بر اساس گزارش ها شمانیوز: حدیث فولادوندا و رامبد شکرابی زوج بازیگر از هم جدا شدند، پرستو صالحی با انتشار مطلبی این شماره را منتشر کرد. حدیث فولادوندا و همسرش رامبد شکرابی در شمال ایران در شهر سارا زندگی می کند. حدیث فولادوندا همچنین یک بوتیک لباس مجلسی زنانه در شهر وجود دارد.
فیلم فوق بخشی از فیلم کلاه بارانی است که حدیث فولادوند در این فیلم خودکشی کرد.
شرح حال حدیث فولادونده:
عنوان اصلی: حدیث فولادوندا
زمینه فعالیت: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر
تولد: 10 دسامبر 1977
محل تولد: شیراز
محل زندگی: تهران
حرفه: بازیگری
سالهای فعالیت: از سال 1999
زن: رامبد شکرابی
عنوان: کاردانی معماری
شرح حال حدیث فولادوندا
حدیث فولادوند تاکنون نمایش های قابل قبولی ارائه کرده و آن را در بین مخاطبان تلویزیون و سینما محبوب کرده است. فولادوند در اوایل بازیگری در سینما عمدتاً در ژانرهای دراماتیک، جدی و اجتماعی ظاهر شد و در آن روزها تبدیل به یک ستاره شد. با اکران فیلم های Gazal، Razrednik، Žuta ruža و Koma بر سر زبان ها افتاد. اما او با بازی در «شاخه گل برای عروس» مسیر بازیگری خود را تغییر داد و در فیلم های کمدی دیگری چون «کلاه باران»، «چشمک»، «تندروها»، «دامادهای خجالتی»، «دزدان خیابان جردن» ظاهر شد. خود گویا رشته طنز را ترجیح می داد. اما در تلویزیون روند گذشته را ادامه داد و در بسیاری از فیلم های تلویزیونی و تلویزیونی ایفای نقش کرد که بعد اجتماعی داشتند. فولادوند همیشه در آثار داوود میرباقری خوش درخشیده است. اولین همکاری او با میرباقری در مسافربری ری بود. نقش کوتاهی داشت. او در نقش دختری به نام زوزدا بود. معصومیت در سریال گم شد و با بازی در نقش رباب که نقش اصلی و کلیدی سریال بود، بار دیگر در تلویزیون درخشید. او در این سریال بازی روان و متقاعد کننده ای داشت که در ذهن مخاطبان ماندگار خواهد بود. وی در پروژه مختارنامه با بازی در نقش راحله همسر ابراهیم بن مالک اشتر نخعی بار دیگر مقابل دوربین میرباقری رفت. او این روزها مشغول بازی در فیلم جدیدش «تتل و راز جعبه» است و عکس های منتشر شده از گریم عجیب او در این فیلم گویای این است که این فیلم در ژانر کودک است.
حدیث فولادوند و رامبد شکرآبی در بسیاری از فیلم ها مشترک هستند و با هم شریک بودند. ازدواج این زوج هنری در فضای مجازی و اینترنت خبرساز شد و بسیاری از سایت ها و وبلاگ ها از ازدواج ناگهانی این دو بازیگر صحبت کردند. فولادوند به زودی فیلم دزدان خیابان جردن را اکران می کند که به زودی اکران می شود.برخی از نقش های فولادوند در این فیلم ضعیف و قابل نقد محسوب می شود. در تمام طول فیلم هدف اصلی نتوانست مخاطب را راضی نگه دارد و ضعف فقط در بازیگری نبود. هم فیلمنامه نویس و هم کارگردان نقش داشتند.
گزیده ای از گفتگو با حدیث فولادوند و همسرش رامبد رامبد شکرابی
آقای شکرآبی! حدیث فولادوند که به عنوان شریک انتخاب کرده اید چه ویژگی هایی دارد؟
همانطور که در حدیث آمده است، عشق و علاقه ای که بین ما بود و شناختی که از یکدیگر به دست می آوردیم، باعث شد که به انتخاب های یکدیگر پاسخ مثبت دهیم. البته بعد از ماجرای عشق و علاقه به تفاهم اخلاقی رسیدیم و متوجه شدیم که می توانیم زیر یک سقف با هم زندگی کنیم و مشکلات را با هم حل کنیم. همه این نکات باعث ازدواج و حدیث من شد.
