روز سفر به زمان
8 دسامبر روز سفر به زمان نامیده شده است، که اطلاعات زیاد درباره این رو منتشر نشده است و گویا این روز هم یکی از مناسبتهای عجیب و غریب کشور های خارجی است.
تاریخ دقیق روز سفر به زمان در تقویم میلادی
روز سفر به زمان در تقویم میلادی مصادف است با 8 دسامبر هر سال میلادی که در آن قرار داریم، برای مثال تاریخ روز سفر به زمان 2019 مصادف است با یکشنبه 8 دسامبر 2019
تاریخ دقیق روز سفر به زمان در تقویم شمسی
روز سفر به زمان در تقویم شمسی مصادف است با 17 آذر هر سال شمسی که در آن قرار داریم، برای مثال تاریخ روز سفر به زمان 98 مصادف است با یکشنبه 17 آذر سال 1398
آیا ما در آینده میتوانیم به زما سفر کنیم ؟
فرض کنید یک روز عصر تازه به خانه باز گشتهاید که زنگ در خانهیتان به صدا در میآید. در خانه را که باز میکنید، پیرمردی مهربان و دوستداشتنی را میبینید که پشت در ایستاده است.
پیرمرد در کمال تعجب خود را نوهی شما معرفی میکند که برای دیدن شما به کمک یک موتر زمان از آیندهی دور به این زمان سفر کرده است. آیا حرفهای این پیرمرد عجیب و غریب را باور میکنید؟
ممکن است در را با عصبانیت ببندید یا حتا تصمیم بگیرید به پولیس تلفون بزنید، اما پیشنهاد ما این است که پیش از هراقدامی حتما این مقاله را تا به انتها بخوانید.
سفر در زمان یکی از رویاهای دیرینهی بشر محسوب میشود. آیا این رویا روزی محقق خواهد شد؟ روزگاری تصور براین بود که هرگز نمیتوان با موتری که سنگینتر از هواست در آسمان به پرواز درآمد؛
اما امروزه میبینیم که هواپیماهای ۱۰۰ تُنی بهراحتی در آسمان پرواز میکنند. روزگاری سفر به ماه، رویایی دست نیافتنی مینمود؛ رویایی که هماینک محقق شده است. چنین مواردی به ما انگیزهِی مضاعف میدهد تا جدیتر به این سوال مهم بیندیشیم:
آیا به راستی رویای سفر در زمان نیز رویایی دستیافتنی است؟
واقعیت این است که تا همین ۱۰۰ سال پیش موضوع سفر در زمان و ساخت موتر زمان صرفا نوعی رویاپردازی بود که به خاطر جذابیتهای فراوان آن بیشتر در ادبیات داستانی به چشم میخورد. در واقع تا آن زمان، سفر در زمان به لحاظ علمی ناممکن تصور میشد.
برای مثال، دانشمند مشهوری مثل نیوتن معتقد بود که زمان در تمامی گسترهی جهان به شکل ثابت و یکسان در حال گذر است و هیچچیز نمیتواند روی این جریان ثابت ازلی و ابدی تأثیری بگذارد.
بنابراین، جریان زمان، داستان زندگی ما را نیز همراه تمامی وقایع دیگر جهان از گذشته به سوی آینده پیش خواهد برد و ما هیچامیدی بهجز همراه شدن با این جریان نداریم. اما از حدود اوایل قرن بیستم و با ارائهی نظریهی نسبیت خاص و سپس نسبیت عام انشتین، همهچیز به ناگهان تغییر کرد.
نظریهی نسبیت نشان داد که جریان زمان برخلاف تصور نیوتن، در همهجای جهان ثابت و یکسان نیست، بلکه این جریان در بعضی بخشهای کیهان تندتر و در جاهای دیگر- مثلا در نزدیکی کهکشانها و ستارههای پرجرم- کندتر و حتا متوقف میشود.
این جریان حتا میتواند در نقاطی حالت گردابی یا حلقهای پیدا کند. از آن جالبتر این که، همانطور که حرکت کشتیها میتواند تلاطمهای موضعی را در آب رودخانه ایجاد کند، حرکت و چرخش ذرات و تودههای ماده در بستر کیهان هم میتواند بر جریان زمان در محدودهی اطراف خود اثر بگذارد.
