بستگان قاتل لرستانی تهران را ویران کردند

به گزارش سلام نو به نقل از ایران، بستگان انتقام جو که در پی قتل یکی از هموطنان خود به تهران متواری شده بودند و باند سارقان را تشکیل دادند، با همکاری مشترک پلیس لرستان و پایتخت دستگیر شدند.

زمستان سال گذشته رهگذران در یکی از شهرهای لرستان در حال عبور از خیابان بودند که با جسد مرد جوانی روبروی قصابی مواجه شدند که با ضربات چاقو مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته بود. با مراجعه به پلیس و آغاز تحقیقات از جیب مقتول، هویت و هویت وی مشخص شد اما هیچ ردی از عامل یا عاملان جنایت به دست نیامد. دستور بازرسی دوربین های نظارت تصویری قصابی و اطراف صادر شد.

ماموران پلیس با مشاهده فیلم درگیری و قتل مرد جوان متوجه شدند مقتول بهنام هاشم در حال عبور از خیابان بوده که ناگهان سه جوان به او نزدیک می شوند. دو نفر از آنها راه هاشم را بستند و با او درگیر شدند و در نهایت با ضربات چاقو به پای او زدند اما نفر سوم فقط یک ناظر بود و نقشی در جنایت نداشت.

هویت دو متهم زمانی مشخص شد که تصاویر به دست آمده یک چاقو را به خانواده و دوستان مقتول نشان می داد. یکی از دوستان هاشم در تحقیقات گفت: متهم کاوه و شاهین از اقوام فامیل هستند و قبلا با مقتول درگیر شده اند، نفر سوم دوستشان است که همیشه با هم هستند.

دستگیری در تهران

بر اساس اطلاعات به دست آمده از سوی تیم تحقیق، آنها بلافاصله به منزل کاوه و شاهین رفتند که بستگان آنها از جنایت ناپدید شدند. تحقیقات تیم تحقیق از عاملان این جنایت ادامه داشت تا اینکه ردپایی از متهم در پایتخت به دست آمد.

با دریافت رد متهم، کارآگاهان جنایی لرستان راهی پایتخت شدند و پنجم اردیبهشت ماه پس از هماهنگی قضایی با بازپرس محمد جواد شفیع برای دستگیری یکی از بستگان وارد عمل شدند. در نهایت پلیس موفق شد در دو اقدام جداگانه متهم را دستگیر کند. در تحقیقات اولیه دو پسر جوان به جنایت خود اعتراف کردند و کاوه در تحقیقات گفت: برادرم کیومرث در جنایت و دزدی دست داشت. درست قبل از جنایت یک شب پلیس لرستان در کمین برادرم در حالی که قصد ورود به خانه را داشت او را دستگیر کرد. من از دستگیری برادرم بسیار ناراحت بودم و چون با هاشم مقتول سوء تفاهم داشتم، فکر می‌کردم هاشم کسی است که برادرم را دستگیر کرده و افشاگری کرده است. پس از هاشم متنفر شدم و در پی انتقام بودم. روز حادثه پسر عمویم و دوستم به سمت او رفتند و راه او را بستند، البته من و پسر عمویم قصد کشتن او را نداشتیم، فقط می خواستیم او را مجازات کنیم تا بداند مجازات آن مرد چیست. مرد. قاچاق انسان بود. اما هاشم هم کشته شد، ما که می دانستیم اگر در شهرمان بمانیم دستگیر می شویم. پس رفتیم تهران. بعد از اینکه به تهران آمدیم چون پول زندگی نداشتیم تصمیم گرفتیم با ترفندها و روش های مجرمانه پول و ثروت به دست آوریم.

با اعتراف متهمان جنایت، از آنجایی که محل جنایت در تهران نبود، با دستور بازپرس اداره پنجم دادسرای امور جنایی، پرونده به استان لرستان منتقل شد.