فاطمه معتمدرجاء (زادهٔ ۱۶ آبان ۱۳۴۰، تهران) بازیگر، عروسکباز و صداپیشه اهل ایران است. فاطمه معتمدرجاء او در فیلم های کارگردانان معروفی چون بهرام بیضایی، رخشان بنی اعتماد، بهمن فرمان آرا، ایرج طهماسب و محسن مخملباف ایفای نقش کرد و بازی او بارها مورد توجه و تحسین قرار گرفت.فیلم صحبت های کاملا متفاوت فاطمه معتمدآریا پس از آن در فضای مجازی پخش شد. یک سال . فاطمه معتمدآریا از محدودیت ها در هنر و چگونگی رونق سینما پس از انقلاب می گوید. در واقع او به وضوح حذف مشکلات جنسی، نوشیدنی های غیرعادی و خشونت را سه پارامتر موفقیت سینمای ایران در دوران پس از انقلاب می داند. این در موسیقی و هنرهای دیگر به وضوح دیده می شود. محدودیت در هنر تجسمی از دیدگاه خانم معتمدآریا باعث شکوفایی آن می شود.
می توان گفت این دیدگاه سینمای قبل از انقلاب را به کلی زیر سوال می برد و برخی آثار ماندگار با این نظر در این ورطه آتشین خواهند سوخت. به هر حال هر دوره ای ایرادات و کاستی هایی دارد و این دلیل بر ضعف یک دوره هنری نیست و ابتذال امری نسبی است. اما خانم معتمدآریا بیشتر از آن چیزی که ما فکر می کردیم می گوید و این منتقدان هستند که در جایگاه تحلیل به این اظهارات نقد می کنند.
پیمان موسوی روزنامه نگار درباره اظهارات معتمدآریا می نویسد: نگاه فاطمه معتمدآریا به سینمای ایران باورنکردنی است. او با بیان اینکه سینمای ایران که بعد از انقلاب و دهه 60 راه درست خود را پیدا کرد، به خاطر مدیران دولتی که آن را رها کردند، به بیراهه رفت و سقوط کرد، می گوید: مدیران سینمایی که مثل بچه ها از ما مراقبت کردند و به آنها رسیدیم. ما را در اوج جوانی رها کرد و زیر پایمان خالی ماندیم. عجیب تر است وقتی می گوید: «وقتی دست ما را رها کردند، فهمیدیم که هرکسی می تواند به اندازه توانش راه برود و دلسوزی در کار نیست»!
اما آخرین شات زمانی است که معتمدآریا می گوید: «به روزی رسیدیم که دیگر مدیری نبود که ما را کنترل کند، راهنمایی کند، بگوید این بهتر است»! این صریح ترین بیانیه ای است که در حمایت از نظارت دولتی، رانتی، دولتی و فیلمبرداری مرتبط توسط یک فیلمساز معروف مطرح شده است. آزار و اذیت در سینمای ایران بیانیه زنان سینما را امضا نکرد.
رسول اسدزاده روزنامه نگار در پاسخ به پیمان موسوی نوشت: این ویدئو بخشی از مستند مصاحبه ای است که توسط آرتباک انجام شده است. این ویدئو یک سال پیش توسط آرتباک در یوتیوب آپلود شده و حدود سیصد و سی بیننده داشته است. واقعا غم انگیز است
لیلی گلستان، مترجم و عضو کانون نویسندگان نیز مهر خود را بر اظهار نظر موسوی میزند: مثلا این خانم از روشنفکران سینمای ایران بود.
فرهاد قنبری اما در یادداشتی با عنوان «مکان مناسب» مرز بین تخصص یک سلبریتی و نظر او را مشخص کرده و معتقد است که تنها نظرات همه این افراد در مورد مسائل روز نمی تواند مفهوم واقعی را داشته باشد.
می گوید:
برای جامعه قهرمانان ایران باید مدام یادآوری کرد که اگر فردی در فلان عرصه فرهنگی، هنری، ادبی، ورزشی، سیاسی و … شخصیت بزرگی بوده است، این نشان نمی دهد که او نمونه موفقی برای اوست. دیگران در همه عرصه های سیاسی، چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی، عمل، رفتار و گفتار او را باید به عنوان معیار، معیار و الگو پذیرفت.
باید مدام به این جامعه یادآوری کرد که عباس جدیدی، هادی سای، حسین رضازاده و… فقط ورزشکارانی موفق و مغرور بودند و حرف و عمل آنها در زمینه مسائل اجتماعی و سیاسی کاملاً پیش پا افتاده و نظر یا دخالت شخصی است. منجر به چیزی جز فاجعه در حوزه های حکومتی نمی شود.
باید مدام به این جامعه یادآوری کرد که پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا و دیگر چهره های سینمایی که به درستی یا نادرست در این جایگاه قرار گرفته اند، تنها صاحب هنر و تخصصی به نام بازیگری و نگرش ها و محتوای سیاسی و اجتماعی آنها هستند. [به صرف بازیگر و مشهود بودن] با نظر راننده یا بقال یا بازاری و غیره فرقی ندارد.
شاملو یکی از برجسته ترین چهره های شعر فارسی قرن بیستم است که در اوج شعر نو فارسی در کنار نیما یوشی و اخوان ثالث ایستاده است. اما نباید فراموش کرد که شاملو فقط یک شاعر بزرگ است و سخنان او در مورد موسیقی سنتی، سخنانش در مورد شاهنامه یا گرایش سیاسی و …. نظرات کاملا شخصی هستند [به مانند هر شهروند معمولی دیگری بوده] و سیمای شاعرانه او دلیلی نیست که هر گفتار و کردار سیاسی او را ملاک درستی و صدق بدانیم.
البته این را هم باید در نظر داشت که شاملو شاعر بزرگی است و دیگر جنبه های زندگی او نمی تواند جنبه قدرتمند شعر او را به چالش بکشد. یا صادق هدایت نویسنده بزرگی است و خودکشی یا دیگر مسائل خصوصی زندگی او خللی در جایگاه ادبی او ایجاد نمی کند یا شجریان بزرگترین و ماندگارترین چهره موسیقی ایران است و دیگر آراء و جنبه های زندگی او نمی تواند موجی ایجاد کند. در جایگاه خود در موسیقی .