اگر مطمئن نیستید که والدین شما عاطفی-نابالغ بودهاند، برخی از نشانههای زیر میتواند سرنخهایی در این زمینه به شما بدهد.
_عصبانیت و ناراحتی سریع
_کنارهگیری و سکوت هنگام استرس یا درگیری
_واکنش دفاعی شدید هنگام بحث
_رفتار خودمحور و تمایل به مرکز توجه بودن
_ناتوانی در ارائه حمایت یا همدلی
_ بیتوجهی به احساسات فرزندان و کماهمیت شمردن آنها
_ اجتناب از مکالمات دشوار و حساس
_سرزنش و خجالت دادن فرزندان
۱۲ ویژگی افرادی که با والدین عاطفی-نابالغ بزرگ شدهاند:
۱. مشکل در تنظیم عواطف
اولین درسهای عاطفی ما معمولاً از والدینمان آموخته میشود. افرادی که در کودکی شاهد بیان سالم احساسات نبودهاند، در بزرگسالی ممکن است برای مدیریت احساسات خود دچار مشکل شوند. این افراد به دلیل ناآشنایی با الگوهای عاطفی سالم، ممکن است هنگام دریافت بازخوردهای منفی یا سازنده، دچار انفجار احساسی شوند و حس کنند مورد حمله قرار گرفتهاند.
۲. دشواری در تعیین مرزهای شخصی
کودکانی که با والدین عاطفی-نابالغ رشد کردهاند، اغلب در بزرگسالی برای تعیین و حفظ مرزهای شخصی با مشکل مواجه میشوند. این افراد معمولاً نمیدانند چگونه نیازها و حدود خود را تعریف کنند، زیرا در کودکی به نیازها و حریم شخصیشان توجه کافی نشده است.
۳. مشکلات ارتباطی و اجتماعی
کسانی که از کودکی با بیتوجهی عاطفی مواجه بودهاند، ممکن است روابطشان در بزرگسالی را ناایمن و تهدیدآمیز تلقی کنند. این افراد ممکن است در ارتباطات اجتماعی سرد، دور و خجالتی به نظر برسند و حتی از برقراری ارتباط با دیگران اجتناب کنند.
۴. تمایل شدید به راضی کردن دیگران
والدین نابالغ عاطفی اغلب فرزندان خود را به گونهای پرورش میدهند که برای تأیید شدن و پذیرش، دائماً در تلاش برای راضی کردن دیگران باشند. این افراد در بزرگسالی به دلیل ترس از عدم تأیید، نیازهای خود را فدای خواستههای دیگران میکنند و اغلب با احساس عدم رضایت عاطفی در روابطشان مواجه میشوند.
۵. کمالگرایی و تلاش برای بیعیب بودن
فرزندان والدین بیش از حد کنترلگر یا هلیکوپتری اغلب با استانداردهای غیرواقعی رشد میکنند.
این کمالگرایی در بزرگسالی به شکلی افراطی خود را نشان میدهد و میتواند مانع از انعطافپذیری در کار و روابط شود و زندگی را به یک چالش دائمی تبدیل کند.
۶. ترس از آسیبپذیر بودن
این افراد در بزرگسالی از ابراز احساسات خود اجتناب میکنند و به دلیل ترس از رد شدن یا مورد قضاوت قرار گرفتن، احساسات واقعیشان را پنهان میکنند.
۷. اجتناب از درگیری
درگیریهای سالم، بخشی طبیعی و سازنده از روابط هستند، اما والدینی که به درگیریها به شکلی نامناسب واکنش نشان میدهند، فرزندان خود را از ورود به بحثها گریزان میکنند. این موضوع در بزرگسالی نیز باعث میشود افراد در مواجهه با اختلافات، احساس ناامنی کنند و بهطور مداوم از درگیریها دوری کنند.
۸. سرکوب و بیتوجهی به احساسات خود
کودکانی که بیتوجهی عاطفی را تجربه کردهاند، اغلب احساسات خود را سرکوب میکنند و بهطور کلی بیحس میشوند. این سرکوب مداوم احساسات، منجر به نوعی بیتوجهی به عواطف و ناآگاهی نسبت به نیازهای درونی میشود و حتی ممکن است در نهایت به بروز بحرانهای عاطفی منجر شود.
۹. ناپایداری و بیثباتی در رفتار
فرزندانی که با والدین عاطفی-نابالغ رشد کردهاند، معمولاً در بزرگسالی رفتاری ناپایدار و متغیر دارند. آنها ممکن است در یک روز محبتآمیز و در روز دیگر سرد و بیتفاوت باشند. این ناپایداری باعث میشود که اطرافیان نسبت به این افراد دچار سردرگمی شوند و حتی از آنها فاصله بگیرند.
۱۰. استقلال بیش از حد و خودکفایی افراطی
فرزندانی که والدینشان رفتارهای نامنظم و بیثباتی داشتهاند، به شدت به سمت استقلال و خودکفایی افراطی سوق پیدا میکنند. این افراد ممکن است حتی در مواقع نیاز، از درخواست کمک امتناع کنند
۱۱. ترس از ترک شدن و طرد عاطفی
این افراد در بزرگسالی به روابط ناسالم چسبیده و از ترس تنها ماندن، ممکن است در چرخهای از روابط ناسالم و حتی سوءاستفاده بمانند.
۱۲. وسواس فکری و هوشیاری بیش از حد
این افراد برای تحلیل شرایط عاطفی و اجتماعی به شدت فعال هستند و این وسواس فکری میتواند مانع آرامش آنها شود و در نهایت باعث شود نتوانند روابط سالم و مطمئنی برقرار کنند.