پاییز بوی عاشقی است… با طلایی شدن برگها، نزدیک شدن شبها و روشن شدن آتش، پاییز زمان مناسبی برای نشستن روی یک صندلی راحت و خواندن زیباترین شعر و متنهای ادبی درباره بوی پاییز، بوی مهر و بوی زندگی است.
بیشتر بخوانید: متن پاییزی برای اینستاگرام؛ کپشن و متن کوتاه استوری
شعر و متن زیبا و ادبی درباره بوی پاییز
متن بوی پاییز
پاییز نزدیک است
صدای خش خش برگها
بوی مهر، عطرتلخ یار
نم نم باران به زیر چتر
با لبخند بی بهانه بر لبانت،
و بوی خوش مهربانی
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
دوست ندارم
در فصل دیگری عاشق شوم
” پاییز “حال و هوای دیگری دارد
پر از شعرهای عاشقانه است
حتی دلتنگیهایش شیرینتر است
با بوی زردترین برگهایش
میشود زندگی کرد
عاشقی در “پاییز” شعریست همیشه شنیدنی…
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
هوای بارانی امروز
با بوی دود برگهای پاییزی
که رفتگر محل آتش زده بود
هوس بودنت را صد برابر کرده بود
عجب معجزهای دارد این پاییز
“هومان خورشاد”
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
امان از این بوی ِ پاییز و آسمان ابری!
که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچکس ِ دیگری
فقط میدانی که هر چه هوا سردتر میشود،
دلت آغوش ِ گرمتری میخواهد
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
پاییز همه عطرهای دلچسب را یک جا در خودش گنجانده
مثل همین نارنگی و رایحه دلانگیزش
که بوی کودکیهایم را میدهد
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
بوی پاییز میآید
یاد پاییز میآید
بوی غربت، بوی غم
بوی جدایی برگ از درخت
دلم برای درخت میسوزد
آن زمان که مرگ برگ را میبیند
مرگ همدم تنهایی خویش
“اکرم محمدزاده”
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
تو با شهریور چه کردهای!؟
بوی پاییز عاشقانه را
به خود گرفته…
صدای برگریزان را
از میان موهایم میشنوم
دستان توست
که نمیگذارد خزان شوم
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
دلم پاییز میخواهد
و یک دل سیر بوی نارنگی
و نارنجیهایی که حال و هوای احساسم را
دگرگون میکنند
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
سبز شد
گذشت
بوی زردی میآید
نفهمیدم گذشت
یاد تلخت
زمان را کند کرده
اما باز هم زود گذشت
بارش خاطرات
نزدیک است
منم چتر ندارم
روزی چتر خاطراتم بودی
آن روز هم گذشت
خاطراتت زردتر از برگها شده
زیر پایم خِش خِش میکند
خیسیِ باران میخواهد
شاید آرام شود
بوی پاییز میآید
تابستان هم گذشت…
“امیر شمشیریان”
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
خزان از راه رسیده اما
این خزان، خزانی است بر تمام دلمردگیهای من
کافیست یک بغل بوی نارنگی به مشامم بخورد
تا مست شوم
دنیا را زیباتر ببینم
و انگیزهای برای ادامه دادن داشته باشم تا بهاری دیگر
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
موهایت را رها نکن
پائیز است
باد میآید …
بوی موهایت را با خود میبرد
و برگها عاشقتر میشوند
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
بوی پاییز میآید
سردی و نبودن تو
بوی خاک میآید
منِ آیینهی زنگار بستهی زمان
بوی تاریکی
بوی نم
بوی پسماندگیِ من
بوی برف سرد خاطر تو
رویِ کوهِ آتشفشان خاموش قلبم
بوی خورشید سوخته
و
ماهِ پریشان چهرهی تو
بوی زمانزدگیِ تقدیر
“مرجان حامدی”
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
ﺭﺍﺿﯿﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ، ﭘﺎﯾﯿﺰِ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻣﻦ
ﻣﯽﺑﻮﺳﻢ ﻭ ﻣﯽﺑﻮﯾﻢ ﺑﺮﮔﻬــــﺎﯼ ﺯﺭﺩ ﻭ ﻗﺮﻣﺰﺕ ﺭﺍ
ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﺩﺭ هوایت
ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﯼ
ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺑﺮﮒ
ﻣﻦ ﺑﻮﯼ خدا ﻣﯽﻓﻬﻤﻢ ﺍﺯ ﺗـــﻮ
