غزل شکری متولد 1 اسفند 1357 در تهران بازیگر و خواننده است. غزل شکری فارغ التحصیل رشته طراحی صنعتی از دانشگاه آزاد است. او با طراحی داخلی شروع کرد، سپس به صحنه نگاری پرداخت و اکنون در بازیگری و خوانندگی می درخشد. غزل شاکری دختر فریشتا طائرپور تهیه کننده و فیلمنامه نویس مشهور سینما است که هم اکنون مشاور مالیاتی آن شرکت سینمایی است.
ملک زاده در روز جمعه 27 بهمن 1227 برابر با 22 ربیع الاول سال 1265 قمری با وجود نارضایتی مهدعلی با امیرکبیر ازدواج کرد.
معروف است که خود امیر برای ازدواج با عزت الدوله پیشقدم نشد، اما ناصرالدین شاه با وجود مخالفت های مادرش مهدعلی با عزت الدوله ازدواج کرد. امیرکبیر در شکایت نامه ای که در آخرین روزهای صدارتش به ناصرالدین شاه نوشته به این موضوع اشاره می کند. موضوع نامه فرستادن خواجه مخصوص مهد علیجی به خانه امیرکبیر است. امیر این خواجه را جاسوس می دانست و در نامه خود به ناصرالدین شاه می نویسد: «.. در مورد خواجه ای که منصوب کرده بودند، این غلام واسطه حاجی مبارک نبود. معلوم است که اختیار تمام بنده از این عبد گرفته تا هرکسی در قبله دنیاست. هر که را بخواهند بیرون کنند یا نگه دارند مال سرکار همایون است. در مورد آقا جوهر، واضح است که من نمی خواستم در این شهر خانه و خانواده داشته باشم. سپس به دستور همایون و برای ارتقای خدمت شما این عمل را انجام دادم…»
با این وجود، محتوای برخی نامههای خصوصی رد و بدل شده بین امیر و ناصرالدین شاه و همچنین وفاداری عزتالدوله به امیر پس از عزل، آشکارا نشان میدهد که علاقه و صمیمیت خاصی بین آنها برقرار شده است.
حاصل ازدواج عزت الدوله با امیرکبیر دو دختر به نام های تجل الملوک و حمدم الملوک بود که به ترتیب با پسر عموهای خود مظفرالدین میرزا (مظفرالدین شاه بعدی) و مسعود میرزا (بعدها ظل السلطان) ازدواج کردند. . از این نظر، محمدعلی شاه نوه مشترک ناصرالدین شاه، امیرکبیر و عزت الدوله بود.
پس از عزل امیرکبیر از نظام و امارت و تبعید وی به کاشان، عزت الدوله علیرغم اصرار ناصرالدین شاه و مهدعلی به همراه امیر به کاشان رفت و در باغ فین کاشان ساکن شد. عزت الدوله در مدت اقامت در کاشان که از دسیسه های اشرار امیر می ترسید لحظه ای او را رها نکرد. در واقع موقعیت او به عنوان دختر پادشاه سابق و تنها خواهر پادشاه فعلی مانع از آسیب رساندن دشمنان به امیر شد. رفتار عزت الدوله با شوهرش محترمانه بود. خلق و خو و منش او هیچ سنخیتی با اخلاق رذیله مادر جادوگر و برادر درمانده اش نداشت. از آغاز فساد سپر او بود و تا آخر وفادار ماند. به گفته منابع مختلف، برای اجرای نقشه کشتن امیرکبیر، عزت الدوله را از او دور کرده و با فریب او را در حمام باله ای واقع در محل سکونت خود قرار دادند و نقشه خود را اجرا کردند. معروف است که برای جدا کردن امیر از عزت الدوله خبر دادند که به زودی پیک سلطنتی خبر بازگشت امیر را به صدارت خواهد آورد. در آن هنگام امیر می خواست غسل کند تا عبای خود را بپوشد. عزت الدوله از امیر خواست تا زمانی که پیک سلطنتی از راه رسید و دست نوشته شاه را نبیند از او جدا نشود. اما امیر توجهی نکرد. دكتر علم الدوله طبيب عزت الدوله پس از اين ماجرا را نقل كرده است:
«.. چون حاج علی خان و یارانش به باغ فین رسیدند، علی اکبر بیگ چاپار دولت را دیدند که منتظر است امیر از حمام بیرون بیاید تا جواب مهدعلی عزت الدوله را بگیرد. فراشباشی دست علی اکبر بیگ را گرفت و به حمام برد تا همسر امیر را از آمدنش مطلع نکند. فراشباشی با خادمان وارد غسالخانه شد، دیدند خواجه حرمسرا دارد لباس های امیر را جمع می کند. اعتمادالسلطنه (حاج علی خان) یکی از آن افراد را گماشت تا از بیرون رفتن او جلوگیری کند. سپس پشت در حمام دیگر سنگ گذاشتند تا کسی نتواند از آن راه وارد شود. وارد سالن شدند. فراشباشی دستور شاه را ارائه کرد. امیر می خواست عزت الدوله را ملاقات کند یا به او پیغام دهد و وصیت کند. اعتمادالسلطنه اجازه نداد. پس امیر به دلاک دستور داد رگهای دو دست را نوازش کند…»