به این ترتیب، برخلاف تصورات رایج پیشین، ممکن است با قرارگرفتن در بخشهای حلقهای رودخانهی زمان یا با میانبُر زدن و جلوتر رفتن در این رودخانه واقعا بتوان به گذشته و آینده سفر کرد. اینگونه بود که موضوع سفر در زمان عملا با ارائهی نظریهی نسبیت انشتین از رویاپردازی صرف به یک موضوع جدی علمی تبدیل شد.
سفر به آینده
با توجه به شناخت فعلی بشر نسبت به ویژگیهای بعد زمان میتوان سه نوع مختلف از سفر در زمان را تصور کرد: سفر به آینده، سفر به گذشته و نوع سوم سفر زمانی که سفر در لحظهی حال است. از میان این سه نوع سفر زمانی، موضوع سفر به آینده، زودتر از بقیه وارد مباحث علمی شد.
ضمنا از آنجاییکه در سفر به آینده، مسئلهی تقدم علت بر معلول زیر سوال نمیرود، بنابراین، این نوع سفر زمانی به لحاظ فلسفی نیز قابل پذیرشتر است. برای درک بهتر این مطلب فرض کنید که با موتر زمان به هزار سال بعد بروید.
در این صورت شما نیز همانند سایر انسانهایی که به طور طبیعی در آن زمان به دنیا خواهند آمد، تنها بر آیندهای که پیش روی شماست تأثیر خواهید گذاشت؛ اما امکان تغییر در گذشته و آنچه طی این یکهزار سال رخ داده است را نخواهید داشت.
بنابراین، سفر شما به آینده، خللی در توالی منطقی رویدادهای جهان ایجاد نخواهد کرد. برای همین هم تقریبا تمامی فیزیکدانها بر سر امکان تحقق سفر به آینده اتفاق نظر دارند.
موضوع سفر به آینده به لحاظ علمی برای نخستینبار پس از ارائهی نظریهی نسبیت خاص در سال ۱۹۰۵ میلادی و توسط خود انشتین مطرح شد. انشتین سفر به آینده را در قالب مثالی که بعدها به مثال دوقلوها مشهور شد مطرح کرد.
در این مثال، یکی از دو برادر دوقلو تصمیم میگیرد که با سفینهی فضایی و با سرعتی نزدیک به سرعت سیر نور به یک مسافرت کیهانی برود. برادرها در ۳۰ سالگی از همدیگر خداحافظی میکنند. سفر برای سرنشینان سفینه حدود ۱۰ سال طول میکشد.
پس از اتمام سفر و بازگشت به زمین، برادر مسافر که اکنون مرد ۴۰سالهای است، به دیدن برادر دوقلوی خود میرود؛ اما در کمال تعجب، او را پیرمردی حدودا ۸۰ساله مییابد! در این مثال میتوان گفت که برادر مسافر عملا طی سفر کیهانی خود به آینده نیز سفر کرده است.
در واقع برمبنای نظریهی نسبیت خاص انشتین، برای سفر به آینده کافی است که با سرعتی نزدیک به سرعت سیر نور نسبت به زمین سفر کنیم. در این صورت، پس از اتمام سفر و بازگشت به زمین عملا به آینده هم سفر کردهایم.
هرچه سرعت حرکت ما در این سفر به سرعت سیر نور نزدیکتر باشد، هنگام بازگشت، به آیندهی دورتری خواهیم رفت و همین مسئله میتواند ایدهی اصلی ساخت موتر زمان باشد.
قطاری به آینده
همانطور که بیان شد، موضوع سفر به آینده از نگاه فیزیکدانها به لحاظ مبنایی کاملا شدنی است. بنابراین، تنها مانع موجود در برابر تحقق این سفر، مسایل فنی و مهندسی است. این که در عمل بتوانیم دستگاهی بسازیم که قادر باشد ما را با سرعتی نزدیک به سرعت نور به یک مسافرت رفت و برگشت ببرد.
