جملات و متن تبریک عید به پدر مرحوم


نوروز بدون پدر

تخیل او نیز دردناک است; تصور نوروز بدون پدر، تصور سفره هفتسا و جای خالی پدر، تصور کتاب حافظ بدون اسکناس تا شده عید قربان.، سال تولد و بوسیدن عکاسی بی جان و سنگ سیاه را به جای چهره نرم و لطیف پدر تصور کنید…

اولین عید بدون پدر

این اولین عیدی است که من بی پدر هستم
خدا میدونه چه بلایی سرم اومد
پدرم مایه آرامش دل نادان است
این اولین عیدی است که از من باقی مانده است
پدرم قلب نازا مرا اصلاح می کند
نمی دانم با قلبم چه کنم
پدرم رفت و ستون فقراتم شکست
افکار و خاطرات او همیشه در ذهن من است
من تو را فراموش نمی کنم، پدر
پدر من هر ساعت بیدار شو
هیچ فکر و خاطره ای در سرم نیست
به جز اسم پدرم
پدر مؤمن و غوطه ور در دریای دعا
این اولین عیدی است که من بی پدر هستم

جداکننده خط

نوروز بدون پدر

پدر عزیزم…

خیلی دلم می خواست

با بهار برای همه

جان می گیرد

و تو زنده میشی

مثل افسوس…

عیدت مبارک بابا

جداکننده خط

سلام پدر عزیزم…

امروز خیلی دلم برات تنگ شده …. خیلی دلم برات تنگ شده بابا …

می خواهم برگردم به روزهایی که

بلندترین نقطه کشور،

شــونه هاات بــود ..

بابا دیگه بهاری نداره

به هیچ وجه

یخ زمستانی دلم را می سازد

بعد از تو آب می شود…

عیدت مبارک عزیزم

جداکننده خط

دلتنگی یعنی … حسرت شنیدن صدای بابا

اون لحظه هایی که بهت زنگ زدم و تا گوشیت و جواب بد ادامه داشت

بیشتر بخوانید  آخرین اخبار از افتتاح آزاد راه تهران شمال

بعد میگم بابا…سلام بابا…

وای چه حسرت بزرگی….

دلم برات تنگ شده بابا…

خیلی زیاد

امسال که عید بابا …

جداکننده خط

بابا

پیشانی من

او می خواهد به سینه تو بچسبد …

و چشمانم پیراهن تو را خیس کرد ….

وای من خیلی توقع دارم امروز هستم ….

بابا جونم امروز دل دخترت عجیب گرفته ….

امروز او هم خوشحال است

به جشن نوروز می روند

و من تو را ندارم…

جداکننده خط

عید پدران مبارک…

کاش زندگی شما به قیمت جان من ممکن می شد

تا دهم جانی و من برایت زندگی می خریم …..

من می خواهم….

جداکننده خط

عید بر پدر مرحوم مبارک باد

سلام پدر خوبم…عیدت مبارک عزیزم…

بابا جونم چند ساله که مهمترین صحنه سفره هفت سین ما نیست؟

“سایه پدر” ….

کجایی بابا ….

