خبر دردناک مسمومیت ده ها شهروند بندرعباسی و مرگ دلخراش دست کم 16 نفر از آنها که اکثراً جوان بودند، بر اثر مصرف مشروبات الکلی تقلبی اتفاق عجیبی نیست. گوش ما ایرانی ها پر از حوادث ناشی از سوء مصرف الکل است که منجر به مرگ یا بیماری گروهی از مصرف کنندگان شده است.
به عنوان مثال، در اوایل اردیبهشت 1378، سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد که در مدت دو ماه، 5011 نفر با الکل تقلبی مسموم شده اند (برای مبارزه با تاج و تخت)، و 525 نفر فوت کرده اند. در برخی اخبار تا 800 فوت ذکر شده است. در اهواز در سال 98 در یک روز 620 نفر مسموم شدند که از این تعداد 56 نفر فوت کردند. در سال 1377 حدود 10500 نفر مسمومیت الکلی در کشور داشتیم که در مراکز بهداشتی درمانی ثبت نام کردند. در سال 1997، 21 نفر در یک روز در شهر کوچک بانهو مسموم شدند. در سال 96 حدود 120 نفر در یک روز در سیرجان مسموم شدند که حداقل 5 نفر فوت کردند. در سال 92 بیش از 600 نفر در یک روز در رفسنجانی مسموم شدند و بیش از 40 نفر جان باختند. اینها فقط برخی از ابزارهای اشتراک گذاری هدف گذاری هستند که می توانید از آنها استفاده کنید. این اتفاقات در سطح شهر نوعی فاجعه محسوب می شود.
بسیاری از قربانیان اعتیاد به الکل جوانان هستند و از دست دادن آنها برخلاف سیاست جوانان جمعیت است. تلاش اصلی این سیاست باید حفظ جوانان موجود و سوق دادن آنها به تشکیل خانواده باشد. حتی یک جوان را باید به خاطر این سیاست قدر دانست و از دست دادن هر جوانی را برای او بسیار مهم و غم انگیز دانست.
در مورد مسمومیت با الکل، مصرف کنندگان به تنهایی مقصر نیستند. اینکه بگویند خرج نمی کنند و مشکلشان همین است، عین بی مسئولیتی و فرار از مسئولیت است. عاملان چنین وقایعی را می توان اضلاع مثلثی فرض کرد که یک ضلع آن مصرف کننده و طرف دیگر آن تولیدکننده است. در هیچ دوره تاریخی حتی جامعه ایران خالی از مصرف کننده و تولید کننده مشروبات الکلی نبوده است. تجربه این 42 سال نشان داده است که با وجود ممنوعیت مصرف، میزان مصرف کاهش نیافته است. گزارش سازمان جهانی بهداشت نشان می دهد که ایران از نظر مصرف سرانه الکل در بین 189 کشور در رتبه نهم مصرف کنندگان دائمی مشروبات الکلی قرار دارد. بر اساس این گزارش، هر ایرانی بالای 15 سال که «به طور منظم الکل مینوشد» در سال 1395 به طور متوسط 28.4 لیتر الکل خالص مصرف کرده است. «این رقم در سال 2010 24.8 لیتر بود.
سومین جنبه و قانون مصرف مشروبات الکلی جامعه است. به عبارت دیگر، یک هنجار اجتماعی نوشیدن مشروبات الکلی در جامعه وجود دارد و در میان برخی طبقات مذموم نیست; به خصوص در میان گروهی از جوانان که با میل به تجربه، هنجارشکنی و کم تحرکی در جمع دوستان همراه هستند.
در وسط سه ضلع این مثلث دولت قرار دارد. دولت نمی تواند وظیفه خود را نسبت به اعلام ممنوعیت مصرف الکل و مبارزه با تولیدکنندگان و توزیع کنندگان آن کاهش دهد. دولت مسئول مصرف مشروبات الکلی است و در مقابل باید سیاست هایی را دنبال کند که کمترین آسیب را به جامعه و افراد وارد کند.
به نظر می رسد پس از سال ها تجربه و صرف هزینه های فراوان در این حوزه، نیاز به تفکر بیشتری در این حوزه و اتخاذ سیاست های جدید است تا جامعه با چنین بلاهایی مواجه نشود.