ساخت چنین وسیلهی نقلیهای کار آسانی نیست. بیشترین سرعت ثبت شده در کل تاریخ بشر برای یک وسیلهی نقلیهی سرنشیندار مربوط به سفینهی آپولو ۱۰ بوده است؛ اما برای سفر به آینده باید وسیلهای بسازیم که حداقل به سرعت دوهزار برابر سرعت آپولو دست پیدا کند.
از جزئیات و پیچیدگیهای مهندسی چنین دستگاهی که بگذریم، طرح کلی آن میتواند به صورت زیر باشد :
یک قطار مقناطیسی سریعالسیر فوق پیشرفته را در نظر بگیرید که در تونلی در زیر زمین، کرهی زمین را با سرعتی نزدیک به سرعت نور دور میزند. این قطار برای سفر به آینده، ایستگاههایی در شهرهای مختلف جهان دارد.
پس از آنکه تمامی مسافران آینده در شهرهای مختلف سوار قطار شدند، قطار شروع به سرعت گرفتن میکند و سفر به آینده آغاز میشود. حال فرض کنید شما مثلا در ایستگاه بینالمللی کابل سوار بر این قطار میشوید.
قطار شروع به حرکت میکند و سرعتش به تدریج به نزدیکی سرعت نور رسیده و با همین سرعت به گونهی مستمر کرهی زمین را دور میزند. پس از گذشت یک هفته، شما کلید مربوط به توقف در ایستگاه کابل را فشار میدهید.
قطار در ایستگاه تهران متوقف میشود و شما از قطار پیاده میشوید؛ اما در کمال تعجب میبینید که همهجا تغییر کرده است. شما به ۱۰۰ سال بعد سفر کردهاید!
اما آیا میتوانید مجددا به گذشته برگردید؟ متأسفانه قطاری که سوار شدید، فقط به آینده میرود. پس مواظب باشید که اشتباهی دوباره سوار این قطار نشوید. برای بازگشت به گذشته باید راه دیگری پیدا کنیم.
بازگشت به گذشته
بازگشت به گذشته به مراتب پیچیدهتر و بحث برانگیزتر از سفر به آینده است. علت این مسئله هم کاملا روشن است؛ زیرا شما با رفتن به گذشته عملا میتوانید تاریخ جهان و آنچه هماکنون به وقوع پیوسته است را تغییر دهید! برای مثال، فرض کنید ما هماکنون موتر زمانی در اختیار داشتیم که میتوانست اشخاصی را به گذشته ببرد.
در این صورت مثلا میتوانستیم توسط این موتر، شخص داوطلبی را به سال ۱۸۸۴ میلادی بفرستیم تا به نحوی از آشنایی و ازدواج آلویس و کلارا هیتلر که پدر و مادر آدولف هیتلر بودند جلوگیری کند. در این صورت، عملا از وقوع جنگ جهانی دوم و کشته شدن میلیونها نفر جلوگیری میکردیم.
اما مسئله آن است که به محض آن که این مسافر زمان در مأموریت خود موفق شود، به ناگهان بسیاری از شرایط کنونی جهانی که ما اکنون در آن به سر میبریم باید تغییر کنند.مثلا در چشم بههم زدنی تمامی کتابهای تاریخ معاصر جهان تغییر خواهد کرد.
تمامی فیلمهای سینمایی ساخته شده دربارهی این جنگ به ناگهان محو خواهند شد، مرزبندی و شرایط سیاسی بسیاری از کشورها و بهویژه اروپا در یک لحظه متحول خواهد شد، آدمهای زیادی به ناگهان ظاهر خواهند شد و خیلی وقایع عجیب و غریب دیگر.
به همین دلیل هم بعضی فیزیکدانها معتقدند که سفر به گذشته اساسا ناممکن است. این فیزیکدانها بر این باورند که در طبیعت سازوکارهایی ناشناخته وجود دارند که مانع از تحقق سفر به گذشته میشوند. اما این نظر اکثریت فیزیکدانها نیست.
