جواد حالاتبری ، با زیر سوال بردن پوزیتیویسم و روانشناسی زرد ، می گوید: چرا ناشرانی که کتاب روانشناسی زرد را منتشر می کنند پلمپ نمی شوند؟ چرا با افراد غیر متخصصی که با روانشناسی و روان درمانی سر و کار دارند برخورد نمی شود؟
روانشناس ، نویسنده و مترجم كتاب های روانشناسی در گفت وگو با ایسنا ، در مورد كیفیت و وضعیت علمی كتاب های روانشناسی در سال های اخیر و مشكلی كه شركت های سازنده کتاب در این زمینه دارند ، اظهار داشت: ما در بین آثار ترجمه شده و تألیفی دو گروه كتاب داریم. روانشناسی گروهی از افراد که کارهای آکادمیک و دانشگاهی را انجام می دهند و ترجمه یا تألیف آنها مطابق با آموزش مهارت های همکاران ، دانشجویان و مشتریان است (تا بتوانند مداخلات مثرتری دریافت کنند).
وی افزود: “نشریاتی وجود دارد كه كتاب های دانشگاهی را در این زمینه منتشر می كنند. آنها به درمان و مداخله کمک می کنند ، زیرا برخی از کتابها کتابهای اساسی هستند که روشهای درمانی را معرفی می کنند و هدف آنها موفقیت هرچه بیشتر درمانگران و تهیه مجموعه ای از کتابهای کار برای مشتریان است ، نه مشتری ، هنگام ورود به اتاق. برای درمان بروید ، یک کتاب کار تهیه کنید. زیرا هدف یادگیری مهارت است. به عنوان مثال ، مشتریان باید بدانند که مشکل چیست و چگونه می توان آن را تشخیص داد ، چه زمانی این وضعیت بدتر می شود یا چرا قابل تغییر نیست. این لازم است
جواد حالاتبری سپس با بیان اینکه باید تغییراتی در نگرش مشتری ایجاد کنیم ، گفت: “تغییر نگرش بیشتر است که اگر تصمیم بگیرم با مشتری رفتار کنم ، مشتری باید به او ایمان داشته باشد و او را جدی بگیرد. “بنابراین ، منطق اجرایی اساسی فن باید برای آن توضیح داده شود. این را می توان ارزیابی کرد تا مشتری به عملکرد این روش اعتقاد داشته باشد. من به عنوان یک درمانگر ، مجبورم هنر و درمانی را نیز انجام دهم زیرا در یک ساعت در هفته اتفاق زیادی نمی افتد ، مشتری وقت زیادی را با من نمی گذراند ، بنابراین مجبور است تمرین کند تا باتجربه شود و دید خود را تغییر دهد.
این روانشناس با اشاره به اینکه بسیاری از کتاب های منتشر شده در زمینه مداخلات برای درمانگران و مراجعه کنندگان می تواند بسیار مفید باشد ، خاطرنشان کرد: متأسفانه تعدادی کتاب زرد در زمینه روانشناسی وجود دارد ، مبنی بر اینکه فرد به هیچ وجه روانشناس نیست ، روانشناسی دانشگاهی را ندیده است کتاب ، اما تعدادی حرفه مشترک بر اساس سلیقه مردم وجود دارد و متأسفانه جامعه ما نیز از آنها استقبال می کند. در حالی که هزینه های درمان و نیاز به تغییر دارد.
این نویسنده همچنین اظهار داشت: روابط درمانی جدا از دوستی و عشق است ، زیرا در روابط دوستانه و عاشقانه فرد با اشتباهات خود روبرو نمی شود. اما یکی از وظایف درمانگر مقابله با مشتری با رفتاری است که به او آسیب می رساند.
در همین حال هلاعتبری گفت: متاسفانه روانشناسی زرد به مردم می گوید که “مثبت فکر کنند” و چیزهایی متناسب با سلیقه افراد بگویند که به هیچ وجه آسیب نبیند و تغییر نکند. ما معتقدیم که مردم نباید مثبت فکر کنند ، اما مردم باید یاد بگیرند که درست فکر کنند و تفکر مثبت با تفکر درست بسیار متفاوت است.