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
من و یک پاییز و یک مهر در جادهای پر پیچ و خم از برگهای نم پاییزی
کمی مه و کمی بوی آتش
چه لذتی داشت اگر تو هم کنارم بودی
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
بیشتر بخوانید: گلچینی از زیباترین دلنوشته های پاییزی عاشقانه و کوتاه
شعر بوی پاییز
بوی مدرسه، بوی پاییز
بوی نم بارون تو خیابون خیس
بوی مدرسه، بوی پاییز
بوی دفترهای نو و تمیز
یاد لبخند یه پیرمرد مهربون
بابای مدرسه پرکار وخندون
شوق دیدن بچههای قدیمی
همشاگردیهای مهربون و صمیمی
خوندن دعا تو صف صبحگاهی
انجام چند تا نرمش برای شادابی
نشستن پشت نیمکتهای چوبی
یاد میز معلم و تخته سیاه چوبی
یاد بیداری شبهای امتحان
حل مسئلههای جبر و حسابان
خاطره یک تشویق شیرین
گرفتن کارت صد آفرین
یاد شعرهای همیشه ماندگار
قصه زاغ و روباه نابکار
یاد شیطنتهای ته کلاسی
شوخی با لهجه معلم فارسی
هیاهوی بچهها سر زنگ ورزش
که گل میزدند با یه شوت سرکش
نشستن سر جلسه امتحان
تقلب کردن از برگه این و آن
بوی پاییز، بوی مدرسه
کاشکی یه بار دیگه برگردم به روزهای مدرسه
“بهمن فرزان”
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
بوی پاییز، بوی نایِ نم نم بارون و برگ
بوی پاییز، بوی آتش، در میان روز سرد
رنگ پاییز، نو عروسی یکه در کابینه عقد
رنگ یک بوم هنرمند، خسته از بورانِ درد
طعم پاییز، طعم سرد چایِ پر رنگ از فِراق
طعم دردِ تیر و پَر، بر بالهای یک عُقاب
فصل پاییز، نالهی برگان رنجور از هرس
فصل پاییز، بازی حیران سرما و نفس
فصل پاییز، گریه ابر از فراق جویبار
لرزش آن سرو، از طوفان و بادِ بی قرار
فصل پاییز مهر و آبان، قوس دارد در کمر
حال یک بیمار رنجور، سر نهاده در بغل
فصل پاییز ، رنگ شالِ سال و الوان و قشنگ
شرمسار دخترک، آن پیرمرد با دست تنگ
فصل پاییز،نیمکت چوبی و اشک و خاطره
زیر بارون، فکر رفتن، پر ز ترس و دلهره
فصل پاییز ، فصل عشق و خلوت و دیدن یار
همقدم با عاشق تنها، فقط فکر و خیال
فصل پاییز، بوی و رنگ و طعم و هجران و فِراق
رقص یک تنهای عاشق، با نوای یک کلاغ
“سیدجواد ذاکری”
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
قدم قدم بوی پاییز میآید
بوی باران
«آه باران شیشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟»
صدای صادقانه خش خش برگه
ا زیباست
اما، صداقت را کشتهاند
این درخت دیگر برگی ندارد
و تمام صداها مصنوعی است
میدانم دورترین جا را خواهم یافت
یک روز بارانی کنار یک تک درخت بی برگ
آرامش آنجاست
“حمید کاویانی”
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
چه کنم که توان از من میگریزد
وقتی که نام کوچک او را
در حضور من به زبان میآورند
از کنار هیزمی خاکستر شده
از گذرگاهی جنگلی میگذرم
بادی نرم و نابهنگام میوزد
سبکسرانه با بویی از پاییز
و قلب من از آن
خبرهایی از دوردستها میشنود، خبرهای بد
او زنده است و نفس میکشد
اما غمی به دل ندارد
“آنا اخماتووا”
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
بیا افطار کن تب را، نسیم از سوی پاییز است
فضای شهر مملو از حلول بوی پاییز است
درخت کنج باغ آبستن طعم گسی شیرین
پر از تکرار نارنجیِ خرمالوی پاییز است
یکی تار و یکی پود و یکی رنگ و یکی ریشه
زمین در حیرت از پیراهن بانوی پاییز است
بزن باران دوباره نقشی از نقاشی هر سالهات استاد
یقین رنگین کمان دنبالهی گیسوی پاییز است
زمین میچرخد و دایم نمیچرخد مدار عشق
همین یک لحظه را دریاب، حلول بوی پاییز است
“لیلا سادات نبوی”
🍁🍂🍊🧡🍂🍁
امیدواریم از خواندن این متن و شعرهای زیبا درباره بوی پاییز و هر آنچه به پاییز گره خورده لذت برده باشید.
بیشتر بخوانید: زیباترین مجموعه متن شروع پاییز [عاشقانه، خاص، دلانگیز و پر از خاطره]
لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و کاربران محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید.