به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون آژانس فارس ، بدیهی است که حاشیه ها دست از آخرین “زخم” محمد حسین مهدویان برنمی دارند. هفته گذشته ، سازمان فیلم از محتوای مجموعه “زخم کارگر” به سازمان تنظیم سمعی و بینایی (ساترا) شکایت کرد و خواستار متوقف شدن این مجموعه شد.
اما ظاهراً وزارت شركت كوچك فراموش كرده است كه در گام قبلي فيلمنامه سريال را تأييد كرده و ساترا مسئول نظارت پس از پخش است. ارشاد به جای تصحیح فیلمنامه از مجموعه زخم از کار ، سعی کرد با جلب توجه از عملکرد خود و مسئولیت مهم اعطای مجوز ، تناقض ایجاد کند.
سرانجام ، به نظر می رسد شکایت سازمان فیلم ، اگر هنوز شنیده نشده باشد ، م beenثر بوده و قسمت ششم با حساسیت بیشتری نسبت به قسمت های قبلی توسط ساترا مورد ممیزی قرار گرفته است. به حدی که مهدویان کارگردان این اثر را پاسخگو ساخته و وی را مجبور به نوشتن متن طولانی می کند که دارای قسمتهایی از آن است که زیر را بخوان:
من نمی دانم چه قضاوتی خواهید کرد و متن پیش رو را چگونه تحلیل خواهید کرد. اما من ابراز همدردی و مسئولیت نهایی خود را نسبت به مخاطبان زیادی که در مجموعه آثار زخمی و همه محصولات فرهنگی و هنری طی هفته های اخیر با رویکردی سازنده مبتنی بر تعامل با مکانیسم سانسور کلی غیر منطقی و غیر متعارف مکانیسم سانسور صدا و سیما و آن ابراز داشته زیر گروه .е. من با ساترا موافقت کردم تا در روند پخش سریال خللی ایجاد نشود و به انتظارات شما برای تماشای قسمت های جدید در هفته احترام می گذارم.
تعاملی که من و همه متخصصانم همیشه از روی اجبار و اجبار تجربه کرده ایم ، نه از روی رضایت ، تا بتوانیم آثار خود را در کشور عزیزمان و برای مردم عزیزمان به نمایش بگذاریم. اما این بار سطح سختی به نقطه ای فراتر از درک من رسیده است.
در قسمت ششم این مجموعه ، به نقطه ای رسیدم که می بینم تسلیم شدن در برابر سانسور غیر منطقی ، غیرحرفه ای و به دور از رئالیسم اجتماعی ، تأثیرات مخربی بر تاریخ داشته و حقوق ما به عنوان تهیه کننده و شما به عنوان مخاطب را نقض کرده است. بنابراین در قسمت های بعدی ، اگر این رفتار ادامه داشت ، بگذارید بین حق مسلم شما برای تماشای به موقع قسمت جدید و تحقق حق دیگر شما برای تماشای یک نسخه از شانه خود ، یکی را انتخاب کنم. شما قطعاً می پذیرید که مسئولیت تضییع حق شما به عهده ما نیست ، بلکه به عهده کسانی است که از دایره منطق و خرد خارج شده و مسیر قدرت را در پیش گرفته اند.
شاید به زودی لیستی از این سانسورگران را برای قضاوت درباره افراد صالح و مدیران خردمندی که روی نیمکت مانده اند منتشر می کنم تا بتوانید خود قضاوت کنید و تصویری واقع بینانه از درجه تنگ نظری و سلیقه ها پیش روی خود داشته باشید. رفتاری که باعث صدمات جدی و زخم های کاری به بدنه فرهنگ و هنر در این کره خاکی شده است.
با تسلط بر این دیدگاه دقیق ، مطمئن باشید که بسیاری از سریال های همان سالها نمی توانند از همان تلویزیون تولید شوند و پخش شوند ، مانند در پناهگاه شما یا میوه ممنوعه. من در مورد صاحبان این دیدگاه صحبت نمی کنم ، بلکه در مورد مردم و مدیران فرهنگی که هنوز روحیه مسئولیت پذیری در خود دارند و به خرد و تدبیر معتقدند ، صحبت می کنم. عزیزم ، آگاه باش
نمی دانم شما آگاه هستید یا مثل همیشه در حالت نادانی می خوابید. آیا شنیده اید که چند بستر اصلی بین المللی ، از جمله Netflix ، برای سرمایه گذاری در پروژه ها و ایده های مدیران ایرانی ابراز علاقه کرده اند؟ شک نکنید که بسترهای خارجی به زودی به مقصدی برای هنرمندان ایرانی تبدیل می شوند و نخبگان فرهنگی ما مانند نخبگان علمی و اقتصادی این عرصه را ترک می کنند. و چه تقارن آشنایی است که در زمانی که می خواهم از درخشش آثاری مانند هموگنه ، آقازاده ، قورباغه و ده ها اثر هنری دیگر ، سکوهای محلی تئاتر خانگی ، سر مشتری های خارجی و با کمک مدیران طلا زنده بمانم. کاشت اشتباه است ناامیدی آنها کار می کنند ، نیروهای خلاق و باهوش شانس خود را در خارج از وطن خود جستجو می کنند.
شما آثار نکاح کفر ، تحلیل غلط و نادرست نادرست را بر پایه کارهای هنرمندان دلسوز ایرانی قرار داده و در عوض سریال های House of Dust و Prison Break را از رادیو و تلویزیون خود پخش کنید. خوشبختانه هنرمندان خارجی ، حتی در تلویزیون ملی ما ، نسبت به هنرمندان محلی دارای ذهن بازتر هستند. آنها آزاد هستند تا پوسیدگی و تاریکی و ضد قهرمانان جذاب را نشان دهند و ما بسته ایم. فریاد اینکه این راهنما دوستانه است و واردات را در همه زمینه ها دوست دارد ، ما را نجات داد. به خاطر خدا ، شما نه مسلمانتر از ما هستید و نه دلسوزتر نسبت به مردم و جامعه خود.
انتهای پیام /