کشف روابط خارج از ازدواج اشرف پهلوی


فردوف می گوید: اگر فهرستی از افرادی وجود داشته باشد که در طول 37 سال حکومت محمدرضا با اشرف پهلوی آنها با وجود سختی ها و عدم امکان کار، رابطه ای برای آماده بودن داشتند، زیرا حتی خود او ممکن است همه را به یاد نداشته باشد، مطمئناً لیست طولانی خواهد بود.

شخصیت را بررسی کنید اشرف پهلوی از این منظر مهم این است که او در دوران حکومت محمدرضا نقش بسیار مهم و اساسی چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی داشت. قدرت اشرف پهلوی تا این حد محمدرضا نمی توانست خود را به او عرضه کند. محمدرضا شخصیت خواهرش را مکمل شخصیت خود می دانست و در مقابل او از نظر روحی ضعیف بود.

اشرف پهلوی فاسد بود

حسین فردوز درباره خواهر محمدرضا شاه و قدرت او می نویسد: «علی رغم اینکه قوام مرتب به دیدار محمدرضا می رفت، محمدرضا همچنان از قدرت او بسیار ناراحت بود و همیشه غمگین و نگران بود. شب‌ها می‌دیدم که بعد از شام، گوشه مبل نشسته و در حال غوطه‌ور شدن است و فکر می‌کند. او از کار قوام ناراضی بود و نمی پذیرفت که فردی قدرتمندتر از او وجود داشته باشد که نظر مستقلی داشته باشد، بنابراین همیشه به کار قوام اعتراض می کرد: چرا به مسکو رفت، چرا موافقت کرد نفت شمال را به روس ها بدهد. و مستقیم تصمیم گرفت و غیره. طبیعی بود که قوام به عنوان یک سیاستمدار باتجربه حاضر به تسلیم شدن در برابر یک جوان بی تجربه نبود و مانند هژیر، سهیلی یا علی منصور برای چاپلوسی از محمدرضا بی شخصیت نبود. این سوالات برای محمدرضا غیر قابل تحمل بود

اشرف پهلوی دومین فرد تأثیرگذار در حکومت پهلوی

اشرف با انگلیسی ها همسو بود

یک شب من و اشرف و عبدالرضا با محمدرضا در کاخ سفید در سدآباد بودیم. سر میز شام محمدرضا شروع کرد به گفتن این وضعیت دیگر فایده ای ندارد. این چه سلطنتی است و من تصمیم گرفتم استعفا بدهم. اشرف از سخنان محمدرضا عصبانی شد و با تندی گفت: این چه حرف هایی است که می زنی؟ “اینجوری حرف زدن درست نیست!” عبدالرضا هم صحبت کرد و البته متواضعانه به محمدرضا دلداری داد که انشاءالله همیشه حضور داشته باشی و سایه ات از سر ما کم نشود و دیگر در این مورد صحبت نکنی! اما محمدرضا پاسخ داد نه، تصمیمم را گرفتم و استعفا خواهم داد. و افسرده بلند شد و برای استراحت به اتاق خوابش رفت. ما هم از قصر خارج شدیم. ما سه نفر به بیرون قصر رسیدیم. از پله ها پایین رفتیم. جلوی حوض مجتمع اشرف گفت بلند شو من با تو کار دارم! من و عبدالرضا ایستادیم. اشرف با عصبانیت گفت: این کار نمی شود. پدرم زحمت کشید و این پادشاهی را به دست آورد و حالا بیهوده می خواهد آن را از دست بدهد. من دیگر حاضر نیستم این وضعیت را تحمل کنم!

سپس عبدالرضا با گستاخی رو کرد و گفت: شما سلطنت را قبول دارید! عبدالرضا با شنیدن این سخن به خود لرزید، اشرف چه دردسر عجیبی برای او ایجاد می کند. این کلمه می تواند نشت کند و به گوش شاه برسد. اگر خودش فردا صبح برود و بگوید اشکال دارد و اگر نگوید مشکل دیگری است. پس عبدالرضا رو به اشرف کرد و گفت: این چه حرفی است که می زنی؟ به جای گفتن این حرف، باید به اتاق پادشاه بروی و قبل از خواب او را نصیحت کنی و او را از این تصمیم منصرف کنی!

