صدای دولت: آیا واقعاً صدای بیصداها را میشنود؟
در یادداشتی از رضا رئیسی، به چالشهای دولت در انتقال پیامهای خود و نقش آن در نمایندگی صدای بیصداها پرداخته شده است. وی بر این باور است که اگر دولت نتواند در حوزه رسانه به درستی عمل کند، صدای خود را نیز به گوش مردم نخواهد رساند و این امر میتواند مانع از تحقق کارآمدی و پیشرفت کشور شود.
یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران
یادداشت؛
صدای دولت صدای بی صدا!
یادداشتی از: رضا رئیسی
البته که همه ما امید داریم دولت نه تنها صدای بی صدایان باشد که صدای خوش الحان کارآمدی و شایسته سالاری و پیشرفت و توسعه کشور در همه ابعاد و زوایای مختلف آن باشد و همگان در این فرآیند برد-برد منتفع باشیم اما اگر دولت در حوزه رسانه چنین دچار ضعف و ناتوانی باشد، بعید است که صدای خود دولت هم به گوش کسی رسیده و دچار طنین لازم و ضروری باشد.
خواستم مطلع این نوشتار را مزین به نفحهای از گنجینه گرانسنگ ادب پارسی کنم که گاه یک بیت و کلامش کار هزاران نوشتار و گفتار چون مایی را می کند که دیدم این بیت حق مطلب را ادا می کند:«ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی/کاین ره که تو میروی به ترکستان است.
هنوز لختی و مجالی از پیروزی دکتر مسعود پزشکیان در انتخابات نگذشته بود که نگارنده از سر دلسوزی و دغدغه مندی، اهمیت، ضرورت و موقعیت راهبردی و ممتاز و یگانه و بی بدیل حوزه رسانه را گوشزد کرده و حسب دو دهه تلمذ در این عرصه و تجربیات گذشته، در مقالات متعدد در نشریات مکتوب و مجازی، نوشتم که مبادا اشتباه تاریخی دولت های قبلی در رویکرد غیر سازنده و نگاه طفیلی و عجز کارکردی این حوزه خطیر را دوباره شاهد باشیم و دولت چهاردهم با همه امیدها که به آن گره خورده و انتظاراتی که از آن می رود به دامی بیفتد که خیر و صلاح هیچ کس از موافق و مخالف که در این جغرافیا زیست و زندگانی میکند، در آن نیست.
حامی دولت باشی و یا منتقد و مخالفش فرقی نمی کند، ضعف و خلل و کاستی در دولت مستقر آنهم در این شرایط و بزنگاه با همه فراز و فرودهای طی شده، به پای کلیت کشور و ساختار نوشته شده و تبعات آن متوجه همگان از خرد و ریز و کلان خواهد شد و شاید در هیچ برهه زمانی از ارکان ساختار حاکمیتی تا مردمان بی اعتنا به فراز و فرود سیاسی یا منتقد و مخالف حکومتی، یک مطالبه مشترک و فراگیر عمومی تا این حد با منظومه ای از وفاق همگانی و همنوایی همدلانه مردمی، مواجه نبوده و سابقه نداشته است.
این هم حُسن است هم خطر هم تسهیل کننده است هم انذار دهنده، دولت بی گمان در آغاز و ابتدای راه با این پشتوانه و خواست عمومی می تواند بر مدار وفاق گرایی پیامدی، رتق و فتق امور را آسوده تر ریل گذاری کند اما با گذشت زمان و عطف به آن همدلی و همراهی اولیه موسم پاسخگویی به انتظارات و جوابگویی به مطالبات فرا خواهد رسید و اینجاست که آزمون مهم دولت و بیش و پیش از همگان رسانه های دولت و متولیان آن فرا می رسد.
اکنون که در ابتدای راه دولت هستیم و همه چیز بر وفق مراد، قاعدتا نمی توان به رویکردهای رسانه ای و چهره های دخیل در آن نقد و گلایه وارد دانست یا انتظار شق القمر از آنان داشت اما آنان که اندک تجربه ای در این عرصه داشته و قبض و بسط های این حوزه چند بعدی و بسیار خطیر و تعیین کننده را می دانند و مختصر آشنایی با حوزه کنش و واکنش رسانه ای دارند، نیک می دانند که شاکله ای که کج بنا نهاده شود، هیچ گاه انتظار راست روی از آن نمی توان داشت، نمی توان از غیر متخصصان انتظار تیزبینی و نکته سنجی و کنشگری پیشدستانه و ایجابی در حوزه رسانه ای داشت هر چند آنان در حوزه و رسته خود کارآمد باشند یا در حوزه رسانه جوانانی با انگیزه و خوش ارتباط در شبکه های اجتماعی باشند!