به نظر شما حدیث فولادوند زنی آرام و صبور است؟
آره. صد در صد همینطوره بالاخره زندگی با رامبد شکرابی صبر و حوصله زیادی می خواهد [میخندد]. در حدیثی مجموعه ای از صفات نیکو دیدم. ویژگی هایی که شخصیت من را کامل می کند. هر چند هر صفت اخلاقی را نمی توان به تفصیل توضیح داد، اما ما و کلام حدیث مکمل یکدیگر هستیم، اما بالاتر از همه صبر و صداقت حدیث زیباست.
کارائیب: البته من شخصیت بسیار آرامی دارم، اما گاهی اوقات شیطنت من تشدید می شود و به صحبت کردن ادامه می دهم.
وقتی از خانواده بازیگران در مورد مشکلات و دغدغه های زندگی شان می پرسیم، از شرایط زندگی رضایت کامل ندارند، حالا که هر دوی شما در این عرصه فعال هستید، چقدر با آن مشکلات کنار می آیید؟
کارائیب: از آنجایی که من و رامبد با هم کار می کنیم، فشارهای کاری یکدیگر را درک می کنیم. گاهی رامبد فیلمنامه را می خواند و خوشش نمی آید و در محل کار دچار چالش یا ناراحتی می شود. دقیقاً چون آن احساسات را تجربه کرده ام، می دانم چه می گوید و کاملاً او را درک می کنم. در ابتدا سعی می کنم او را آرام کنم چون تا جایی که از او اطلاع دارم می دانم که ابتدا باید آرام باشد تا بتواند راحت و درست تصمیم بگیرد.
شکر: بله، چون هیچکس نمی تواند در عصبانیت تصمیم بگیرد. به نظر من مهمترین اتفاق در ازدواج ما تفاهم بود. از آنجایی که ما هر دو در یک حرفه کار می کنیم، به راحتی مشکلات کاری یکدیگر را درک می کنیم. اگر یکی از ما در این حرفه نبود، شاید درک آن کمی سخت تر بود، اما اکنون هر دوی ما به طور کامل با این روند آشنا هستیم و فکر می کنم در زندگی مشترک ما بسیار مهم است. چون شاید به همین دلیل است که شب ها دیر به خانه می روم یا در شهر بازی می کنم و چیزهایی مثل …
چرا شما را بیشتر در نقش های منفی می بینیم یا در نقش یک آدم ناامید؟
شکرابی: البته من هم در نقش های مثبت و هم در نقش های منفی کار کردم، اما اصولا نقش هایی که به من پیشنهاد شد و بیشتر با آنها در ارتباط بودم و آدم های خوبی را دوست دارم که مظلوم شدند، عصیان کردند و پیروز شدند. یه جایی.فریاد بزنن و حقشونو از راه خودشون بگیرن که اشتباهه.
کارائیب: البته او نقشه های منفی داشت که بعداً متوجه شد و در نهایت به یک مرد خوب تبدیل شد.
شکرآبی: البته مردم در پذیرش و درک تک تک شخصیت های بازیگر بسیار باهوش هستند و می فهمند که نقش بازیگر متعلق به خود بازیگر نیست.
بعد از ازدواج چه احساسی دارید که همسرتان در کاری با شما بازی می کند؟
کارائیب: البته تاثیری در نوع بازی و احساسی که من در نقش دارم ندارد، اما وقتی فکر میکنم همسرم در محل کار کنارم است، راحتتر بازی میکنم و احساس امنیت میکنم. به عبارتی می توان گفت در محل کارم هوا هست و این شرایط را دوست دارم.
آیا تا به حال دعوا کرده اید؟
شکر: اینطور نیست. ممکن است بین ما تفاوت هایی وجود داشته باشد و قطعاً بین اکثر زنان و شوهران تفاوت هایی وجود دارد. چون من فقط یک بار تجربه ازدواج را داشته ام [میخندد]. من نمی خواهم به پایین نگاه کنم یا لاف بزنم، اما مشکل این است که دوستان و اقوام می گویند که آنها ازدواج ما را خوب می دانند. همچنین به خاطر داشته باشید که ما تازه شروع کرده ایم. دوستانی را می بینم که بعد از 20 سال زندگی مشترک از هم جدا شدند.