جداکننده خط

عید بدون پدر

تبریک عید پدر مرحوم برای دختران

تو بابای خوب من کنار هفت پسر نیستی

کاش کنارمون بودی خب

ما بدون تو ناراضی و غمگینیم، همه رویاهایمان

در وداع بی حوصله من پدر عزیزمان

اشک های ما از دوریت همچنان ادامه دارد

حیف نیستی دست ما از عشق تو خالی است

بهار عید آمد، گلستان این دیار شد

کاش تنها گل ما بودی بی تو بی قراریم

دور تو جمع شده ایم زین بهار

وجودتان را به بهشت ​​مهمانان کاردگر دعوت کنید

خواب دیدم که ماه در دستان من است

کاش آن صبح نبود، جان زنده نمی شد

او نماز خواند و ما مشتاق دیدارش بودیم

گفتم: ای جان بابو یک لحظه دستت را روی دستانم بگذار

اگر چه نیستی، اما نام تو این خانه را روشن می کند

بیشتر بخوانید  استایل بامزه حمید لولایی با دشداشه

خاطره صحنه عطر این خانه را زنده می کند

جداکننده خط

بابا جون سلام عزیزم همه چی خوب پیش میره؟

بابا جونم آخرین پنجشنبه سال اومد…

باورش سخت است …

اما چند عید نداری…

نمیشه اسمش رو عید گذاشت

وقتی نمیتونیم صورتت رو ببوسیم…

بابا زندگی من هر لحظه از زندگیمون خالیه…

بابا تو هم دلت برای ما تنگ شده؟؟؟

بابا بازم خجالت میکشی من نمیتونم دختر خوبی باشم…

همیشه دوست داشتی من دختری قوی و شاد باشم

اما بابای عزیزم

نمیدونی چه روزهایی بدون تو دارم؟

یک لحظه بی قرارم دستاتو میبوسم

بابا دوباره… خیلی پیر شده

بگو دخترم کجاست؟ …

جداکننده خط

عید بدون پدر آمد

عید اومد….

ماهی که نبودت را خیلی غمگین می کند بابا…

.

.

به یاد دارم

اشتیاق کودکان

مستی بهاری از کودکی

به یاد دارم

همش صفای دل بود

خوابیدن در کنار کودک

رنگ گل روی چمن زیبایی دیگری داشت

بهشت قبل از من شکوه دیگری داشت

شور کودکی را برنگردانید

شایعات کودک را پس ندهید

نه، سینه ام می سوخت

نه، دلم جای خشم بود
.
.
نماز شب و روز من

با خدای من باش

نمی دانم چه کنم

آنچه از زندگی من باقی مانده است

بگیر و به من پس بده

مستی دوران کودکی من

.
.

به یاد روزهای زیبایمان

عیدت مبارک بابا

جداکننده خط

درد و دل با پدرم

یادم نیست اولین فروردین را که با پدرم نبودیم

او همیشه در آغاز بهار پدرش را می بیند و می بوسد

ستون ثابت داستان عید بود

فکر میکردم این داستان الان ادامه داشته باشه…

اما بالاخره داستان تمام شد…

همانطور که داستان تو، من و ما یک روز به پایان می رسد…

بیشتر بخوانید  عکس های جدید و دیدنی شاهرخ استخری و پندار اکبری در برنامه خوشا شیراز

جداکننده خط

این روزها نزدیک عید بدون تو

حتما پدر باش، بدون تو شروع کن

ذهنم اما درگیر عید قدیم است

بعد از تو خنده های من بی فایده است

لبخند زیبای تو مرا سیراب کرد

آن داستان ها قند را در دلم آب کرد

وقتی تو بودی ما لحظه شماری می کردیم

اما حالا انگار ما بدون تو مردیم

پدر جان عید بدون تو بیاید

آیا این مقداری از غم و اندوه من را از بین می برد؟

عید برای من خاطرات عمیقی دارد

این دختر به شما می گوید

یادت باشد آن روزها ما پرشور بودیم

خوشحال شدیم و کمی به شما افتخار کردیم

ما افتخار کردیم چون تو خوب بودی

تو بین پسرعموهایت پدر محبوبی بودی

عید برای من چیزی جز بهانه نیست

یکی دو میله آهنگی بیش نیست

عید مرا به دوران دیگری برد

دوران خوشبختی که بعد از تو سوخت و مرد…

جداکننده خط

حسرت رو تو چشمام میبینی بابا ….

که بارانی هستند برای هوایی که ندارید ….

دستان یخ زده ام را در نوک انگشتان خود نگه دار…

لب هایم هوس تکرار نامم را دارند…

بی تو بهار من در زمستان ماند…

در من حسرتی را می بینی که تو را ندارم و اینقدر بی تابم ….

من بدون تو عیدی نمیخواهم

جداکننده خط

بیشتر بخوانید:

متن غمگین و خاطرات روز پدر برای مرحوم پدر

بهشتی شدن پدرم را به پدر عزیزم تبریک می گویم


دیدگاهتان را بنویسید