دستاتو دور گردنم حلقه کن
این زیباترین شال شب های سرد من است. باور كردن . .
.
.
.
گفت: دوستت دارم
هر چی گشتم چیزی شبیه تو پیدا نکردم
گفتم: حالت خوبه؟
او گفت بله
گفتم: اگر دوستم داشتی نمی آمدی. . .
.
.
.
با من آرزو کن
که اگر بخواهد برای زمستان برود
دست خود را گرم نگه دارید
با من آرزو کن
“ما” نباید تبدیل به “من” شویم.
مبادا سایه ات از تنهایی من ناپدید شود. . .
.
.
.
از من خواست بدون پاسپورت عبور کنم
مهربانی حد و مرزی نمی شناسد. . .
.
.
.
از کجا به من صدقه دادی که برای بی تو بودن همش زجر بکشم!
.
.
.
به اندازه ی …..
مهم نیست ….
فکر میکنی دوستت ندارم
من طاقت ندارم!
.
.
.
بعضی کلمات فقط با دست ها مخلوط می شوند
فقط دست…
هزاران بوسه به دستان خوب شما . .
.
.
.
هوا سرده ولی من سرما نمیخورم
نگران نباش کلاهی که سرم گذاشتی گردنم را می پوشاند. . .
.
.
.
چقدر صبر خواهید کرد؟
بعد از این انتظار برگرد
گنج غم را در سینه ام پنهان کردم
تا می توانی تلاش کن، عشق، من محکوم به فنا هستم
.
.
.
چقدر دلم “نمکی” می شود وقتی…
در نگاه دیگران
شما بسیار “ناز” خواهید بود!
.
.
.
عزیزم من خیلی وقت پیش کارت قرمز گرفتم
فقط کم کم دارم کشور را ترک می کنم تا زمان بگذرد. . .
.
.
.
هیچ بهانه ای برای گفتن نام شما لازم نیست. . .
فقط باید دهنم را باز کنم
کلمات خود
دنبالت می گردند…!!!
.
.
.
از شیشه باش، اما به همه بگو که من از سنگ هستم…
همه مردم این روزها به دنبال شکستن…
.
.
.
بغض کالی را از لبانم دور کن
ترشی نبوسیدنت
.
.
.
گفتی باید برایت چیزی بنویسم
من چیزی نمی نویسم!
چشمانم را بخوان
همین که سالها از تو بنویسم کافی است. . .
.
.
.
وقتی بارون میاد دلم بیشتر برات تنگ میشه
بدون چتر راه می روم! من از آن متنفرم، آسمان گریه می کند!
.
.
.
گاهی اوقات تنها بودن تمرین بدی نیست، زیرا همیشه باید انتظار خیانت را داشت. . .
.
.
.
می دانم که داشتن تو رویایی غیرممکن است، اما می توانم به دوست داشتنت افتخار کنم. . .
.
.
.
غیر منطقی ترین عضو بد
آنها منابع ما هستند
می بینند که دیگر دوستم نداری
اما آنها هنوز تشنه دیدن شما هستند. . .
.
.
.
من با 16 جلد فرهنگ لغت بدون حتی یک کلمه از آنها مانده ام
مترادف با *گمشده* لعنتی نمی شود!
ای کاش ده هدی می دانست که دلتنگی درد دارد… معنی ندارد
.
.
.
من و تو از روز اول
ما محکوم به شکست بودیم!
تو همون حس…
و من…
تمام طول زندگی . .
.
.
.
امروز خاطراتت را سوزاندم اما بوی خوش هیزم بیقرارم کرد. . .
.
.
.
دست تو
این مرا راضی نمی کند
کاش دست تو بود . .
.
.
.
کی میگی حالت چطوره؟
خوب می شوم. . .
.
.
.
من با این بالش و این دو برگ و این سه شکلات
آیا آن را روی میز خود می گذارید؟
این را می توان در هنگام نوشتن انجام داد
آیا دست چپت در دست من است؟
اگه خوابم ببره
وقت رفتن است
مرا روی میز رها نکن!
دلم برات تنگ میشه…
.
.
.
امروز برات عینک جدید خریدم…
این اواخر حتی مرا در اوج صمیمیت هم نمی بینی. . .
منبع: radsms