سلام جدید – خدمات اجتماعی: روز جهانی کارگر و روز معلم هر دو در ایران هستند و یکی دو روز بیشتر با هم فاصله ندارند. این دو روز که نماد دو قشر مهم جامعه ایران یعنی دو قشر به نام خیابان های تهران و بسیاری از شهرهای دیگر است، از نظر زبانی بسیار مورد احترام و در انتخابات های مختلف مورد توجه طیف های مختلف سیاسی قرار گرفته است.
«کیفیت آموزش» یکی از عوامل جدی است که بر میزان «ثروت» تولیدی کشورها در بلندمدت تأثیر می گذارد. مهمترین عامل در کیفیت آموزش، معلم خوب است. از طرفی رفاه کارگران باعث افزایش بهره وری آنها و تسریع توسعه اقتصادی کشور در سطوح مختلف می شود.
با این همه اهمیت و توجه و احترام زبانی باید به تلخی پذیرفت که این دو گروه در سال های اخیر از کیفیت زندگی کافی برخوردار نبوده اند.
اهمیت کارگران در چرخه اقتصادی کم و بیش روشن است، اما برای درک اهمیت نقش معلمان، بد نیست بدانید که تعطیلی شغل فردا در آمریکا، همراه با تحقیقات تاریخی، تخمین میزند که بسته شدن تنها نیمی از شکاف عملکردی با فنلاند یکی از بهترین روش هاست.تحصیل دانش آموز – می تواند بیش از 50 تریلیون دلار به تولید ناخالص داخلی کشور بین سال های 2010 و 2090 اضافه کند.
برای درک بزرگی این عدد کافی است بدانیم که کاهش تولید اقتصادی در آخرین رکود در آمریکا کمتر از سه تریلیون دلار بوده است. این به ما نشان می دهد که آموزش چقدر غنی است.
بعد این روزها آنقدر مهم است که معلمان عموماً مجبورند دو کار برای کمک های اجتماعی انجام دهند و بدتر از آن معلمان بازنشسته هستند که نه تنها باید بعد از بازنشستگی به کار ادامه دهند، بلکه مستمری کامل هم دریافت نمی کنند.
وضعیت کارگران بهتر از موقعیت معلمان نیست.
جالب اینجاست که دو وزارتخانه کار و آموزش و پرورش بزرگترین و مهم ترین وزارتخانه های دولتی هستند که البته یک تفاوت اساسی با هم دارند.
وزارت کار در چهار دهه گذشته یک وزیر مهم، قدرتمند یا حداقل محبوب داشته است. احمد توکلی و ابوالقاسم سرحدی زاده وزیران کار و امور اجتماعی دولت میرحسین موسوی، دو تن از چهره های باسابقه سیاسی بودند. سرحدی زاده را باید تاثیرگذارترین وزیر کار ایران در چهار دهه اخیر دانست که اصرار کارفرمایان بر الزام کارفرمایان به پرداخت حق بیمه کارگران در کارگاه های زیر پنج نفر دلیل اصلی تشکیل هیات اعزامی بود.
حسین کمالی وزیر کار دولت هاشمی بود، فردی که همچنان در وزارت کار محبوبیت دارد و امروز دبیرکل حزب کارگر است. اما ربیعی، وزیر کار پنج ساله دولت روحانی، یکی از چهره های سیاسی با نفوذ طبقه کارگر نیز هست.
از سوی دیگر، وزارت آموزش و پرورش در چهار دهه اخیر تنها یک وزیر مولد، خلاق، کارآمد و مقتدر داشته است و آن وزیر، محمدعلی نجفی بود. وزرای آموزش و پرورش در همه دولت ها درجه دو و درجه سه بودند، به استثنای چند تن دیگر که در دنیای سیاست یا فعالیت های صنفی معلمان باقی ماندند.
با چنین وضعیت سیاستگذاری و چنین مدیریتی و چنین رویکرد مستمری به نظر می رسد کارگران و معلمان منتظر تغییر در وضعیت عملی نیستند که برای جامعه ایران خوشایند نخواهد بود.
همانطور که گفته شد، رفاه معلمان و کارگران باعث بهبود فضای تحصیل و کار می شود، دو محیطی که می تواند اقتصاد ایران را بهبود بخشد و برای همه ایرانیان شکوفایی به ارمغان بیاورد.