استیضاح رئیس‏‌جمهوری یا همراهی با اسرائیل؟ | درباره خط تخریبی سوپرانقلابی‏ها در پی سفر مسعود پزشکیان به نیویورک


حکایت منتقدان این روزهای سفر رئیس‌جمهوری و اظهارات او در نیویورک، از آن دست مخالف‌خوانی‌ها و وارونه‌نمایی‌هایی شده که مرغ پخته را به خنده وامی‌دارد و هیچ توجیه و توضیح عقلانی نمی‌توان برای آن یافت.

اما این ظاهر و پوسته ماجراست که چنین مضحک می‌نمایاند. در واقع، ورای این ظاهر پوچ و فرافکنی مغشوش یک استراتژی و هدف‌گذاری مشخص و هدفمند جا خوش کرده است. سایبری‌های سوپرانقلابی که ضربه مهلکی در فرآیند انتخابات متوجه آنان شد و سپس در جریان رای اعتماد به کلیت کابینه در وضعیت آچمز قرار گرفته و متحمل شوک سنگین شدند، اولین سفر مهم مسعود پزشکیان در عرصه بین‌المللی را برای برون‌رفت از این وضعیت بغرنج برگزیدند و مانور تبلیغاتی و سرمایه‌گذاری تخریبی خود را روی این سفر و فعل و انفعالات آن متمرکز کردند. 

جالب اینجا بود که آنان در این مسیر نائل به درجاتی از کارشکنی و فرافکنی و عبور از خطوط قرمز شدند که تا پیش از این در ادوار قبلی نیز مسبوق به سابقه نبود و از طرف دیگر، هیچ نظم و استواری و واقعیت ملموسی که آن را دستمایه چنین حجم از تخریب و تخطئه سازند، وجود نداشت.

به‌عنوان مثال، آنان در حمله و انتقاد به حسن روحانی از هیچ کوشش و تلاشی فروگذاری نکردند؛ اما در هنگام مذاکرات منجر به توافق هسته‌ای ورود و مداخله چندانی نداشتند و حداقل در آن برهه زمانی در زمین آمریکا و اسرائیل و عربستان توپ نمی‌زدند و به آنان استناد نمی‌کردند و انتقادشان به تخطی و عبور از خطوط قرمز در اردوگاه خودی معطوف بود و بعد از آنکه ترامپ از برجام خارج شد و مشکلات داخلی و اقتصادی بالاگرفت، سراغ گزاره‌ای چون استیضاح روحانی رفتند و آن را زمزمه کردند. 

بیشتر بخوانید  فردین موافق پدیده پدیده / عکس

 

حال آنکه در ماجرای سفر پزشکیان به نیویورک، آنان دقیقاً از روی دست رسانه‌های صهیونیستی و دروغ و وارونمایه‌های آنان، رونویسی کردند و با تقطیع سخنان پزشکیان همسو با دشمنان ایران خط حمله و هجمه به جبهه خودی را پیش گرفتند. درحالی‌که پزشکیان ولو در حد مثقالی و لحظه‌ای از خطوط و اصول سیاست‌های اعلامی نظام انحراف و کج‌روی نداشت و اتفاقاً برآیند اشارات و اظهارات او تمام و کمال منطبق بر سیاست‌های اصولی نظام در عرصه سیاست خارجی بود و هیچ فرش قرمزی برای طرف غربی انداخته نشده و مسامحه و ملاحظه‌ای هم در کار نبود و تمامی گفتارهای معتدلانه و مشوقانه وی نیز مشروط به تغییر رفتار و رویکرد طرف غربی بود.

از آن عجیب‌تر آنکه با توجه به حمله ددمنشانه رژیم اسرائیل به لبنان، آنان به جای لحاظ موقعیت حساس فوق‌الذکر و پیش‌قراولی رئیس‌جمهوری در عرصه دیپلماسی رسمی و ضدصهیونیستی به شکل بی‌سابقه‌ای حملات خود را متوجه اردوگاه خودی کردند.

در این میان، جالب‌تر از همه واکنش‌ها، طرح موضوع استیضاح رئیس‌جمهوری از سوی لایه‌های تندرو سایبری این جریان مخالف دولت بود که زمزمه‌های آن را به راه انداختند. در نگاه اول هیچ اتفاق صعب و هیچ فعل‌وانفعال عجیبی حتی با استانداردهای مخالف‌خوانی این جریان رخ نداده بود که چنین واکنشی را توجیه حداقلی کند؛ و بیشتر نوعی شوخی مضحک در این واکنش نمودار است.

اما نکته آن است که این فرافکنی گل‌درشت و ناپخته در وجه سلبی آن چنین است و در وجه ایجابی چنین طرح موضوعی برآمده از انحراف افکارعمومی پیرامون کارنامه مشعشع چندصباح اخیر جریاناتی است که از انتخابات مجلس، رویه و رویکردهایی را پی گرفتند که در عمل زاویه آنان با بخش عمده‌ای از نظام و ساخت قدرت سیاسی را نمودار کرده و حساسیت مضاعف نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را نیز برانگیخته است. 

بیشتر بخوانید  قاب تماشایی از همسر و خواهر بهرام رادان در جیران

جریانی که در همین اتفاقات اخیر و چندروزه نیز به شکلی محسوس و عیان با دشمنان نام‌ونشان‌دار ایران و ایرانی به همنوایی و همصدایی راهبردی و میدانی رسا و نمایان رسیده و دیگر نمی‌توانند ادعای حرکت در چارچوب اصول را داشته و خود را منتقد انحراف و تحریف قلمداد کنند و پشت آن سنگر بگیرند، چراکه عملکردهای اخیر آنان از هر زاویه و متر و معیاری که نگریسته شود، برآمده از انحراف و تحریف است.

مخلص کلام آنکه، جریانی که خود اکنون پیرامون عملکردهای چند ماه اخیرش علاوه بر انتقاد چندین و چندساله منتقدان به تندروی و نقش مخرب آنان در مقوله منافع ملی، توجه لایه‌های اصولگرا و نهادهای امنیتی را به خود معطوف کرده و در مظان اتهامات جدی و پرسش‌گری فراوان هستند؛ با طرح موضوع بی‌ربط و فرافکنی محضی چون استیضاح پزشکیان به دنبال فرار روبه‌جلو هستند. و الا هر عاقلی می‌داند که این صحنه‌آرایی‌های مضحک و دروغین پیرامون سفر و اتفاقات آن هیچ نسبتی با حداقل هوش و ذکاوت در مخالف‌خوانی و فضاسازی تخریبی هم ندارد.

 

دیدگاهتان را بنویسید