۱۸ سال پیش در چنین روزی تیم ملی ایران در چارچوب مسابقات جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴ در چین به مصاف عمان رفت.
به گزارش وقت صبح، پس از این که تیم ملی در ابتدا با دو گل از عمان عقب افتاد، بازیکنان ایران کمی از لحاظ روحی روانی به هم ریختند.
در پی یک ضد حمله بود که رحمان رضایی و علی بداوی مدافعان تیم ملی با هم درگیر شدند و آن وسط چند ضربه نیز رد و بدل شد.
خوشبختانه داور متوجه این ماجرا نشد و این دو بازیکن از زمین اخراج نشدند و تیم ملی در لحظههای تلف شده توانست با ضربه محمد نصرتی بازی را به تساوی بکشاند.
رضایی و بداوی پس از این دیدار از دو دیدار و محمد نصرتی به دلیل ضربه عمدی به حریف چهار دیدار محروم شدند.
داور بازی اگر در این مسابقه هوشیار بود، تیم ایران در میانه دیدار ۸ نفره میشد و به احتمال فراوان نمیتوانست بازی را به تساوی بکشاند و در همین دور گروهی از دور نسابقات کنار میرفت.
نقل قول ماجرا از زبان علی بداوی
ایسنا نوشت: علی بداوی بازیکن اسبق تیم ملی درباره دعوایش با رحمان رضایی در بازیهای آسیایی ۲۰۰۴ و کشیدهای که به گوش او زد، میگوید:
« ما آن زمان در اردوی آلمان بودیم و قرار شد برای انجام یک دیدار دوستانه به اتریش برویم که در آن بازی من، رحمان، حسین کعبی و محمد نصرتی مدافع بودیم.
در همین دیدار بازیکن حریف پس از گرفتن توپ، رحمان را لایی زد و توپ را وارد گل کرد که آن موقع رضایی به خاطر این موضوع با من، کعبی و نصرتی برخورد کرد.
در همین بازی رضایی سر من داد زد و من به او گفتم، رحمان چرا داد میزنی. بعد از این مسابقه برای ادامه اردو به آلمان برگشتیم که رضایی به برانکو گفت، بداوی با من حرفش شد که برانکو هم دنبال من فرستاد تا بداند که چه شده است.
وساطت برانکو
من هم نزد او رفتم و برانکو به من گفت که بین تو و رحمان چه چیزی پیش آمده است.
من هم گفتم رحمان زمانی که توپ را خراب میکند، به من و سایر مدافعان گیر میدهد که برانکو به من گفت این در ذات ایرانیها است که زمانی که توپ را خراب میکنند، خودشان را مقصر نمیدانند، بلکه دیگران را مقصر میدانند و بهتر است تو با رحمان دیگر بحث نکنی که من هم پذیرفتم.
در همین سال در مسابقات آسیایی بود که با تیم عمان بازی داشتیم. من دفاع چپ بودم و در بازی به هافبک تیم حریف اجازه حرکت ندادم و بسیار خوب بازی کردم.
رحمان رضایی روی فوروارد حریف خطا کرد و بعد از این کار، او در حالی که داد میزد، به سمت من آمد که به او گفتم، این موضوع چه ربطی به من دارد، داد نزن و سپس من را هل داد و من هم او را هل دادم که بعد رحمان من را زد و من هم سیلیای به صورت او زدم.
بعد از این اتفاق برانکو یکی، دو دقیقه بعد من را تعویض کرد.