بیشتر بخوانید  ماجرای استفاده پلیس از میله زنده‌گیری حیوانات در بازداشت یک خانم چه بود؟ -

اشرف پاسخ داد: نه، بارها گفته است. سخت فکر می کند. به تنهایی و بدون موفقیت نصیحتش کردم. «بنابراین چون فکر می کنم تو باهوش ترین بچه های پدرم هستی تو را برای تاج و تخت انتخاب می کنم و اگر انتخاب نکردی با گلمرز صحبت می کنم!

متوجه شدم با شنیدن نام غلامرضا ناگهان عکسی کاربردی از عبدالرضا پیدا شد و گفت: طاقت غلامرضا را ندارم. اگر این گفتگوها جدی باشد و او پادشاه شود، من ایران را ترک خواهم کرد.

اشرف پاسخ داد: خیلی خوب، اگر غلامرز را تحمل نمی کنی، خودت قبول کن! عبدالرضا بعد از اینکه مدتی به من داد گفت: هر چه می خواهی بده! اشرف گفت: این دستور من است. قبول داری یا نه؟ “چون من می خواهم همه چیز را مرتب کنم!”

عبدالرضا پاسخ داد: چشم! اشرف در مورد این چیزها صحبت نکرد. «او با سفارت انگلیس روابط بسیار نزدیک داشت و مرتباً از سفارت به دیدار اشرف می آمدند.

اشرف پهلوی

از سمت راست: اشرف، شمس، رضاخان، محمدرضا

کاخ اشرف محل دسته بندی نبود، محل سیاست بود

پس از مصدق تا انقلاب، اشرف یک شاخه سیاسی برای خود ایجاد کرد و همه سیاستمدارانی که محمدرضا جایگزین آنها شد – مانند نخست وزیر، وزیر، امارتش و سایر افراد با نفوذ، دور او جمع شدند. به عبارت دیگر، اشرف هر فردی را که توسط محمدرضا طرد می شد جذب می کرد. محمدرضا هرگز از او گلایه نکرد که چرا این افراد را دور خود جمع کرده است. برخی از این افراد هفته ای یک بار به زیارت اشرف می آمدند.

اگر به لیست رفت و آمدهای روزانه اشرف نگاهی بیندازید، می بینید که در آن روز حداقل 7-8 نفر از مقامات عالی رتبه کشورش در خانه بودند. 90 درصد این افراد تا حد زیادی با انگلیسی ها در ارتباط بودند. پس از مدتی این افراد به مشاغل مهم بازگشتند و معاون وزیر یا سفیر شدند و زمینه را برای پیشرفت در آینده فراهم کردند. درخواست اشرف برای انتصاب این افراد توسط وزرا به محمدرضا اطلاع داده شد و او پاسخ داد: این کار را بکن، اشکالی ندارد! پس کاخ اشرف محل دسته بندی نبود، محل سیاست بود. هر از چند گاهی فعالیت خود را به شخص خاصی محول می کرد. مثلاً مدتی دنبال منوچهر اقبال، مدتی دنبال ابوالحسن ابتهای، مدتی به دنبال تیمور بختیار، مدتی به دنبال حسنعلی منصور و بعد از او هویجدا. بر خلاف شمس و محمدرضا، اشرف فرزند مورد علاقه پدرش نبود و این تاثیر روانی عجیبی بر شخصیت او داشت.

اشرف پهلوی

اشرف در کنار همسر اولش علی قوام

چه کسی شوهر رسمی اشرف شد؟

حسین فردوست در خاطرات خود از نزاع های جنسی اشرف پهلوی می نویسد:

