درباره بیماری الکلیسم
اطلاعات بیماریها : از آنجا که بسیاری از مشروب خواران معمولی تنها گهگاه به حد افراط مینوشند امراض گذرای ناشی از الکل در آنها رخ میدهد.
مشروب خواریهای افراطی در اواخر دوره نوجوانی تا اواخر دهه سوم زندگی رخ میدهد زمانی که یک سوم تا یک دوم از مردان مشروب خوار مشکلات گهگاهی (اما بالقوه خطرناک) ناشی از الکل در زمینههای اجتماعی، شغلی یا رانندگی پیدا میکنند. از جمله فراموشی ناشی از الکل، توقیف به خاطر رانندگی در حال مستی و جر و بحث با دوستان است.
این عارضه ناشی از الکل موقتی است و ارتباطی با وابستگی به الکل ندارد. در بخشهای زیر معیارهای تشخیصی الکلیسم شرح دادهشده است و رهنمودهایی برای تشخیص الکلیهای معمولی (یعنی طبقه متوسط) در کار بالینی روزمره ارائه داده میشود.
تعریف و همهگیر شناسی
وابستگی به الکل به صورت وجود مشکلات مکرر مربوط به الکل حداقل در سه حوزه از هفت حوزه کارکردی تعریف میشود.
این حوزهها عبارتاند از: تحمل، ترک، مصرف مقادیر بیشتر الکل در دورههای زمانی طولانیتر از آنچه فرد قصد داشته، ناتوانی در نظارت بر مصرف، صرف زمان طولانی برای مصرف الکل، کنار گذاشتن فعالیتهای مهم به خاطر نوشیدن مشروب و ادامه مصرف الکل علیرغم عواقب جسمی یا روان شناختی. احتمال بروز این علائم در مردان، زنان، طبقات اجتماعی-اقتصادی و نژادهای مختلف یکسان است.
همچنین وجود این علائم پیشگویی کننده سیر مشکلات عود کننده همراه با مصرف الکل و درنتیجه کوتاه شدن طول عمر به مدت لااقل یک دهه میباشد.تشخیص بالینی سوء مصرف یا وابستگی به الکل مبتنی است بر اثبات الگوی مشکلات همراه با مصرف الکل و بستگی به مقدار و تناوب مصرف الکل ندارد.
این رهیافت به دو دلیل استفاده میشود اول آن که تعیین نمودن الگوی فردی شراب خواری مشکل است و دوم آنکه مقدار الکل مورد نیاز برای ایجاد سطوح بالای خونی بر اساس سن، جنس، وزن، درصد چربی بدن فرد و مصرف همزمان سایر داروها متفاوت است.
بنابراین برای تشخیص سوء مصرف یا وابستگی به الکل در یک موقعیت بالینی، بررسی مشکلات زندگی و سپس تلاش به منظور ارتباط دادن آنها به مصرف الکل یا سایر مواد مهم است. درک الگوی مشکلات زندگی برای روان درمانگر مهم است و
بنابراین اطلاعات مربوط به مسائل زناشویی یا شغلی، مشکلات قانونی، تاریخچه حوادث زندگی، مسائل طبی، شواهد بروز تحمل و غیره از اجزای مهم تمام ارزیابیها هستند و اطلاعاتی به دست میدهند که حتی برای افراد غیر الکلی هم قابل استفاده است.
خطرهای مادام العمر وابستگی به الکل در اکثر کشورها حدود ۱۰ % در مردان و ۳-۵ % در زنان است. اگر سوء مصرف الکل هم در نظر گرفته شود این مقادیر دو برابر خواهد شد. یک الکلی معمولی درست مثل یک آدم معمولی ممکن است کارگر، کارمند یا خانهدار باشد. الکلی بیخانمان یا میخانه نشین حداکثر ۵% از الکلیها را تشکیل میدهند.
وراثت شناسی الکلیسم
الکلیسم یک اختلال چند عاملی است که در آن عوامل زیستی و وراثتی باهم تعامل دارند. اهمیت عوامل ارثی در الکلیسم با مطالعات انجام شده بر خانوادهها، دوقلوها و فرزند خواندهها تأیید شده است.
وابستگان نزدیک الکلیهایی که اختلال روان پزشکی دیگری ندارند تقریباً ۴ برابر بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به الکلیسم قرار دارند اما نسبت به سایر بیماریهای روانپزشکی آسیب پذیرتر نمیباشند. در قل همسان یک فرد الکلی خطر ابتلا بالاتر از قل ناهمسان یک فرد وابسته به الکل میباشد.
