سوتی های باورنکردنی سریال پوست شیر



آنچه دیگران می خوانند:

گزارش کردن تو خبر: در این مقاله به بررسی برخی از گاف های عصبی سریال Lionskin می پردازیم و در انتها فرضیه جدیدی را در مورد شخص اصلی داستان مطرح می کنیم.

«پوست شیر» با داستانی تکان دهنده، متفاوت، گیرا که نفس گیر است و در آثار ایرانی معادلی ندارد. کارگردانی حساب شده، بازی های فوق العاده بهترین تیم و از همه مهمتر شخصیت های دوست داشتنی بی شک محبوب ترین سریال این روزهای شبکه خانگی است.

سریالی که آنقدر موفق و پر مخاطب است که نقاط ضعفش نمایان است; و اتفاقا سریال های دیگری هم هستند که گاف های زیادی دارند و چون مخاطب ندارند از سوت هایشان حرفی نمی زنند.

1) چرا کسی لقمه نان نمی خواهد؟

نعیم، صدرا و رضا پروانه در کل سریال به دنبال انتقام از کسانی هستند که ساحل را ربودند. نعیم 15 سال است که در زندان است، رضا پروانه مدام پول خرج می‌کند، اما هیچ‌کدام از آنها کاری نمی‌کنند که برایشان درآمد داشته باشد. دوست دارم حداقل گاهی به شغل رضا اشاره شود تا بتوانیم تصور کنیم که در درآمدش به نعیم کمک می کند.

2) هیچکس دنبال صدرا نیست

پلیس خیلی وقته دنبال نعیم میگرده ولی برای رسیدن بهش نه لیلا رو تعقیب میکنه نه رضا، بدتر از اون حدس نمیزنه که صدرا با نعیم در ارتباط باشه و دنبال ماشینش میرن. برای رسیدن به نعیم

بیشتر بخوانید  جواب فعالیت سوالات درس ۱۴ مطالعات هفتم و هشتم | فعالیت های درس ۱۳ مطالعات نهم

3) درک رضا پروانه سخت است

رضا پروانه با بازی عالی کمالی دوست داشتنی ترین شخصیت سریال است. اما شخصیت او حفره هایی دارد. قمه می کشد، تخلف می کند، اما از اینکه همسرش تجاوز کرده است ناراحت است.

او احساسات مذهبی دارد، اما از کشتن مردم ابایی ندارد. جفت شخصیت او می توانست کمی دقیق تر باشد.

4) گوشی نریمان کجا بود؟

نعیم و رضا در میان دعوای زیرزمینی نریمان را ساکت می کنند و او را به باغ می برند. نریمان وسط رینگ برهنه است و البته در آن شرایط گوشی اش را در جیب نداشت. در جریان آدم ربایی، او حتی برای گرفتن گوشی به رختکن نرفت. اما پس از کشته شدن او توسط نعیم، می بینیم که گوشی او زیر تخت توسط لیلا پیدا شد و نعیم و رضا از این راه به صمد رسیدند.

5) چرا نعیم و رضا سوت زدند؟

نعیم و رضا باهوش هستند و در طول داستان همیشه یک قدم از مشکات که یک پلیس است جلوتر هستند اما معلوم نیست چرا رضا با این هوش و دقت زیاد موتورسیکلتی را که برای دزدیدن آدرس صمد استفاده کرده بودند به راحتی پس می دهد. باغ صاحب موتور را می دهد و در کمال تعجب نعیم، صمد را وادار می کند به باغ برگردد. چون ما سریال را دوست داریم، گیر می کنیم و موهایمان را می کشیم.

6) چرا به سوابق کاری رسیدگی نمی کنید؟

همچنین شاهد سوت های کوچکی هستیم که ناشی از غفلت دستیار کارگردان یا منشی صحنه است، مثلاً نعیم به سمت راست صمد می زند اما در سکانس بعدی سمت چپ صورت صمد آسیب می بیند.

بیشتر بخوانید  کشورهای منطقه در قالب پاویون های تخصصی در نمایشگاه تراکنش استانبول حضور می یابند

یا نعیم بدون اتصال به اینترنت یک پیام واتساپ از ساحل آدم ربا دریافت می کند. عجیب تر اینکه فقط مرتض و رضا شماره جدید را داشتند و اگر پشت پرده این اتفاقات نباشند این خطا به خطاهای قبلی اضافه می شود.

7) ماشین پنچر شده نعیم

صمد به راحتی نعیم را می دزدد و او را داخل صندوق عقب ماشینش می اندازد، مشکات در راه نعیم صمد را می شناسد و در حالی که او را تعقیب می کند، صندوق عقب ماشین صمد را سوراخ می کند که نعیم با دستان بسته سقوط می کند.

گلوله ها بارها به این قسمت اصابت کرد و سرانجام نعیم سالم بیرون آمد و قبل از مسقط به خانه صمد رسید. عجیبتر اینکه صمد چون می‌داند هم نعیم و هم پلیس آدرس خانه‌اش را دارند، قراری با همسرش در جای دیگری نمی‌گذارد و درست به خانه او می‌رود تا از نعیم و مشکات غافلگیر شود. آیا واقعا این ساده سازی ها به خوبی سریال جذاب «پوست شیر» است؟

اما یک فرضیه جدید

تاکنون فرضیه های زیادی در مورد آدم ربای ساحل و فرد پشت صحنه مطرح شده است. اما ما یک فرضیه جدید ارائه می کنیم که هیچ کس به آن فکر نکرده است.

از شکل و قیافه آدم ربا به نظر می رسد که آدم کوچکی است. تصاویر تار نشان می دهد که او طاس است. خب کسی با این مشخصات در داستان نبود و این احتمال اینکه بهزاد پشت داستان باشد را رد می کند.

اما اگر فکر کنیم آدم ربا کچل نیست، می توانیم روی این فرضیه هم کار کنیم که همه کاره زن است. همینطور معشوقه سابق صدرا که از حدس های قبلی بود.

بیشتر بخوانید  پاداش اعضای هیئت مدیره بانک های مختلف چقدر است؟

اما در فیلمنامه قانونی به نام تفنگ چخوف وجود دارد. آنتون چخوف نمایشنامه نویس مشهور روسی می گوید اگر در صحنه ای تفنگی را توصیف می کنید باید یک بار تا پایان داستان آن را شلیک کنید. محمودی فیلمنامه نویس متفکری است و تصور می کنیم می خواهد سلطنت تفنگ چخوف را در داستانش بگنجاند.

بنابراین نباید از مژه کاری در خانه مردی مرموز به نام بهمی فاطمی غافل شد. فاطمی را ندیدیم. من فقط همسرش را دیدم که رفتار بسیار وحشتناکی داشت. فرض کنیم فاطمی همان بهزادی باشد که زن دیگری داشت و مژگان در خانه آنها کار می کرد. همسر فاطمه که هوی لیلا است و طبیعتا با ساحل مشکل دارد، آیا نمی توان برای ربودن ساحل برنامه ریزی کرد؟

به این موضوع فکر کنید و فرضیه های خود را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید. آیا واقعاً با گاف های سریال موافق بودید یا فکر می کردید خیلی تند بود؟


دیدگاهتان را بنویسید