ازدواج اشرف عجیب بود. رضاشاه فریدون یاما و علی قواما را صدا زد و شمس و اشرف را صدا زد و گفت شمس که بزرگتر است ابتدا یکی از این دو را انتخاب کند. جم را هم که خوش تیپ بود انتخاب کرد و رفت سراغ اشرف علی کاواما که هم زشت بود و هم از همه جهات بی لیاقت بود جز جنس. این آزمایش بدی در زندگی اشرف بود و تا پایان عمر بر او تأثیر جدی گذاشت. اشرف در دوران زندگی زناشویی خود که تا زمان خروج رضا ادامه داشت، به شدت از قوام متنفر بود. او پسری به نام شهرام علیه قوام داشت که به نوبه خود عامل فساد در کشور بود. با رفتن رضا، اشرف و شمس از همسرانشان جدا شدند. اشرف برای دیدار پدرش به آفریقای جنوبی رفت و پس از بازگشت در مصر توقف کرد. در آنجا عاشق مردی مصری به نام احمد شفیق شد و از او خواست تا با او ازدواج کند که محمدرضا موافقت کرد. باید اضافه کنم که اشرف قبل از ازدواج با احمد شفیق، عاشق هوشنگ تیمورتاش پسر تیمورتاش، وزیر دربار رضاخان شد و از محمدرضا اجازه خواست تا با تیمورتاش ازدواج کند. محمدرضا به دلیل اصل پدرش و تیمور به شدت با این ازدواج مخالفت کرد.

بیشتر بخوانید  در پی درگیری مسلحانه پلیس با قاچاقچیان یک نفر در کوما جان باخت

اشرف پهلوی

بوشهری رسما از او جدا نشده است

بدبختی شوهران اشرف این بود که بعد از ازدواج اشرف از ظاهر آنها متنفر بود و طاقت دیدن آنها را نداشت. او مدتی همسر احمد شفیق بود و سپس از او جدا شد و همزمان در سفر به پاریس عاشق مردی به نام مهدی بوشهری شد. مهدی بوشهری از خانواده ای پرجمعیت و ثروتمند [به نام] بوشهر است. اشرف عاشق این پسر شد و به محمدرضا اصرار کرد که باید با او ازدواج کنم. محمدرضا قبول کرد. اما بعد از یک سال از بوشهری متنفر شد و به او گفت که دیگر طاقت تو را ندارم و نباید اینجا باشم! بوشهری باهوش بود و با اینکه اسماً شوهر اشرف بود، با او کاری نداشت و او را ترک کرد و اشرف از این وضعیت خوشش آمد. بوشهری با این آمادگی تا انقلاب شوهر اشرف ماند و فکر می کنم هنوز هم شوهرش است. اشرف از بوشهر فرزندی ندارد.

اشرف پهلوی

اشرف با محمدرضا پهلوی

لیست مردانی که با اشرف رابطه نامشروع داشتند بسیار طولانی است

اگر بخواهم به جزئیات روابط جنسی اشرف بپردازم، به تفصیل می پردازم و به همین دلیل است که تنها به مهمترین موضوعات می پردازم. در زمان رضاخان، زمانی که اشرف ازدواج نکرده بود، از نظر جنسی کاملا سالم بود. او هم مثل هر دختر دیگری عاشق شد، اما فقط در این حد. اما پس از رفتن رضا، رابطه ای بی بند و بار و از هم گسیخته را آغاز کرد. اگر قرار باشد فهرستی از مردانی که در 37 سال سلطنت محمدرضا با اشرف ارتباط داشتند تهیه شود، با وجود سختی و ناممکن بودن کار، قطعاً فهرست بلندبالایی خواهد بود، زیرا ممکن است حتی خود او هم همه را به یاد نیاورد. در زمان فوزیه، اشرف مدتی معشوقه تکیامامی شد. در سفرهایش به مصر مدتی را با ملکه فاروق گذراند. در سالهای 1331-1332 که در پاریس بودم و برای زیارت اشرف رفتم، دیدم با سه نفر دوست است. دو نفر اهل پاریس و یکی افسر جوان یوگسلاوی بود که گویا دستیار پادشاه یوگسلاوی بوده و به فرانسه پناهنده شده و احتمالاً بی ارتباط با سرویس های اطلاعاتی نبوده است. وی در دوران همسری بوشهری عاشق دکتر غلامحسین جهانشاهی که وزیر بازرگانی کابینه علوم بود شد. پس از برکناری وی از وزارت، او را همزمان رئیس کابینه و معشوقه خود کرد، اما این علاقه بیشتر نشد. ذوالفقار علیبوتو که در آن زمان وزیر امور خارجه پاکستان بود، چندین بار به تهران آمد و اشرف نیز همراه او بود.

