سلام جدید – خدمات سیاسی: «مشکل حل شده» امروز در حال تبدیل شدن به بحرانی است که می تواند ضربه ای به جایگاه دولت و شخص ابراهیم رئیسی در افکار عمومی وارد کند. این خلاصه ای از ماجرای حضور زنان در ورزشگاه در بازی فوتبال ایران و لبنان است که حضور آن با اسپری فلفل پاسخ داده شد.
این که حضور بانوان در استادیوم فوتبال حق آنهاست، این موضوع قصد حل و فصل ندارد و بیش از دو دهه از عمر آن می گذرد و دلیل قابل قبولی برای اسپری فلفل روی خانم ها وجود ندارد، مسائلی است که همه باید به آن توجه کنند. حل. بحث و گفتگو. اینکه چگونه حضور زنان در سینما را بپذیریم اما در ورزشگاه حضور نداشته باشیم نیز سوالی است که باید حل شود.
اما در اینجا سؤال این است که نیروها چگونه می توانند با اقدامات غیرمنطقی، ناخودآگاه – یا شاید آگاهانه – خود، آبروی دولتی و شخصی ابراهیم رئیسی را زیر سوال ببرند.
پیش از این و در جریان بازی ایران و عراق، جمعی از بانوان وارد ورزشگاه آزادی شدند که با استقبال رسانه ها به ویژه حامیان دولت مواجه شد. موضوع ورود زنان به ورزشگاه حل شده تلقی شد و گفته شد آنچه دولت روحانی سر داده توسط دولت اصلی انجام شده است.
حالا اما در بازی ایران و لبنان مشخص شده که مسائل چندان حل نشده است. بلیت به زنان فروخته شد، اما در نهایت نه تنها زنان اجازه ورود به ورزشگاه را ندادند، بلکه با اسپری فلفل «رانده شدند». اکنون فیفا در حال بررسی این موضوع است و بر اساس اخبار گزارشگران مطرح فوتبال جهان، گزینه تعلیق فوتبال ایران از جام جهانی نیز روی میز است.
هدف واقعی آن افراد یا گروه هایی که بازی ایران و لبنان را به جای آزادی به مشهد منتقل کردند چه بود؟ آنها به دنبال چه بودند؟ آنها به چه چیزی فکر می کردند و به چه چیزی می خواستند برسند؟
در اینجا با چند واقعیت روبرو هستیم، واقعیت هایی که گاهی تلخ و غیرقابل قبول هستند، اما وجود دارند. اولین واقعیت این است که هنوز موضوع حضور زنان در استادیوم های فوتبال حل نشده است. واقعیت دیگر این است که اپوزیسیون نیروهای مؤثری در بخشهای مختلف حکومت دارد. واقعیت سوم این است که ایران در سال 2019 به فیفا قول داد که به زنان اجازه می دهد در استادیوم های فوتبال بازی کنند.
با چنین شرایطی کدام عقل سلیمی پیشنهاد داد که بازی ایران و لبنان را به جای تهران به مشهد ببرند؟ برای چه دلیل؟ چرا؟ جدای از این حواشی عجیب، مزیت بازی در مشهد نسبت به تهران چه بود؟
امروز فوتبال ایران از جام جهانی محروم شد. اگر این اتفاق بیفتد، اعتبار ریاست جمهوری را به شدت تضعیف می کند و دیگر نمی توان دولت روحانی، آمریکا یا هر جای دیگری را در این زمینه مقصر دانست.
حتی اگر تعلیق فوتبال نبود، اتفاقی که در ورزشگاه ثامن مشهد افتاد، یک فاجعه مدیریتی، ننگ تاریخ و ننگ اجتناب ناپذیر برای مردم شریف ایران است. آنها به زنان بلیت می فروشند، از آنها پول می گیرند و سپس برای جلوگیری از ورود آنها به ورزشگاه اسپری فلفل می پاشند. کافی است به تصاویر نگاه کنید تا چهره خشمگین زنان از همه اقشار را ببینید. برای دیدن چهره گریان و وحشت زده دختر چادری که سرش را در آغوش مادر گرفته، کافیست به تصاویر نگاه کنید.
قبل از بازی فدراسیون فوتبال می گوید مقدمات حضور بانوان در ورزشگاه فراهم شده و در حال فروش بلیت هستیم. بعد از این فاجعه اما همه چیز را تکذیب می کند و می گوید بلیت ها اصلا فروخته نشده است. بعد از فاجعه، همه به نوعی می خواهند چهره خود را پاک کنند. یکی می گوید بلیت فروشی نبود، یکی می گوید زیرساخت نبود و یکی می گوید بلیت های جعلی به خانم ها فروخته شد!
آیا پایان هر یک از این راه ها چیزی جز اثبات ضعف و ناکارآمدی دولت ابراهیم رئیسی است؟ بازی ایران و لبنان بازی بزرگ و مهمی نبود اما حالا به یک بحران بزرگ تبدیل شده است. چرا یک بازی ساده که در تهران به راحتی تمام شد به مشهد رفت و حالا تبدیل به یک بحران ملی شد؟ واقعا در دولت چه خبر است؟ آیا فرد عاقل و خوش فکری در قدرت نبود که حواشی چنین تصمیماتی را به ساختارهای حاکمیتی منتقل کند؟
دوست دارم ابراهیم رئیسی کمی بهتر به اطراف نگاه کند و ببیند چه کسانی برای او مشکل ایجاد می کنند، از فوتبال گرفته تا اقتصاد و سیاست خارجی. تداوم آشفتگی کنونی نه تنها در فوتبال و ورزش، بلکه در اقتصاد، سیاست خارجی و هر زمینه دیگری دولت اصلی را تضعیف می کند. رئیس باید کاری کند و از خود بپرسد دوستان قابل مشاهده اطراف او به دنبال چه هستند؟ به او، دولت و دولت یا منافع او کمک کنید و دوره حکومت او را پایین بیاورید؟ اگر ابراهیم رئیسی تسلیم نشود، نه تنها ایران متضرر می شود، بلکه چیزی از آبروی خودش باقی نمی ماند.