اعلامیههای ترحیم را هم قطعا دیدهاید که به جای تصویر دختر یا بانوی درگذشته مینویسند: خواهر یا مادر و عکس گل در کادر میگذارند. این سنت اما در مسجد بلال شکسته شد و تصویر خانم معصومی را آن بالا آویختند. گاه حتی نام متوفای زن را هم نمینویسند. مشهورترین مورد تصویر سنگ قبر همسر آقای علم الهدی است که روی سنگ قبر هم نام خود او نیست و به این که همسر که بوده اشاره شده.
۲. استفاده از تصاویر آشناتر او به جای عکسی که با چادر در محضر رهبری هم قابل توجه است و احتمالا به قصد ارتباط بیشتر مخاطب با او و این که گفته بود باحجاب شدم اما چادری نشدم و آن مورد به قصد احترام بود.
۳. بیش از حضور همکاران و همصنفیها و هنرمندان و بازیگران و کارگردانان شاهد حضور پررنگ دولتیها هستیم. نیک اما پیداست که قلت جمعیت تشییع و تدفینکننده در قیاس با بانوی دیگری که دو روز قبل درگذشت (بیتا فرهی) با حضور دولتیها جبران نمیشود.
۴. این که یک خانم بازیگر درگذشته باشد و اغلب و بلکه همه تصاویر حاضران مربوط به حضور مردان باشد از شگفتیهای این مراسم است و جا دارد پرسیده شود مراسم ترحیم یک خانم فقط مردانه بوده است؟
۵. یک لحظه تصور کنیم زندهیاد پروانه معصومی بعد از سال ۸۸ و ۹۶ باب میل اصولگرایان موضع نمیگرفت و مشخصا لیلا حاتمی نازنین را سرزنش نمیکرد. آیا باز هم شاهد حضور صاحب منصبان در مراسم او بودیم یا به عکس، کیهان به تصاویر پیش از انقلاب او روی جلد مجله زنروز اشاره و تقبیح میکرد. یا به عکسی در صفی در جشنوارهای در مقابل فرح استناد میکردند. به آنها که با فرح عکسی در یک قاب نداشتند اتهام وابستگی به فرح می زد. از این خدا بیامرز که عکس هم موجود بوده و البته چنانکه قبلتر هم نوشته شد به دیدار در کاخ یا جای دیگر نرفته بود و در حاشیه یک جشنواره این دیدار رخ داده و تنها هم او نبوده است.
۶. هیچیک از این موارد اما به این معنی نیست که بزرگداشت بازیگری که در فیلمهای بیضایی بازی کرده و این اواخر دور از از هیاهو در روستایی در گیلان به پرورش گلوگیاه مشغول بود یا حضور مقامات دولتی و حکومتی در مراسم او کار پسندیدهای نیست. هم پسندیده است و هم با توجه به قلت هنرمندانی که در عین اعتبار و اشتهار هنری از دیدگاههای حاکم فرهنگی حمایت کنند قابل درک است. کما اینکه به یاد داریم روزی که حسن روحانی در سال ۹۲ به ریاست جمهوری انتخاب شد تمام رسانههای داخلی و اغلب روزنامههای معتبر دنیا این خبر را در صفحه نخست و با عکس او منتشر کردند چون به معنی تغییر سیاست تهاجمی به آشتی بود و کمی هم خاطره خرداد ۷۶ را تازه میکرد جز یک روزنامه!
تنها روزنامهای که عکس رییس جمهوری منتخب را در صفحه اول همان روز نیاورد روزنامه دولت (ایران/ دوره احمدینژاد) بود که عکس بزرگ صفحه اول آن به آقای خسرو معتضد – تاریخپژوه – اختصاص داشت. نه که قصهگوی خوشبیان تاریخ ایران و جهان از جنس آنان باشد بلکه به این سبب که دیگری را با مشخصات او نیافتهاند. درباره خانم معصومی هم کما بیش حکایت همین است تا با تجلیل از او هم جای خالی هنرمندان و علاقهمندان را پر کنند و هم چون دیگران کمتر همراهی کردهاند بگویند آنان قدر معدود افرادی مانند او را میشناسند.