عکس مارال فرجاد در مجله نوکلاپجا و مصاحبه اش را بخوانید!


عکس هایی که ازش دیدم بدون مو بود زیباییش نفسم را گرفته بود منتظر بودم زنی خیلی مریض بیاید اما به جای او دختری معصوم وارد در می شود چهره ای معصوم با موهای کم پشت و شیک. صورت. حرکاتش آرام است. رنگ چشمانش قهوه ای گردویی است. با دقت به اطراف نگاه می کند و به آرامی روی صندلی می نشیند. عکس هایی که از او دیدم یادم می آید، نه مو داشت، نه مژه و ظاهری خسته و در واقع موجودی درمانده به نظر می رسید.


بازیگر / مارال فرجاد

و امروز اثری از همه اینها نیست، در صورتی که آن عکس فقط برای حدود 8 ماه پیش ممکن بود، انگار در جای دیگری ایستاده است، در واقع بین مرز باریک زندگی و مرگ، گویی در حال ارسال است. از دیوار شیشه ای به ما پیام می دهد که امید هست اما درد آنچه در چشمانش دیده می شود نشان می دهد که بدنش رو به بهبودی است اما در روحش هنوز دردها و زخم هایی است که هنوز التیام نیافته اند.


بازیگر / مارال فرجاد

– خودش میگه: اوایل که شیمی درمانی میکردم مدام میگفتم چرا من؟؟؟؟ اما وقتی شرایط را پذیرفتم، شروع به تحقیق در مورد این بیماری کردم، هنرمندان زیادی را پیدا کردم که بر اثر این بیماری مرده‌اند، اما بعد فکر نمی‌کردم که بیشتر اخبار مربوط به افرادی است که می‌میرند، بلکه مربوط به کسانی است که می‌میرند. اخباری در مورد کسانی که زنده می مانند و بهبود می یابند نمی شنویم. در حالی که درصد بهبودیافته ها بیشتر از کسانی است که می میرند. می توان گفت 80 درصد بهبود می یابند و زنده می مانند… و این چیزی است که مرا در دوران نقاهت سوق داد. گفتم وقت آن رسیده است که به مردم بخصوص آنهایی که مثل من مریض می شوند بگویم که واقعاً امید وجود دارد. ممکنه بهبود پیدا کنه.چون اون موقع که دیدم یکی بهتره امید و انگیزه ام برای بهتر شدن صدبرابر شد.ممنون از سمیرا سینایی و گیزلا عزیز.عزیزم که در این مصاحبه همراهی کردید

بیشتر بخوانید  زمان دقیق واریز یارانه پولی مرداد ماه 98 اعلام شد


دیدگاهتان را بنویسید