بیشتر بخوانید  آخرین خبرها از زلزله شدید هرمزگان / تیم های ارزیابی به محل اعزام شدند -

اشرف پهلوی

اشرف پهلوی

اشرف به جوانی که عاشقش شده بود 300 میلیون تومان وام داد

زمانی مصطفی کلیرم، مدیرعامل بانک عمران از محمدرضا شکایت کرد که اشرف 300 میلیون تومان برای ساخت ساختمان در کن وام گرفته و اکنون 300 میلیون دیگر می خواهد. محمدرضا به نصرت الله معینیان، رئیس دفتر ویژه دستور داد تا بررسی کند که این پول برای چه بوده است. نمی دونم چرا محمدرضا مستقیما از خواهرش نپرسید! معینیان به دستور شاه به من نامه نوشت تا تحقیق کنم. معینیان از اشرف می ترسید و جرأت نمی کرد مستقیم تحقیق کند. با جهانشاهی رئیس دفتر اشرف تماس گرفتم و گفتم: «شاید این مبالغ گزاف و اسراف کار شما باشد!» توضیح دهید و سؤال را برای شما روشن کنید.

آن جوان را آورد. دیدم 22-23 سالشه و خیلی خوشگله. جهانشاهی او را معرفی کرد و گفت: بله! از مرد جوان پرسیدم: برنامه ات تا کجا پیش رفته است و تاکنون چه کرده ای؟ او گفت: «ما در حال ترسیم خط هستیم. گفتم: شما فقط 300 میلیون تومان گرفتید و حالا 300 میلیون دیگر می خواهید!؟ فهمیدم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. جهانشاهی بعد از رفتن پسر گفت جریان است و این همه پول را گرفت و به این جوان داد! جهانشاهی ابراز ناراحتی کرد و گفت: چه وحشتناک، چه ساده، من استعفا می دهم! خلاصه اشرف این پول هنگفت را به این پسر داد. چرا؟ چون عاشقش شده بود. من ماجرا را به محمدرضا اطلاع دادم و دستور دادم 300 میلیون دیگر پرداخت نشود که پرداخت نشد.

اشرف پهلوی

اشرف پهلوی در کنار مهدی بوشهری که هرگز رسما از او طلاق نگرفت

اشرف به چیزی جز مردم و پول علاقه نداشت

اینها همه صدم ماجراهای اشرف نیست و اینها فقط مهم ترین چیزهایی است که الان در ذهن دارم. در زمینه مالی، کارهای عجیب اشرف چیزی از تمایلات جنسی او کم نکرد. او به چیزی جز مرد و پول علاقه نداشت و در این راه تا آنجا پیش رفت که علناً سر برادرش (محمدرضا) کلاه گذاشت. اشرف رسماً از دفتر حقوقی گرفته تا وزارت و سفارت پول و شغل دریافت کرد و دریغ نکرد. بعد دستور داد در حالی که مشغله داری هر چه می خواهی بکن و این همه به من بده! یکی از منابع مهم درآمدی اشرف، بلیت های قرعه کشی بود که ماهیانه 4 تا 5 میلیون تومان هزینه دریافت می کرد. در مورد آن موضوع من سند داشتم و به محمدرضا گزارش دادم و البته او طبق معمول اهمیتی نداد. اشرف یک قمارباز بسیار حرفه ای بود که قماربازان حرفه ای را جمع می کرد و آنها را به محفل خصوصی محمدرضا معرفی می کرد.

اشرف پهلوی

تصاویری از اشرف پهلوی در گذر زمان

این چهره اشرف، دومین عضو خاندان پهلوی بعد از محمدرضا بود! زنی که در همه زمینه ها در بالاترین حد تندروی و استکبار قرار دارد و به حق می توان او را «فاسدترین زن جهان» نامید. در تاریخ زنان فاسد جهان، تالی اشرف یا وجود ندارد یا نادر است: معتاد، فروشنده مواد مخدر، عضو مافیای آمریکا، یک بیمار جنسی و زنی که به گفته خودش اگر خوابش نمی برد. هر شب مرد جدیدی ندید!

دیدگاهتان را بنویسید