بالاخره مطالعات فرزند خواندگی آشکار ساخته که خطر ابتلا در فرزندان الکلیها ۴ برابر بیشتر است. حتی اگر آنها از زمان تولد به فرزند خواندگی پذیرفتهشده باشند و بیخبر از مشکلات والدین زیستی خود بزرگ شده باشند.
سیر طبیعی الکلیسم
در یک الکلی معمولی سن اولیه مشروب خواری و بروز اولین مشکلات خفیف (مثلاً جدل با دوستان در هنگام مشروب خواری یا فراموشی الکلی) مشابه کل جمعیت است. اما در اوایل تا اواسط دهه سوم عمر اکثر مردان و زنان مشروب خوار معمولی مصرف خود را احتمالاً با عبرت گرفتن از مشکلات خفیفی که برایشان پیدا میشود تعدیل میکنند.
درحالیکه در الکلیها احتمال بروز مشکلات افزایش مییابد به طوری که اولین مشکل عمده ناشی از الکل در اواسط دهه سوم تا اوایل دهه پنجم زندگی آنها ایجاد میشود. وقتی الکلیسم ایجاد شد سیر آن بیشتر از نوع تشدید و بهبود است. معمولاً وقتی مشکلی پیدا میشود فرد الکلی به راحتی مصرف الکل را قطع میکند و به دنبال این مرحله اغلب به مدت چند روز تا چند ماه دقیقاً بر مشروب خواری خود کنترل دارد.
متأسفانه این دورهها به صورت تقریباً غیر قابل اجتناب منجر به افزایش مصرف الکل در دوره بعد و بروز مشکلات بعدی میشوند.سیر بیماری ناامید کننده نیست زیرا حداقل یکپنجم الکلیها بدون هیچ درمان رسمی یا کمک از جانب گروههای خودیاری به طور کامل از الکل پرهیز میکنند.
با این حال اگر فرد الکلی به مشروب خواری ادامه دهد طول عمرش به طور متوسط ۱۵ سال کوتاه میشود. عوامل منجر به مرگ به ترتیب نزولی عبارتاند از بیماری قلبی، سرطان، تصادف، خودکشی.
تشخیص فرد مبتلا به بیماری الکلیسم
پزشکان باید بدانند که حتی در مناطق ثروتمند حدود ۲۰% از بیماران به الکلیسم مبتلا هستند بنابراین به یافتههای جسمی و آزمایشگاهی که ممکن است در الکلیها غیر طبیعی باشد باید توجه داشت.
این یافتهها عبارتاند از افزایش مختصری در موارد زیر یا در حد بالای محدوده طبیعی بودن آنها:
(حجم متوسط هموگلوبین) MCV، گاماگلوتامیل ترانسفراز (GGT)، اوریک اسید سرم، ترانسفرین ناشی از کمبود کربوهیدرات (CDT) و تری گلیسیریدها.
افزایش خفیف فشارخون یا نوسان آن، عفونت مکرر مثل پنومونی (عفونت تنفسی) و بینظمی غیرقابل توضیح، همگی مطرح کننده احتمال الکلی بودن بیمار است. بعضی از یافتههای بالینی اختصاصی هم وجود دارد که باید شک پزشک را برانگیزد از جمله سرطان سر و گردن و مری، همچنین سیروز (التهاب شدید کبد)، هپاتیت غیر قابل توضیح، پانکراتیت (عفونت پانکراس)، تورم دو طرفه غده پاروتید و نوروپاتی محیطی (آسیب به اعصاب محیطی)
وقتی احتمال الکلیسم وجود داشته باشد فوراً میتوان سابقه مشکلات ناشی از الکل را در زندگی بیمار جمع آوری کرد. باید از بیمار و همسرش یا عضو نزدیک دیگری از خانواده در مورد الگوی حوادث، مشکلات زناشویی، مشکلات شغلی و مشکلات مربوط به رانندگی سؤال کرد تا بتوان نقش الکل را در آنها مشخص کرد.
توصیههای پس از تشخیص الکلیسم
وقتی تشخیص الکلیسم داده شد باید بیمار را صریحاً با تشخیص رو به رو کرد. میتوان از شکایت فعلی بیمار به عنوان مدخلی به مشکل الکل استفاده نمود.
به عنوان مثال به بیماری که از بیخوابی یا بالا بودن فشارخون شکایت میکند میتوان گفت که اینها از نظر بالینی علائم مهمی هستند و آزمونهای آزمایشگاهی و یافتههای جسمی حاکی از آن است که الکل ظاهراً در این شکایات سهیم است و خطر مشکلات طبی و روانی را در آینده افزایش میدهد.