وی با اشاره به محبوبیت کتاب های روانشناسی زرد گفت: متأسفانه روانشناسی زرد بر اساس سلیقه افراد استوار است و افرادی که هیچ اطلاعاتی در مورد ریشه ندارند ، بیشتر به روانشناسی زرد روی می آورند. پیروان بسیاری از روانشناسان در فضای مجازی کمتر از هزار نفر هستند ، اما شخصی که روانشناس زرد است و اصول آن را نمی داند ، یک میلیون دنبال کننده دارد. حتی ناشران صفحات زرد در مقایسه با ناشران کتاب های دانشگاهی 10 پیرو دارند ، اما آسیب روحی و روانی آنها بر پیکر جامعه بسیار زیاد است.
سپس مترجم (به طور مشترک) کتاب “دانش و درمان اختلالات شخصیتی” گفت: خوشبختانه در زمینه پزشکی آنقدر ضمانت اجرایی برای کار با پزشکان غیر متخصص وجود دارد که فوراً مهر می شوند ، اما متأسفانه چرا در این زمینه از روان درمانی یا روانشناسی ، چرا با افراد غیر متخصص برخورد نمی شود؟ نمی توانید مهر بزنید؟ چرا ناشران چاپگر صفحات زرد مهر و موم نشده اند؟ چرا کسی را که روانشناس نیست مجبور نکنید؟ آسیبی که آنها به جامعه وارد می کنند بسیار زیاد است. متأسفانه ، در جامعه ما هیچ تضمین اجرایی برای کار با افراد غیر متخصص در زمینه بهداشت روان ، چه در زمینه نوشتن و چه ترجمه و مداخلات ، وجود ندارد و این یک نقطه ضعف است.
جواد هلاعتبری همچنین در مورد تعداد کتابهای ترجمه روانشناختی در مقایسه با نویسندگی ، گفت که دلیل وجود تعداد بیشتری کتاب برای ترجمه این است که ما به نیازهای اساسی خود مشغول هستیم: “می توان کتابی نوشت که کار اصلی است. و آنجا تسلط کافی بر آن است “بنابراین ترجمه آسان تر است زیرا بسیاری از کتابهای خوب وجود دارد که همه دوست دارند آنها را ترجمه کنند. البته ، این بدان معنی نیست که ترجمه خوب نیست ، اما به این معنی نیست که ما نباید بنویسیم. همچنین ، متأسفانه ، کتاب ها در کشور ما نوشته شده است ، آنها بیشتر جمع می شوند و جمع می شوند. اما نوشتن به این معنی است که شخص باید چیز جدیدی ارائه دهد. من 10 سال است که روی یک کتاب کار می کنم ، اما هنوز جرات انتشار آن را ندارم ، زیرا فکر می کنم این یک نگاه جدید دارد و من دائماً به دنبال لعنتی هستم و می خواهم کتابی که منتشر می شود حرفی برای گفتن داشته باشد.
وی ادامه داد: نوشتن کتاب به معنای پیشنهاد نظریه ای جدید و روند نظریه پردازی است. برای اینکه کتاب به عنوان یک مجموعه ارائه نشود ، در حالی که ترجمه قوی تری در بازار وجود دارد ، این است که کلاه دیگری بگذارید. به همین دلیل ، ممکن است بسیاری بدنبال نویسندگی نباشند. البته کتابی در این زمینه نوشته شده است ، اما کافی نیست و معتقدم متخصصان باید در این زمینه مطالب بیشتری بنویسند و به طور مثر حرکت کنند.
در پایان ، حلاتبری گفت: “امیدوارم این مصاحبه ، حداقل برای افرادی که درگیر کار با روانشناسی زرد هستند ، معکوس شود.” با کتابهایی که ارائه می دهند ، مطالبی که در فضای مجازی منتشر می کنند و کارهای مداخله ای که انجام می دهند مقابله کنید. مقصر بیش از 50 ، 60٪ خسارت در زمینه فرزندپروری ، جرم ، طلاق و … روانشناسی زرد است که خود را به عنوان یک روانشناس انگیزشی نشان می دهد و بسیار خطرناک است. اگر کسی مجبور باشد در زمینه انگیزه روانشناختی کار کند ، باید پایه علمی داشته باشد.
انتهای پیام