من برای کشتن پدرم توطئه کردم!



با شکایت مرد جوان، تحقیقات پلیسی برای کشف مرد میانسالی به نام شاپور آغاز شد. اما در حالی که سعی می کرد سرنخی از او بیابد، 15 روز بعد پدر شاپور با پلیس تماس گرفت و گفت: پسرم کشته شد و جسدش در بیابان رها شد.

کشف جسد در بیابان

با تماس پیرمرد تیم جنایی بلافاصله به محل پیدا شدن جسد در کویر حسن آباد رفتند. اگرچه بخشی از بدنش به مرور زمان ناپدید شد، اما کبودی های روی گردنش نشان می داد که او بر اثر خفگی و قتل جان باخته است.

پدر شاپور درباره پیدا شدن جسد پسرش گفت: از زمانی که پسرم ناپدید شد خیلی بی قرار بودم، می خواستم بدانم پسرم چه شده است. یک روز قبل از کشف جسد، پدرشوهرم که مزاحمت های من را در ناپدید شدن پدرش دیده بود، پیشنهاد کرد برای یافتن ردی از پسرم به بیابان های اطراف شهر برویم و از او تحقیق کنیم. با اینکه امیدی به پیدا کردنش نداشتم، بهتر از دست گرفتن بود. من و پدرم به بیابان های اطراف رفتیم و در کمال تعجب ساعتی بعد جسد را در کویر حسن آباد پیدا کردیم.

دستگیری پسر مقتول

همه شواهد حاکی از کشته شدن شاپور بود. این فرضیه مبنی بر دست داشتن وی در قتل پدرش قوت گرفت زیرا پسر مقتول پدربزرگ را به محل پیدا شدن جسد برد و به وی دستور تحقیقات داده شد.

در حالی که پسر 22 ساله منکر ارتکاب جنایت بود، کارآگاهان در تحقیقات پلیسی به شواهد دیگری مبنی بر دست داشتن پدرام در قتل پدرش دست یافتند. یکی از شواهد این است که معلوم شد پدرام چند وقت پیش با پدرش اختلاف جدی داشته و از طرفی مادر پدرام با همسرش رابطه خوبی نداشته است. مورد دیگر این بود که مرد جوانی چند روز قبل از فوت پدرش به صورت غیرقانونی و مخفیانه 10 میلیون تومان از حساب خود برداشت کرد که وقتی پدرش متوجه شد درگیری بین آنها شدت گرفت.

بیشتر بخوانید  فوری؛ تیراندازی در آمادگاه ارتش کرمان /۵ سرباز کشته شدند

با کنار هم گذاشتن این دلایل و اینکه پدرم به پدربزرگش پیشنهاد جستجو در بیابان را داد، بازجویی ها شدت گرفت و او در نهایت اعتراف کرد: با همدستی مادرم این جنایت را انجام دادم. اختلافات بین والدینم در طول سال ها افزایش یافته است. هر روز دعوا و درگیری پیش می آمد و فکر می کردم پدرم عامل این اختلافات است.

از طرفی پدرم آدم خسیسی بود و با اینکه وضع مالی خوبی داشت اما پولی به من نمی داد. همه دوستان و همسالان من موتورسیکلت و ماشین هایی داشتند که پدرشان برایشان خریده بود و من نداشتم. اختلافات ما زمانی بالا گرفت که بدون اینکه به او بگویم 10 میلیون تومان از حسابش برداشت کردم.

وقتی پدرم متوجه شد که من از حسابش پول برداشته ام، آنقدر مرا مورد آزار و اذیت و توهین قرار داد که بلافاصله برای کشتن او سکه کردم و وقتی به مادرم گفتم، حاضر شد با من همکاری کند.

پدرم می گوید: شبی که حادثه اتفاق افتاد، پاهای پدرم را گرفتم و مادرش آن ها را دور دهان و گلوی او پیچید. وقتی مطمئن شدیم خفه شده است، جسد را در پتو پیچیدم و روی صندلی عقب ماشین گذاشتم و به سمت کویر حسن آباد حرکت کردم. جنازه را همانجا گذاشتم و به خانه برگشتم. بعد از مدتی که بی حوصلگی و بی قراری پدربزرگم را دیدم تصمیم گرفتم محل رها شدن جنازه را به او نشان دهم تا پدربزرگم آرامتر شود.

به گفته این مرد جوان، مادر 48 ساله وی نیز دستگیر شده است. وی در تحقیقات با تایید اظهارات پسرش مدعی شد پدرام هیچ نقشی در این جنایت نداشته است.

بیشتر بخوانید  آیا فروش ملک برای پرداخت حقوق کارکنان شهرداری تهران صحیح است؟

دیدگاهتان را بنویسید