مجله گردشگری

پربازدیدترین‌ها
لینک های مفید

66 خرس در دهه گذشته در ایران کشته شده اند!

به قلم زود نیوز
به قلم زود نیوز
سرفصل‌های مقاله



به گزارش سلام نو به نقل از ایرنا، بررسی ها نشان می دهد که از سال 1390 تاکنون تعداد زیادی خرس در ایران به طور مستقیم توسط انسان کشته شده اند. اتفاق دلخراش این است که قطعا نقش آموزش و رویکرد مدیران به محیط زیست غیر قابل انکار است.

صحبت از مفاهیم زیست محیطی اعم از تخریب منابع طبیعی، تخریب منابع آبی، کوهنوردی، معدن و دام و… مواردی است که در مقطعی تیتر اول رسانه های اجتماعی و مطبوعات شد و پس از مدتی به فراموشی سپرده شد. . اگر موضوع تأسیس پالایشگاه میانکاله در روزهای پایانی سال 1400 و نخستین روزهای سال 1401 در رسانه ها و اخبار رسانه های اجتماعی پیشرو بود اما با گذشت کمتر از یک ماه دیگر این موضوع در اخبار و رسانه ها مطرح نیست.

متأسفانه تاکنون به روند مسائل اجتماعی مانند محیط زیست کمتر توجه شده است و اکنون اگر روند تاریخی یک موضوع به دقت بررسی می شد، شاید امروز و در دوران معاصر کمتر شاهد رفتارهای بدوی، بسیار ساده و سطحی نسبت به آن باشیم. محیط زیست.

در جدیدترین اخبار محیط زیست، مردم یک پلنگ و دو خرس قهوه ای را کشتند. موضوعی که در روزهای اول مورد توجه مطبوعات قرار گرفت و پس از مدتی به فراموشی سپرده شد. بدون اینکه سابقه چنین رفتارهایی با محیط زیست را زیر سوال ببریم و ابعاد مختلف آن را برای افکار عمومی شفاف کنیم. اگر فقط روند خرسی در ایران بررسی شود شگفتی های زیادی ایجاد می کند.

جایگاه خرس ها در تعادل بیولوژیکی ایران

از هشت خرس جهان، دو قلاده «قهوه ای و سیاه آسیایی» ساکن ایران اکنون به دلیل عوامل انسانی و طبیعی در «فهرست قرمز اتحادیه بین المللی حفاظت از محیط زیست» در آستانه انقراض قرار دارند. جمعیت هر دو گونه در حال حاضر کم است و آمار دقیقی از تعداد کمی از گونه های آسیب پذیر باقی مانده وجود ندارد.

این خرس اکنون به عنوان “بزرگترین گوشتخوار ایران” شناخته می شود که متاسفانه در خطر انقراض قرار دارد. تاکنون این دو گونه گربه بزرگ «ببر خزری» و «شیر ایرانی» بزرگترین گونه گوشتخوار بودند که نوع اول حدود 63 سال پیش و دومی 77 سال پیش منقرض شد. اما گفته می شود گونه ای از شیر ایرانی در هندوستان وجود دارد.

بیشتر بخوانید  نجات ۴ نفر در استان فارس از قصاص

اما نکته مهم موقعیت این حیوان در تعادل بیولوژیکی و حتی آب و هوا است که امروزه در اکثر نقاط جهان – حتی در کشورهای آفریقایی – مورد پذیرش عموم قرار گرفته است و در اکثر این کشورها این امر حیوان نیست آنها فقط حمایت می کنند، به عبارت دقیق تر، در چنین جوامعی، همزیستی مسالمت آمیز با این موجودات در سیستم های آموزشی خرد و کلان آموزش داده می شود.

گونه های خرس قهوه ای و سیاه در ایران هم از گیاهان و هم از گوشتخواران کوچک تغذیه می کنند و تا حد امکان از انسان دوری می کنند. در واقع خرس با خوردن بذر گیاهانی مانند بنه کوهی بر تعداد درختان و گونه های جنگلی می افزاید و نقش بسیار مهمی در این زمینه ایفا می کند.

لازم به ذکر است که بسیاری از دانه های گیاهی دارای غشای بیرونی هستند تا این دانه ها اگر سال ها در معرض نور و خاک قرار بگیرند تبدیل به گیاه یا درخت نمی شوند. اما پس از بلعیده شدن خرس، این غشای بیرونی در دستگاه گوارش حیوان هضم می شود و دانه آماده برای تولید مثل همراه با مدفوع حیوان که به عنوان کود و رطوبت برای دانه های گیاه عمل می کند، به چرخه طبیعی باز می گردد.

نقش دیگر خرس ها کنترل جمعیت جوندگان، گیاهخواران و سایر گوشتخواران کوچک است که در صورت افزایش جمعیت آنها نه تنها جانوران و گیاهان، بلکه محیط زیست انسان را نیز به خطر می اندازند. بسیاری از حیوانات مانند گراز، سگ ولگرد، موش و … آفت محسوب می شوند و در صورت انقراض موجوداتی مانند خرس، جمعیت آنها افزایش می یابد و مشکلات جدی در تنوع زیستی و حتی آب و هوا ایجاد می کند.

اولین واکنش های جدی به انحلال خرس

اولین واکنش های جمعی به موضوع محیط زیست که جنجال رسانه ای بزرگی به پا کرد مربوط به قتل خرس مادر و دو توله اش در سال 1390 بود که به فجیع ترین و غیراخلاقی ترین شکل ممکن کشته شدند. در این حادثه که در استان اصفهان و شهرستان سمیر و در ارتفاعات زاگرس جنوبی زیستگاه خرس قهوه ای رخ داد، مادر خرس با سلاح گرم کشته شد و سپس توله خرس با اسلحه قطع شد. چاقو در حالی که آنها زنده بودند. که در ادامه با واکنش های گسترده ای در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مواجه شد. این شاید اولین واکنش عمومی به مرگ خرس باشد.

