنگین بود ، من پول دادم ، 11 سال است که از هم جدا شده ایم.

* توهم می کردم

عمو سعید ادامه می دهد؛ من به چیزی جز مصرف فکر نکردم. در پایان دوره مصرف ، تشخیص خوب یا بد را به دلیل آسیب مغزی از دست دادم. توهم کلامی و شنیداری داشتم. من اغلب از افراد خیالی شکایت می کردم. در واقع ، من با یک سری افراد غیر واقعی زندگی کردم. من چیزی را دنبال کردم تا اینکه صدای نور را دیدم ، دکتر برای من تجویز کرد که متادون را ترک کنم ، من به جای دو قرص 14 قرص خوردم ، چرخه اعتیادم هرگز قطع نشد.

* زبان 2 هزار جلد

وی گفت: “من آزار و اذیت زیادی نسبت به خانواده ام انجام دادم.” به یاد دارم روزی پدرم که در حال پذیرایی از خانه نماز می خواند ، با صدای بلند گفت: خدایا ، من یک پسر دارم و او می میرد ، چگونه می توانم آن را تحمل کنم؟ نگاهی به آن انداختم ، یادم آمد ، روزی دو فروشگاه لباس با پنج دفتر مرکزی داشتم ، پول را در چند نایلون به خانه آوردم ، پدر و مادرم دو روز طول کشیدند تا حساب کنند ، اما یک روز به فروشگاه آمدم و کارم را از دست دادم ، که چیزی نبود ، 2000 لنگ. من پول در می آوردم ، اما اتاق خودم را مصرف می کردم و هیچ کس در خانه با زور نمی توانست به من برسد.

بیشتر بخوانید  دیدار پشت درهای بسته اردوغان با نخست وزیر لیبی

* معرفی انجمن معتادان گمنام

آقای جرزی اظهار داشت؛ او به دیدار یکی از دوستانم که عضو انجمن معتادان گمنام بود آمد و مرا به جلسه ای با او برد ، پس از آن نامه ای را به ستاد فرماندهی امام نوشتم که بعضی ها می خواستند مرا بکشند ، در حالی که این یک توهم بود ، تا اینکه یک روز چهار یا پنج نفر از افراد قوی آمدند ، دست ها و پاهایم را بستند و من را به اردوگاه بردند ، پس از آن 21 روز رفتم و دیگری فضای معنوی و مذهبی را تحویل دهید. به من ضربه زد ، من به ورزش پرداختم و به مسجد می رفتم ، هر روز مشغول بودم.

* ترک اعتیاد و عمل به آیین حضرت زینب (س)

وی تأکید می کند؛ سالها می گذرد و من معتاد نمی شوم ، اکنون من عمو سعید اهل محله هستم ، من از طرفداران جدی محله بودم و توانستم 50 معتاد را نجات دهم ، من نماینده روابط عمومی انجمن معتادان گمنام در ساری و اطراف آن هستم انشالله شهرها سوریه من به یک گروه 35 نفره رفتم ، 6 نفر بهبود یافتیم و این برای من جالب و زیبا بود ، من یک مربی کشتی هستم و باید مربی پیشکسوت شما باشم ، مهم این است که رسالت خود را پیدا کردم ، افتخار می کنم سرباز خدا باش …

* می خواهم دیدار با مقام معظم رهبری و شهادت

عمو سعید در ادامه می گوید اگر خدا بخواهد ، این امکان وجود دارد؛ همه می گفتند سعید می میرد ، اما سعید نمرد! زمانی فکر کردم که زندگی به بلندی های جولان و هوای تازه حمله کرده است ، اما بعداً فهمیدم که پایان همه خوشبختی انجام آنچه خدا می گوید است ، همانطور که در این مسیر هستم ، در قلبم دو آرزو دارم ، نخست دیدار مقام معظم رهبری و ثانی برای رسیدن به شهادت.

بیشتر بخوانید  برگزاری مجامع سالیانه سه شرکت زیر مجموعه MMTE

* هدف من نجات معتادان است

نماینده روابط عمومی انجمن معتادان گمنام در مرکز مازندران ، با اشاره به اینکه ارتباط روزهایی که معتاد شدم یکی از بدترین خاطرات زندگی من بود. بعد از اینکه او را ترک کردم ، خاطرات خوب است ، کمک به طرفداران من بهترین چیز است ، مدتی پیش شخصی درخواست کمک کرد ، اما ما در حالی که پدر و مادرش که از ته دل ناراحت بودند ، از ته قلبشان می خندیدند ، به او رسیدیم. ما او را به کربلا رساندیم.

* به خواست خدا

او ادامه داد متأسفانه ، اعتیاد مردم را از چیزهایی که قابل برگشت نیستند دور می کند ، من همیشه آرزو داشتم که یک فرزند داشته باشم ، شاید اگر در زندگی مشترکم شکست نمی خوردم ، اکنون یک پسر بزرگتر داشتم … درست است که آنها می گویند؛ “کشور معتاد از غیرت کرد دست کشیده است” اگر خدا بخواهد درست نیست و بسیاری از امور باید دست به دست هم دهند.

سرانجام ، آقای جرزی از همه کسانی که به او کمک کردند تا به روزهای عادی زندگی خود برگردد و خواسته های دنیوی خود را برآورده سازد ، تشکر کرد. باید به کسانی که معتاد هستند بگویم که مراقب باشند. بونسای با تمساح بسیار ترسناک تر از شیشه است. جوانانی که امروز از گل استفاده می کنند فردا هروئین را ترک نمی کنند. ما مستقیماً به سراغ مواد جدید خواهیم رفت و در چند سال آینده با مجموعه ای از افراد دیوانه روبرو خواهیم شد. آنها فکر می کنند عاقل هستند ، استفاده از متادون نیز خوب نیست ….

به گزارش فارس؛ عمو سعید که از خانواده ای مذهبی بود و به هیچ وجه خانواده معتادی نداشت ، پس از درگیری طولانی با مواد مخدر موفق شد راهی کاملاً جداگانه برای خود بسازد. او به حالات و روحانی که به آنها تعلق داشت بازگشت و به حضرت زینب (سلام مردم) احترام گذاشت و خدمت کرد. در دستور کار قرار دهید و امروز آرزوی او شهادت است.

انتهای پیام / 86048 / ج


ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید.
نظرتون رو بنویسید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *