***نوشتن واضح و خوانا***
در
می گویند شیطان با بنده مسافرت می کند در نماز صبح بنده نماز ظهر و عصر نمی خواند.
وقتی خوابش برد، شیطان به من گفت: «من زیر سقف نمی خوابم، چون نماز می خوانم ساعت پنج است و نماز نمی خوانم.
بنده گفت توشیتانی و من بنده خدا هستم چگونه می توان از عصبانیت من کم کرد؟
شیطان پاسخ داد: من فقط بنده خدا را عبادت کردم، از بهشت رانده شدم و در قیامت ملعون شدم.
***نوشتن واضح و خوانا***
“نوازنده ای با شوخ طبعی”
یک روز یک خانم و یک آقای زیبا تصادف می کنند و آن خانم مقصر است هر دو از ماشین پیاده می شوند و به ماشین خود نگاه می کنند.
وای خدای من، ماشین های ما اینجا خراب است
مرد: بله تقصیر توست
زن: همه چیز تو ماشینم رفته جز این لیوان الکل
مرد: درست است
زن: یعنی خدا عمدا ما را در جاده قرار داده و این لیوان مشروب برای جشن گرفتن با ما امن است.
مرد (موفق باشید): بله، بله، چرا که نه
زن لیوان را با لبخند به مرد داد و گفت: پس شروع کن.
مرد نصف لیوان را شکست و به طرف زن داد
زن لیوان ارومی را بست و گذاشت کنار مرد گفت: چرا نخوردی؟
زن با لبخند رو به ملیحیجه کرد و گفت: الان منتظر پلیس هستیم عزیزم.
توصیه های اخلاقی: قبل و بعد از تعویض پوشک، دست های خود را با مواد شوینده بشویید
***نوشتن واضح و خوانا***
آهنگ زیبای حمید مصدق و پاسخی از فارو فرحزاد
حمید مصدک، ژوئن 1964:
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من از باغ همسایه می ترسم
من یک سیب دزدیدم
باغبان دنبال من دوید
سیبی را در دست تو دید
با عصبانیت به من نگاه کرد
یک سیب گاز گرفته از دستت به زمین افتاد
و تو رفتی و هنوز هم میبری
سالها در گوشم گذشت
قدمت را تکرار کن
این مرا آزار می دهد
و من فکر می کنم اندیشمندان از این موضوع غرق شده اند
چرا باغ کوچک ما سیب نداشت…
پاسخ زیبای فروغ فرخزاد به حمید مصدق:
من به تو خندیدم
چون می دانستم
مثل باغ وحشتناک همسایه ات
یک سیب دزدیدی
پدرم دنبالت دوید
و تو نمی دانستی
صاحب باغ همسایه
پدر پیر من
من به تو خندیدم
خب با خنده هات
من صادقانه به محبت شما پاسخ خواهم داد
چشمان شخصیت در دستانم می لرزید و
یک سیب دندانه دار از دستم به زمین افتاد
قلبم گفت برو
چون نمی خواست فریاد تلخ تو را به خاطر بیاورد…
و من قبل از شما رفتم و هنوز هم سالهاست که در ذهنم است
به آرامی
تعجب و نفرت خود را تکرار کنید
این مرا آزار می دهد
و من فکر می کنم اندیشمندان از این موضوع غرق شده اند
چه می شد اگر باغ خانه ما سیب نداشت ….
بچه ها این روزها در مسابقه از خدا برای آرامش دعا کنید ممنون
***نوشتن واضح و خوانا***
گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم