در روایت های «داستان یاهو مسنجر»


در روایت های داستان یاهو مسنجر

افسانه ها حکایت از آن دارند که روزی ابوالاف نتگرد به دنبال شایعاتی که در آن زمان از مردم شنیده بودید به دنبال شایعات آنلاین گشت و با او وقت را از دست دادید و از وقت قبولی نمازش گذشتید. و او را نشناخت «ابوالاف نتگرد» تبلیغ یک شبکه اجتماعی را دید و سعی کرد به آن بپیوندد که موفق نشدید و از این طرف به چت رومی روی آوردید و شروع به چت کردید. می گویند بانویی زیر حجاب دل او را از کف دستش گرفت و با او عشق ورزی کرد و با او دوست شد و به او قول ملاقات غیر حضوری دادند. بعد از چند روز «ابوالف نتگرد» افسرده شد و از او جویای حالش شدند و «ابوالف نتگرد» بعد از رازهای فراوان به شما گفت که رابطه اش با خانم جوان جذابشان رو به سردی است و ….
داستان از این قرار است که اطرافیانش او را تشویق می کنند که آن را امتحان کند و او هم قبول می کند. در روایات آمده است که «ابوالف نتگرد» با «یاهو آیدی» جدید برای معشوقه خود پیام می فرستد تا بعد از تست تلاش کند و نتیجه بگیرد.
می گویند «ابوالاف نتگرد» به عاشقی به نام «سفر کامی، عشق، توپ و باحال» پیام می دهد و با معشوقه اش دوست می شود و معشوقه ای که از او درخواست اتهام می کند و بهانه ای برای جلب اعتمادش به او می دهد. «ابوالاف نتگرد» هم تهمت می فرستد و با معشوقه اش ملاقات می کند. پس از وارد کردن اتهامات، معشوقه برای «ابوالف النتگرد» می گوید که فریب خورده و دوستش را دوست دارد و تنهاست. «ابوالاف نتگرد» خود را لو نمی دهد و فقط از او نام عشق را می پرسد و معشوقه اش نام او را «ابوالف نتگرد» می آورد. و «ابوالاف نتگرد» از اینکه اتاق گفتگو را ترک می‌کند و با معشوقه‌اش تماس می‌گیرد بسیار خوشحال می‌شود و داستان تا آخر به لذت زندگی ادامه می‌دهد…

بیشتر بخوانید  کدام تصویر در عکس پنهان است؟

پس از آن «ابوالف نتگرد» در روایت های خود نقل می کند که عشق اینترنتی کشک نیست…
و البته در پاورقی ذکر شده که ارسال هزینه فقط یکبار مجاز است.

مجموعه: مجله اینترنتی تشویقی


دیدگاهتان را بنویسید