بیشتر بخوانید  تصاویر وحشتناک و آخرالزمانی از طلوع دو خورشید در آسمان! + آدم های ترسناک / فیلم

بر اساس اخبار و رسانه ها از سال 1390 تا به امروز 66 خرس قهوه ای و سیاه توسط مردم در ایران کشته شده اند که جدول زیر پراکندگی و تعداد آنها را نشان می دهد:

ردیف دولت تعداد خرس های کشته شده سال
1 اصفهان 3 139
2 کرمان 1 1311
3 آذربایجان شرقی 1 1311
4 ناشناس 22 1383 و 1382
5 ناشناس 10 1384
6 گلستان 1 1385
7 کهکیلویه و بویراحمد 1 1385
8 ناشناس 3 1385
9 گلستان 1 1366
10 کرمانشاه 1 1366
11 مازندران 4 1387
12 البرز 1 1387
13 مازندران 1 1387
14 > 1 1387
15 مازندران 1 1388
16 کرمانشاه 1 1388
17 ارومیه 1 1319
18 خراسان شمالی 1 1319
19 مازندران 3 1319
20 اردبیل 1 1319
21 اردبیل (مسکین شهر) 1 1319
22 اصفهان 1 1400
23 ایلام 1 1400
24 کهکیلویه و بویراحمد 1 1400
25 مازندران 1 1400
26 اردبیل 1 1401
27 مازندران 1 1401
در مجموع 66 138-1401

داده های این جدول نشان می دهد که در 10 سال گذشته یعنی از سال 1390 تاکنون هر سال 6 قلاده خرس کشته شده اند، یعنی هر دو ماه یک بار یک گردنبند از بین رفته است. البته باید در نظر داشت که آمار دقیقی از تعداد خرس های کشته شده در دست نیست که بزرگترین مشکل در زنده نگه داشتن این موجودات است. این ارقام تنها به گزارش های منتشر شده در رسانه ها اشاره دارد. بنابراین، اگر آمار رسمی و دقیقی از این فاجعه در دسترس باشد، احتمالاً بسیار پیچیده تر و فاجعه بارتر خواهد بود!

کدام نهادها کم کاری کرده اند؟

کاستی های نهادی مانند محیط زیست در این زمینه بر هیچکس پوشیده نیست، اما قبل از آن مهم است و می تواند «رویکرد مدیریتی» به محیط زیست و سپس سهم «آموزش» را در پیشگیری از این گونه معضلات زیست محیطی بررسی کند.

متأسفانه در سال های اخیر رویکرد فنی برای حل تمامی مشکلات اجتماعی و زیست محیطی در کشور حاکم شده است. همچنین بودجه این نهاد مهم هیچگاه متناسب با این سازمان، عملکرد و خدمات آن نبوده است. سهم بودجه محیط زیست در سال 1401 2.157 میلیارد تومان است. سازمان حفاظت محیط زیست با این بودجه نه تنها باید حقوق کارکنان را پرداخت کند، بلکه باید هزینه های حفاظت از حیوانات، جنگل ها، مرداب ها، کنه ها، مبارزه با شکارچیان غیرمجاز، نوسازی ناوگان حمل و نقل، امکانات و حتی آموزش نیروهای متخصص را نیز بپردازد. و عموم مردم

بیشتر بخوانید  ماجرای تصادف دلخراش راننده اسنپ با کودک در اسلامشهر چه بود؟

علاوه بر این، از آن زمان تاکنون سهم نهادهایی مانند آموزش و پرورش پنهان نمانده است. متأسفانه کتاب های آموزشی سهم بسیار کمی در آموزش محیط زیست دارند که این امر در مطالعات و تحلیل های متعدد محتوای این کتاب ها بارها به اثبات رسیده است.

امروزه بر کسی پوشیده نیست که سهم آموزش در سطح آموزش شهروندان و به طور کلی روند توسعه پایدار بسیار جدی است و علیرغم حضور شبکه های اجتماعی و رسانه ها، این نهاد همچنان نقش خود را دارد. اگر مایکل اپل، یکی از محققان برجسته در زمینه آموزش، در آثار خود به بررسی رابطه بین اقتصاد، فرهنگ و سیاست در سیستم آموزشی می پردازد و آموزش را محل پویایی های متعدد و متضاد انواع مختلف قدرت می داند.

او در کتاب آموزش و قدرت این سوال را مطرح می کند که آیا یک مدرسه می تواند نظم اجتماعی جدیدی را شکل دهد؟ و با غلبه بر نظریه «بازتولید اجتماعی» مدعی است که مدرسه علاوه بر بازتولید، انواع مختلفی از مقاومت را در بین دانش آموزان و معلمان تولید و شکل می دهد که البته می تواند به تضادهای کارکردی نیز منجر شود. همانطور که اپل بسیاری از برنامه های آموزشی مانند “مدارس کوپنی” (خصوصی سازی) را به عنوان وسیله ای برای مدیریت بحران توسط دولت به جامعه و خانواده ها معرفی می کند، نه به عنوان راه حل.

اما عوامل زیادی در ایجاد یا پیشگیری از مشکلات زیست محیطی نقش دارند که بودجه تنها بخشی از آن است. قبل از آن باید رویکرد کلی مدیران ارشد جامعه نسبت به محیط زیست تغییر کند و نهادهایی مانند مراکز آموزشی و مذهبی نیز در برنامه های خود مسائل زیست محیطی را در اولویت قرار دهند.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید.
نظرتون رو بنویسید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *