گاهی اوقات مشکلات آنقدر زیاد است که “پدربزرگ” یک نفر ظاهر می شود!
.
.
.
من از نخ دندان استفاده کردم
خاله ام که 5 ساله است پرسید چه کار می کنی؟
هر چی میگم فایده نداره
خاله جدفا برگشت و گفت مامان زنده است و از بچه هایش مراقبت می کند!
گفتم اوه اوه! و برای تماشای بازی رفت
.
.
.
نگرش مثبت به زندگی یک شمالی:
خوبی ما شمال اینه که تا آخر تعطیلات میتونیم بریم شمال رفتیم!
.
.
.
اگه چیزی نباشه یه سری صدا میده!
.
.
.
به برخی افراد باید گفت:
عزیزم از هوشت استفاده کن اگه تموم شد برات میخرم دیگه!
.
.
.
من آن را قبول دارم
کودکی که والدینتان همیشه از او تعریف می کنند
و تو و من را شکست خواهند داد!
به سلامتی :))
.
.
.
یادمه وقتی میخواستم ازدواج کنم
یکی از شرایطش اینه که کنترل تلویزیون همیشه دست من باشه!
.
.
.
من مدت زیادی به این موضوع فکر کردم
همه پرندگان نر و ماده یک نام دارند
چرا مرغ و خروس دو نام متفاوت دارند؟
.
.
.
مرد در حال مرگ بود!
یکی خواست برایش آب بیاورد، گفت: نه… دوغ… دوغ… دوغ
.
.
.
چه پیام شگفت انگیزی!
همه پیام های شما خوب و زیبا نیستند، بیشتر از پیام های موجود در زنگ!
فکر کنم این از ورژن جدید فاکس و ریون باشه میخواد شارژش کنه!
.
.
.
اگر بود و نبود، می شد
و آن که نیست و نبود
شرایط من اینطوری نبود که هست
و اینطوری که هست نمیشه… 😐
.
.
.
من سالهاست که پیتزا میخورم
ولی من هنوز فرق پیتزای ترکیبی و تخصصی رو متوجه نشدم!
.
.
.
چرا بند کفشت را می بندی و هدفونت را باز می کنی؟
.
.
.
سن من به خواسته مادرم بستگی دارد
گاهی می گوید
“تو دیگه بچه نیستی، این چیه؟” از شما بعید است
گاهی می گوید
تو هیچی… بچه، تو هنوز این چیزها را نمی فهمی!
.
.
.
کی میخواد ما بشه؟؟
دم داغش نجاتم داد! :دی
.
.
.
تو بی انصافی، میدونی که باید باهات روبرو بشم
چرا جوک بد میگی که من باید احمقانه بخندم؟!
.
.
.
یک روز
مخاطب خاص من از من پرسید: چقدر مرا دوست داری؟
گفتم:
حالا کی گفته دوستت دارم!؟
هیچ چیز دیگر
راف مخاطب عام شد
شوخی نکردم!
.
.
.
صد برابر تمام “نه” هایی که باید می گفتم و نگفتم
امروز باید بگم که اشتباه کردم!
.
.
.
این پیام فقط برای این است که نام زیبای من روی گوشی شما باشد
لطفا لذت ببر!
.
.
.
هفته من اینجوری میگذره:
شنبه
یکشنبه
دوشنبه
سه شنبه است
چهار شب
پنجشنبه جمعه 😐
.
.
.
دختری پی ام فرستاد: کجا زندگی می کنی؟
گفتم: تو خون ما هستی
گفت: خونت کجاست؟
گفتم: کنار همسایه هایمان
گفت: خانه همسایه کجاست؟
گفتم: بهت نمیگم
گفت: بگو چکار کنم؟؟
گفتم: طرف خونی
دوباره بلاکم کن!
مردم اعصاب ندارند
.
.
.
دیروز یکی از من پرسید، آیا میتوانیم همدیگر را بهتر بشناسیم؟
بهت گفتم؟ گفت الان ملاقات می کنیم
من 173 و 69 کیلوگرم هستم
گفتم می خواهم گوسفند بخرم؟
او دیگر پاسخی نداد
منبع: radsms