پزشک باید در مورد سیر الکلیسم اطلاعاتی داشته باشد و راههای احتمالی مقابله با این مشکل را برای بیمار آشکار سازد.روند درمان به ندرت در یک جلسه انجام میپذیرد. فراهم کردن امکانی برای بیمار تا بفهمد که خود مسئول اعمالش میباشد و تصمیم به ترک مشروب خواری به خود او بستگی دارد کمک کننده است.
در مورد شخصی که در اولین مداخله از قطع مشروب خواری امتناع میورزد اقدام منطقی در این مرحله آن است که در مطب به رویش باز باشد تا اگر در آینده مشکلی پیدا نمود بداند که میتواند از کمک پزشک برخوردار شود. در خلال آن میتوان به خانواده وی با مشاوره یا ارجاع به گروه روان شناسی کمک کرد.
درمان بیماری الکلیسم
اولین و مهمترین گام، انجام معاینه جسمی کامل در تمام الکلیهایی است که تصور میشود اقدام به ترک کردهاند. برای ارزیابی دستگاههای عضویای که احتمال دارد آسیبدیده باشند لازم است شواهد نارسایی کبد، خونریزی گوارشی، بینظمی قلبی، عدم تعادل گلوکز یا الکترولیتها بررسی شود.
دومین گام در درمان و ترک الکلیسم، حتی در یک الکلی دارای تغذیه مناسب، تأمین غذا و استراحت کافی برای بیمار است. به تمام بیماران باید ویتامینهای B تجویز شود. اکثر بیمارانی که در حال ترک هستند آب بدنشان طبیعی است یا مختصری افزایش یافته است.
به همین دلیل باید از تجویز مایعات به صورت داخل وریدی اجتناب شود مگر اینکه شواهدی از افت فشارخون، سابقه اخیر خونریزی شدید، استفراغ یا اسهال وجود داشته باشد. معمولاً داروها را میتوان به صورت خوراکی تجویز نمود.
گام سوم در درمان، تشخیص علائمی در CNS است که از حذف سریع اثرات تضعیفکننده مغز توسط اتانول ناشی شده باشد. با تجویز داروی دیگری که مضعف CNS باشد میتوان این علائم را تخفیف داده و تدریجاً سطح دارو را طی یک دوره 3-5 روزه کاهش داد.
در عین حال که بسیاری از داروهای تضعیف کننده CNS مؤثرند، بنزودیازپینها (benzodiazepine) بالاترین حد ایمنی را دارند و بنابراین بهترین دسته دارویی در درمان ترک الکل محسوب میشوند به خصوص بنزودیازپینهای دارای نیمه عمر کوتاه.
توان بخشی الکلیها
اگر برنامه توان بخشی بهطور کامل اجرا شود، بیش از ۶۰% از الکلیهای طبقه متوسط تا حداقل یک سال و بسیاری از آنها تا پایان عمر از الکل پرهیز میکنند.
برای توان بخشی الکلیها هیچ راه منفردی که بهتر از همه باشد وجود ندارد و روشهای درمانی مختلف بر حمایتهای کلی که مبتنی بر رهنمودهای عقل سلیم است تأکید میکنند.از آنجا که دلیلی بر مزیت یک روش درمانی خاص بر دیگری وجود ندارد بهتر است حتی الامکان آسانترین، بیخطرترین و کمهزینهترین مداخله درمانی را به کار ببریم.
شگردهای توان بخشی در دو مقوله کلی قرار میگیرند. اول اقداماتی که به فرد کمک میکنند تا انگیزهاش برای پرهیز از الکل زیاد شده و در همین حد باقی بماند. این اقدامات عبارت است از آموزش بیمار در مورد الکلیسم و آموزش به خانواده و دوستان برای قطع حمایت از فرد الکلی در برابر مشکلاتی که توسط الکل ایجاد میشود.
دوم یک سلسله شگردهایی است که به بیمار کمک میکند تا با زندگی بدون الکل سازگاری مجدد پیدا کند و با استفاده از مشاوره فردی، توان بخشی شغلی، حمایت خانوادگی و مشاوره جنسی مجدداً به یک سبک زندگی نرمال دست یابد.
همچنین بخوانید:
اعتیاد و بهترین راه کار های درمان اعتیاد چیست؟
اعتیاد به اینترنت به همراه عوارض خطرناک آن
ذکر و دعای قوی برای درمان و ترک اعتیاد
چگونه به آسانی اعتیاد به شیشه را ترک کنیم؟
درمان اعتیاد عاطفی(وابستگی بیش از حد)
نشانه های اعتیاد در ظاهر شخص چیست؟