درواقع اغلب فیزیکدانها سفر به گذشته را اساسا ممکن میدانند، ولی معتقدند که مسافران زمان پس از طی چنین سفری الزاما از سیارهای در کهکشانی دوردست یا حتا از کهکشانی در یک جهان دیگر سر در خواهند آورد و به این ترتیب عملا قادر نخواهند بود تغییری در تاریخ جهان ما ایجاد کنند.
البته دیدگاه سومی هم در میان فیزیکدانها و فلاسفه وجود دارد که براساس آن حتا بازگشت به گذشتهی همین جهان هم میسر است؛ اما همواره وقایعی اتفاق میافتند که عملا مسافران زمان را از اعمال تغییر در تاریخ جهان باز میدارند.
به عنوان نمونه، در مثالی که بیان شد، هرچند ما واقعا قادر خواهیم بود شخصی را به سال ۱۸۸۴ در همین سیارهی خودمان بفرستیم؛ اما این شخص در عمل به واسطهی مجموعهی رخدادهایی که برایش پیش خواهد آمد، در نهایت از موفقیت در مأموریت خود باز میماند.
اما دو دیدگاه جالب دیگر هم دربارهی سفر به گذشته وجود دارد. براساس یکی از این دو دیدگاه، هرچند سفر به گذشته- حتا گذشتهی همین جهان- به لحاظ مبنایی کاملا شدنی است؛ اما در عمل بشر هیچگاه به فنآوری فوقالعاده پیچیدهی لازم برای چنین سفری دست پیدا نخواهد کرد.
بنابراین، هرچند امکان تغییر در تاریخ جهان به لحاظ اصولی وجود دارد، ولی در عمل چنین اتفاقی هیچگاه رخ نخواهد داد و بالاخره این که فیزیکدانها و فلاسفهی جسورتری هم وجود دارند که معتقدند سفر به گذشته و ایجاد تغییر در تاریخ به وقوع پیوستهی جهان، هم به لحاظ مبنایی و هم به لحاظ عملی، ممکن و میسر خواهد بود.
تونلهایی در بعد زمان
اما راههای کمخطرتری هم برای بازگشت به گذشته وجود دارد که یکی از آنها، عبور از درون یک تونل است. تونلهای در بعد زمان، تونلهایی فضا-زمانی هستند که بخشی از کیهان را به طور میانابر به بخش دیگری از آن متصل میکنند.
هرچند احتمال وجود تونلها برای نخستینبار در دههی ۱۹۵۰ توسط فیزیکدانی به نام جان ویلر از دانشگاه پرینستون مطرح شده بود؛ اما تا ۴۰ سال بعد هم هنوز کسی نمیدانست که این تونلهای اسرارآمیز میتوانند نقش تونل زمان را نیز ایفا کنند.
درواقع در اوایل دههی ۱۹۹۰ بود که یکی از شاگردان ویلر به نام کیپ تورن به همراه فیزیکدان دیگری به نام مایکل موریس به وجود نوع خاصی از تونلها پی بردند که با اتصال لحظهی حال به لحظهای در گذشته میتوانند به عنوان تونل زمان عمل کنند.
عبور از درون چنین تونلی که اصطلاحا کرمچالهی موریس-تورن نامیده میشود، گزینهای نسبتا ایمن برای بازگشت به گذشته است. تنها مسئلهای که دربارهی این تونلها وجود دارد، مسئلهی پایداری این تونلهاست؛ زیرا براساس محاسبات صورتگرفته، دهانهی چنین تونلهایی در زمان بسیار کوتاهی پس از شکلگیری کرمچاله بسته خواهد شد.
البته با استفاده از مادهای که بهجای جاذبه، دافعهی گرانشی داشته باشد، میتوان دهانهی این کرمچالهها را برای مدت طولانیتری باز نگه داشت؛ اما مسئله این است که متأسفانه چنین مادهای هنوز در جهان کشف نشده است.
جهان چرخندهی گودل پایانی پیش از آغاز
با وجود اختلاف نظرهایی که به لحاظ فلسفی دربارهی امکان بازگشت به گذشته وجود دارد؛ اما فیزیکدانها در کمال شگفتی راههایی برای این سفر حیرتانگیز پیدا کردهاند که در اینجا به چندنمونه از آنها اشاره میکنیم.
نخستین کسی که در تاریخ علم امکان سفر به گذشته را مطرح کرد، ریاضیدانی به نام کورت گودل بود. گودل در سال ۱۹۴۹ با استفاده از معادلات نسبیت عام انشتین توانست برای نخستینبار راهحلی واقعی برای سفر در زمان و بازگشت به گذشته ارائه کند.
تحقیقات گودل نشان داد که چنانچه کل جهان در حال چرخش باشد، در این صورت پس از یک سفر کیهانی طولانی در چنین جهانی، در زمانی پیش از زمان شروع سفرمان به نقطهی آغازین سفر بازخواهیم گشت! بازهم تأکید میکنیم که برای تحقق این ایده برای سفر در زمان، یک شرط اساسی وجود دارد؛
اینکه کل جهان باید در حال چرخش باشد تا با چرخش خود، بعد زمان را از حالت خطی به صورت حلقهای درآورد. هرچند بعضی از شواهد کیهانشناختی، درستی چنین فرضی را تأیید میکنند؛
اما ما هنوز مطمئن نیستیم که در یک جهان چرخنده زندگی میکنیم یا خیر. پس شاید بهتر باشد تا زمانی که کیهانشناسان به نتیجهای قطعی در اینباره برسند، به دنبال روش دیگری برای بازگشت به گذشته باشید.
چرخکهای کیهانی که شما را به گذشته پرتاب میکنند
راهحل دومی که ما به شما پیشنهاد میکنیم، آن است که به کمک یک سفینهی فضایی از وسط یک سیاهچال چرخان عبور کنید؛ چون این سیاهچالها میتوانند با چرخش خود، شما را به گذشته پرتاب کنند. نه، نه، اصلا نگران نباشید، سیاهچالههای چرخان با سیاهچالههای معمولی از زمین تا آسمان تفاوت دارند.
سیاهچالههای معمولی (یا ایستا) در مرکز خود یک نقطهی اتکا دارند و همین اتکا، عبور از آنها را ناممکن میکند. به عبارتی، میزان انحنای فضا-زمان در مرکز این سیاهچالهها به حدی زیاد است که هرجسمی پیش از رسیدن به این مرکز، ریزریز و متلاشی میشود.
اما داستان سیاهچالههای چرخان کاملا متفاوت است. در اوایل دههی ۱۹۶۰، روی کر، ریاضیدان نیوزیلندی کشف کرد که سیاهچالههای چرخان، فضا-زمان اطراف خود را همانند یک گردباد عظیم کیهانی به دور خود میپیچانند و همین پیچش، ساختار درونی آنها را بهشدت تغییر میدهد.
تحقیقات کر نشان داد که در درون سیاهچالههای چرخان، اتکای نقطهای تبدیل به اتکای حلقهای میشود که بسیار کمخطرتر است. برای همین هم بعضی فیزیکدانها معتقدند که امکان عبور از درون سیاهچالههای چرخان وجود دارد. خوشبختانه پیدا کردن یک سیاهچالهی چرخان هم کار چندان دشواری نیست.
درواقع، از آنجایی که تمامی ستارهها به طور معمول در حال چرخش هستند، بنابراین، تمامی سیاهچالههایی که از مرگ ستارهها شکل میگیرند نیز در حال چرخش خواهند بود.
پس معطل چه هستید؟ متأسفانه هنوز کسی نمیداند که شما با این روش بازگشت به گذشته، در همین جهان خودمان سر در خواهید آورد یا به یک جهان ناشناختهی دیگری پرتاب خواهید شد!
ریسمانهای اسرارآمیز کیهانی
شاید تاکنون دربارهی ریسمانهای کیهانی چیزی نشنیده باشید. طول این ریسمانهای اسرارآمیز که از انرژی خالص تشکیل شدهاند، به چندین میلیارد سال نوری هم میرسد و درواقع از این سوی کیهان تا آن سوی آن کشیده شدهاند!
