مهرآوه شریفی نمی آید او یک بازیگر ایرانی است. مهرآوه شریفی نمی آید وی فارغ التحصیل رشته موسیقی کلاسیک از دانشگاه هنر تهران است. مهرآوه شریفی نیا او فرزند محمدرضا شریفی نیا و آزیتا حاجیان است. عکس در زیر به اشتراک گذاشته شده است مهرآوه شریفی نیا می بینید که چه کسی در فستیوال اسپانیا لباس خاصی می پوشد.
لباس مهرآوا شریفینی بچه های دهه شصتی بچه هایی هستند که حتی کارتون ها و فیلم هایی که می دیدند طوری بود که باید آدم قوی باشی، کار سختی انجام دهی تا بتوانی به مادرت برسی و مثلا مادرت را در آغوش بگیری. بی هاج، دختری به نام های هل، حنا، هایدی و همگی حالت های یکسانی در چهره داشتند و پیشنهاد می کردند که شما باید یک دختر سخت کوش باشید. مهرآوه شریفی نیا شاید به دلیل شرایطی که در آن بزرگ شده، با اکثر ستاره های سینما متفاوت است. وقتی در فیلمی که خیلی خوب دیده شده، هشت ساله میشوی، مشخص است که به بازیگری و هنر متفاوت نگاه میکنی. او بارها از زندگی خاص خود و شرایط ویژه ای که بچه های دهه 60 در شیمی داشتند و در آن نقش داشتند صحبت کرد و در حال تبدیل شدن به یک جایزه بین المللی شناخته شده است.
مهرآوه شریفی نیا در فستیوال اسپانیا
آیا تا به حال در مصاحبه ای گفته اید که “دختری به نام نل” را دوست دارید؟ آره. من واقعا آن را دوست داشتم. شب روی دزد عروسک کار می کردیم و صبح که آمدم می خواستم ببینمش اما آنقدر خسته بودم که خوابم برد. من این را بسیار دوست دارم. او هم تنها بود و دنبال مادرش می گشت. لباس مهراوه شریفینی در اسپانیا
روز قیامت
آیا در اولین فیلمی که می خواهید در آن بازی کنید، اتفاقاً با مادرتان بودید؟
بله، آن زمان
فیلم تا بوستون فیلمبرداری شد، کل فیلم در پارک شافاک فیلمبرداری شد و همه چیز همینطور بود.
این یک خاطره و تجربه فوق العاده برای من بود.
و تو در این محیط دوستانه بازیگر شدی. بله و از همان جا متوجه شدم که سینما و زندگی به هم پیوستند. بعدها که مدرسه را شروع کردم متوجه شدم همه بچه ها اینطور نیستند و مامان شب قبل برایشان غذا درست می کند.
یعنی تا آن موقع متوجه نبودید که کلاهتان گم شده است؟
نه
کلاه، وقتی چیزی به دست می آورید می توانید چیز دیگری را از دست بدهید.
من هنر را در این خانواده به دست آوردم و سپس یک سری چیزهایی که بچه های دیگر داشتند
بهت دادم
هیچ مشکلی وجود نداشت و هیچ مشکلی وجود ندارد.
من به آنچه دارم نگاه می کنم، نه آنچه را که ندارم، و وقتی مردم به داشته هایشان نگاه می کنند، فکر می کنم
ببینید درصد عشق و نفرت خیلی پایین است.
یعنی تا سال 1985 که ساعت شنی بازی کردم، فکر می کردم بازیگری بخشی از زندگی است.
است.
یعنی هست و نیست و هر وقت هست به بازی می رویم و هر وقت نیست می رویم
بقیه عمرمان را گذراندیم تا اینکه در ساعت شنی بازی کردم و مجبور شدم انتخاب کنم
اینکه می خواهم بازیگر شوم یا نمی خواهم بازیگری کنم.
لباس مهرآوه شریفینی در جشنواره خارجی
پدر و مادرت از تو حمایت لازم را کردند، اما لذت نبردند. به همین دلیل بعد از دزد عروسک ها در فیلم های زیادی با نقش های بزرگ و مهم بازی نکردید. گفتم شرایط بازیگری آن زمان اینطور نبود. اگر می خواستی فیلم بسازی به من زنگ می زدی و می گفتی مهراوه بچه ات را سر کار من می فرستی؟ این کار برای یک بچه سخت است و آن زمان سخت تر بود. فیلم ها منفی بودند و کودک باید بدون ریسک بازی کند و تا پنج صبح بیدار بماند.
* زمانی که به فستیوال اسپانیا رفتید، لباس خاصی پوشیدید، نظر هوادارانتان چه بود؟ به طور کلی، لباس از نزدیک بسیار جذاب تر از عکس است. 60 درصد از کسانی که عکس ها را دیدند آن را دوست داشتند، 20 درصد آن را دوست نداشتند و 20 درصد مخالف بودند. من هم از آن خوشم آمد. من Vegelnaz Golšan هستم، شیک پوش، یکی از طراحان درجه یک، دختری خلاق و ساده دل. از تهران تصمیم گرفتیم زیرزمینی کار کنیم چون رسمی تر و سرپوشیده تر است. از طرفی ما کت نمی خواستیم. یعنی یک بلوز بلند و گشاد با شلوار رسمی می خواستیم. تقریباً از همه افرادی که آنجا بودم نظرات خوبی دریافت کردم. می خواستم شیک و محجبه باشم و در نهایت لباسم زیباتر از همه مهمان هایی بود که می توانستند هر لباسی بپوشند. رئیس جشنواره هم آمد و از لباس ها تعریف کرد و بازخورد خوبی گرفتیم.