از این روزهای دولت می توان تعبیر به ماه عسل کرد، باد موافق در بادبان است و کشتی سالار مسیری آرام در افق و چشم انداز می بیند اما هر عاقلی می داند که قرار نیست، دریای آرام همیشه بر همین منوال بماند و شاهد امواج و تلاطم های سنگین نبود و در آن بزنگاه است، که رسانه حکم کارت بازی هیچ و همه چیز دارد و آنست که برای همگان راه می نمایاند و مسیر روشن می کند و آگاهی عمومی رقم می زند و چالش ها و دست اندازها را برای گذری آسوده و ارام نمودار و عیان می کند.
طی چند هفته اخیر و در همین ماه عسل هم البته نشانه های خوشایندی از رویکرد سنجیده و بهنگام و قابل قبول رسانه ای را شاهد نبوده ایم که برای آن آینده نشانه های اطمینان بخش دریافت کنیم.
بگذارید یک مثال ساده بزنم. اولین سفر خارجی رئیس جمهوری به کشور دوست و همسایه عراق رقم خورد، سفری که در نوع خود بی سابقه بود و رئیس دولت ایران به 6 شهر عراق سفر کرده و در ابعاد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دستاوردها و پالس های مثبتی داشت اما آن چیزی که بیش و پیش از همه چیز از این سفر در اذهان عمومی در خاطره ها خواهد ماند، حواشی بود که پیرامون سفر نزدیکان رئیس جمهوری در شبکه های اجتماعی بازخورد یافت.
سفری که معمول و متداول است و پیش تر هم مسبوق به سابقه بوده است و اتفاق خاص و غیره منتظره ای نبوده است اما در فقدان بازخورد و رویکرد سازنده رسانه ای پیرامون متن و بطن سفر، چنین حواشی پررنگ شده و ابعاد مختلف این سفر را تحت الشعاع خود گرفت. حال آنکه حتی در شرایط عادی چنین حاشیه ای برای منتقدان دولت هم قاعدتا ارزش خبری نداشت اما وقتی عرصه رسانه ای فاقد تحرک و پویایی در وجوه مثبت و ایجابی باشد، حاشیه های اینچنینی پر رنگ می شود و خلا رسانه ای را پر می کند.
در طی دو ماه و اندی که از انتخابات گذشته است، علاوه بر تاخیر غیر قابل توجیه در ساماندهی اضلاع و اجزای رسانه ای دولت، در طول این چند صباح اخیر هم نشانه های دلگرم کننده و اطمینان بخش در رویکرد رسانه ای دولت دیده نشده و به نوعی این عرصه مهم و تعیین کننده در قالب کنش های شخصی و البته جذاب شخص رئیس جمهوری و حضور در شبکه های اجتماعی و بازخوردهای رسانه ای در این مدیوم تقلیل یافته و برون نمایی شده است.
کنش رسانه ای که شاید در موسم و موعد انتخابات یا تبلیغات جاذبه و جلب کنندگی داشته باشد اما قطعا در قواره یک دولت مستقر با حوزه عملکردی در ابعاد مختلف خارجی و داخلی و سپهر های متعدد درگیر و دخیل در آن همخوان و همتراز نیست و نمی تواند پاسخگوی انتظارات و توقعات از دولتی باشد که منادی تغییر و تحول بوده و قرار است صدای بی صدایان باشد.
البته که همه ما امید داریم دولت نه تنها صدای بی صدایان باشد که صدای خوش الحان کارآمدی و شایسته سالاری و پیشرفت و توسعه کشور در همه ابعاد و زوایای مختلف آن باشد و همگان در این فرآیند برد-برد منتفع باشیم اما اگر دولت در حوزه رسانه چنین دچار ضعف و ناتوانی باشد، بعید است که صدای خود دولت هم به گوش کسی رسیده و دچار طنین لازم و ضروری باشد.