کثافت (اصطلاحی در فیزیک) این ریسمانها به حدی است که فقط یک متر از آنها جرمی به اندازهی کل یک قاره دارد. براساس مدلهای کیهانشناسی، این ریسمانهای کیهانی باید بر اثر انرژی آزاد شده در لحظهی آفرینش جهان در پهنهی کیهان پدید آمده و شروع به ارتعاش کرده باشند؛ ارتعاشی که هنوز هم ادامه دارد.
هرچند چنین ریسمانهایی هنوز بهطور رصدی در پهنهی کیهان مشاهده نشدهاند؛ اما محاسبات صورت گرفته نشان میدهند که این ریسمانها باید جایی در گسترهی جهان وجود داشته باشند. آنها با سرعتی نزدیک به سرعت نور در پهنهی کیهان در حال حرکتاند و با حرکت و ارتعاشات خود، فضا و زمان را به لرزه در میآورند.
اما ببینیم داستان این ریسمانهای شگفتانگیز چه ربطی به موضوع سفر در زمان و بازگشت به گذشته دارد.
ماجرا به سال ۱۹۳۷، یعنی خیلی قبل از مطرح شدن امکان وجود ریسمانهای کیهانی باز میگردد. در آن سال یک ریاضیدان هالندی به نام ویلم یاکوب ون استاکام با استفاده از معادلات نسبیت عام نشان داد که چنانچه یک جرم استوانهای شکل با کثافت زیاد، با سرعت زیادی حولمحور خود بچرخد، فضا-زمان اطراف خود را به گونهای تحتتأثیر قرار میدهد که منجر به شکلگیری حلقههای بستهای در بعد زمان در مجاورت خود خواهد شد
البته در آن زمان هنوز موضوع امکان بازگشت به گذشته در میان فیزیکدانها پذیرفته نشده بود، ولی سالها بعد، یعنی در سال ۱۹۷۴ فیزیکدانی به نام فرانک تیپلر با تجزیه و تحلیل دقیقتر استوانهی ون استاکام توانست نشان دهد که این حلقههای زمانی بسته عملا امکان سفر در زمان و بازگشت به گذشته را برای ما فراهم میکنند.
برای این کار کافی است در مسیر این حلقهها قرار گرفته و حولمحور استوانه شروع به دور زدن کنیم. براساس محاسبات تیپلر، هرچه دورهای بیشتری حول استوانه بزنیم، به گذشتهی دورتری نیز سفر خواهیم کرد. اما در اینجا یک مشکل عملی وجود دارد؛ این که چگونه در عمل، استوانهای به این سنگینی و بزرگی بسازیم که بتواند با چنین سرعتی حول محور خود دوران کند؟
این معضل همچنان مطرح بود تا این که سروکلهی ریسمانهای کیهانی در عرصهی کیهانشناسی پیدا شد. این ریسمانهای دارای کثافت فوقالعاده عملا میتوانند نقش استوانهی ون استاکام را برای ما بازی کنند. بنابراین، برای بازگشت به گذشته کافی است با سفینهی فضایی خود تا نزدیکی یک ریسمان کیهانی در حال دوران پیش رفته و سپس حول آن شروع به دور زدن کنید. هرچه بیشتر دور بزنید، به گذشتهی دورتری هم باز خواهید گشت.
اما اگر ریسمان کیهانیای که پیدا کردید در حال دوران نبود آن وقت چه؟ خوشبختانه راه دیگری هم برای بازگشت به گذشته به کمک این ریسمانهای اسرارآمیز وجود دارد. فیزیکدانی به نام ریچارد گات از دانشگاه پرینستون نشان داده است که اگر دو ریسمان کیهانی موازی با سرعت زیادی در حال رد شدن از کنار همدیگر باشند، بازهم نقش موتر زمان را ایفا خواهند کرد، بهطوری که یک سفینهی فضایی با گشتن حول این دو ریسمان بازهم میتواند به گذشته بازگردد.
سفر در لحظهی حال
خوب، خیلی خوشحالیم که بالاخره راهی برای بازگشت به دوران خودتان پیدا کردید و اکنون اینجا هستید. پس اجازه بدهید نوع سوم سفر در زمان را هم به شما معرفی کنیم. نوع سوم سفر زمانی، نه سفر به آینده است و نه بازگشت به گذشته! اما مگر میشود سفر زمانی دیگری غیر از این دو حالت را هم تصور کرد؟
اخیرا بعضی از فیزیکدانها به این نتیجه رسیدهاند که زمان برخلاف تصور متعارف موجود، یکبعدی نیست، بلکه همانند یک صفحه، دوبعدی است. آنچه تاکنون دربارهی سفر در زمان خواندید، همگی صرفا دربارهی سفر در امتداد بعد اول زمان بود؛ اما سفر در لحظهی حال، موضوع دیگری است که به بعد دوم زمان باز میگردد.
این نوع سفر زمانی درواقع سفری در درون یک لحظه است و نه سفر در امتداد لحظهها. اما شاید از خود بپرسید، اگر واقعا بعد دوم زمان وجود دارد، پس چرا ما متوجه حضور آن نمیشویم؟ همگی انسانها زمانی متولد میشوند، دورانهای کودکی، جوانی، میانسالی و پیری را در امتداد بعد اول زمان پشت سر میگذارند و در نهایت از این دنیا میروند بدون این که هیچتجربهای از بعد دوم زمان داشته باشند. علت چیست؟
فیزیکدانهایی که مسئلهی وجود بعد دوم زمان را مطرح کردهاند، پاسخ جالبی برای این معما پیدا کردهاند. به گفتهی آنها، بعد دوم زمان در حالت معمول چنان در خود پیچیده است که در تجربیات روزمره- و حتا در بسیاری از آزمایشهای علمی- اصلا به چشم نمیآید.
به بیان سادهتر، میتوان گفت که صفحهی دوبعدی زمان در حالت معمول همانند یک فرش لوله شده است که تنها میتوان از درون آن از گذشته به سوی آینده حرکت کرد و برای همین هم ما به اشتباه تصور میکنیم که زمان صرفا پدیدهای یکبعدی است که از گذشته به آینده امتداد دارد.
اما اگر بتوان این فرش لولهشده را از هم باز کرد، در آن صورت حتا میشود در درون همین لحظهای که هماکنون در آن به سر میبرید نیز به مسافرتی ابدی بروید؛ سفری در امتداد عمود بر جهت سیر زمان! البته برای باز کردن فرش زمان یک شرط اساسی وجود دارد:
برای این کار باید بتوانیم مقدار عظیمی انرژی را در حجم بسیار کوچکی متمرکز کنیم. به همین دلیل هم بعضی فیزیکدانها معتقدند تنها نقاطی در جهان ما که امکان تمرکز این انرژی عظیم و در نتیجه باز شدن فرش لوله شدهی زمان در آنها وجود دارد، قلب سیاهچالهها هستند.
بازگشت به آغاز
خوب، ماجرای عجیب و غریب سفر در زمان در همینجا به پایان میرسد. ما در این سفر شگفتانگیز با پدیدههای اسرارآمیز زیادی آشنا شدیم، از سیاهچالههای چرخان گرفته تا کرمچالههای موریس-تورن. از جهان چرخندهی گودل گرفته تا ریسمانهای کیهانی.
ما در این سفر حیرتانگیز با ایدههای فیزیکدانان بزرگی آشنا شدیم که سفر در زمان را از یک رویاپردازی صرف به یک موضوع جدی علمی تبدیل کردند. حال لطفا دوباره به این سوال مهم به طور جدی فکر کنید: به نظر شما سفر در زمان، این رویای دیرین بشر، حقیقتا روزی محقق خواهد شد؟
راستی پیرمردی را که پشت در خانه معطل گذاشتهاید، فراموش نکردهاید که. شاید بهتر باشد حداقل برای صرف چای به داخل خانه دعوتش کنید. کسی چه میداند، شاید راز موتر زمان را برایتان بازگو کند!
بیشتر بخوانید :
آیا سفر به گذشته و آینده واقعا ناممکن است ؟