کارائیب: رامبد همیشه سعی می کند به من احترام بگذارد و من تا حد امکان به او احترام می گذارم. [میخندد]اما اگر بخواهم جدی باشم، وقتی به آن رسیدم رامبد نیمه گمشده زندگی من بود.
آیا در خانه عصبانی هستید؟
آب قند: در منزل …
خانم فولادوند بگوید.
کارائیب: من هرگز رامبد را اینقدر عصبانی ندیده بودم. دیر عصبانی می شوم، اما اگر عصبانی شوم، خیلی عصبانی می شوم.
آیا شما هم از کار یکدیگر انتقاد دارید؟
کارائیب: بله، بسیار.
آب قند: زندگی حرفه ای ما از زندگی خصوصی ما جداست. ما در انتخاب شغل از یکدیگر راهنمایی می گیریم و اجبار در زندگی ما به این معنا نیست که اگر من شریک زندگی شما هستم باید آن را انجام دهید یا من نمی خواهم این کار را انجام دهم، هرگز اینطور نبوده است. ما در همه چیز شریک هستیم و این مشارکت باعث افزایش شناخت ما از یکدیگر می شود.
پس این تعریف شما از زندگی مشترک است.
شکر: بله. البته من هم به شدت به آرامش بعد از ازدواج اعتقاد دارم. خیلی ها به من گفتند که شیطنت کم شده است. الان نسبت به قبل از ازدواج آهسته تر راه می روم، روی انگشتان پا تندتر راه می روم. بعد از ازدواج دیگر در هوا نیستم.
کارائیب: فکر میکنم اتفاق خوبی که بعد از ازدواج برای من افتاد این بود که هر کاری میخواستیم انجام دادیم، اما اکنون ابتدا به مشورت فکر میکنیم و سپس به انجام آنچه میخواهیم فکر میکنیم. تنها تفاوت این است که پشت این تفکر است. رامبد همیشه ارزیابی ها و تجربیاتش را در کارش به من می گوید، اما در نهایت تشخیص نهایی با من است.
شکر: به دلیل مشکلات زیاد. آب و هوا معتدل است، ترافیک نیست، بهار، پاییز و زمستان بسیار خوب است و ما شمالی نیستیم، اما مردم آنجا به خوبی از ما استقبال کردند. یکی دیگر از مزایای این شهر نزدیک بودن جاده به تهران است.
بیوگرافی رامبد شکرابی
نام: رامبد
نام خانوادگی: آبی شکری
تاریخ تولد: 27 فروردین 1351
سالهای فعالیت: 1372 تاکنون
زن: حدیث فولادوند
زندگی شخصی رامبودا شکرابیا
رامبد شکرابی بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان در 15 فروردین 1351 در تهران به دنیا آمد.
مهرداد شکرابی گریموار اهل کشورمان برادر رامبد شکرابی است و به عنوان گریموار در آثاری چون هیولا، باغ مظفر، شوخی کردم و …
رامبد شکرابی بازیگر ما پس از فارغ التحصیلی در رشته ریاضی و فیزیک به بازیگری روی آورد و اولین تجربه اش مربوط به سینما بود.
ازدواج رامبد شکرابی
رامبد شکرآبی یکی از هنرمندان متاهل کشورمان است که چند سالی است ازدواج کرده و همسرش حدیث فولادوند هنرمند کشورمان است و این زوج در حال حاضر فرزندی ندارند.
حدیث فولادوند و رامبد شکرآبی زوج هنری کشورمان از سال 1389 زندگی مشترک خود را آغاز کردند و یکی از زوج های کم حاشیه کشورمان هستند.
این زوج هنری چند سالی تهران را ترک کردند و شهر ساری را برای زندگی انتخاب کردند. آنها به دلیل شرایط آب و هوایی مناسب، ترافیک کم و نزدیکی به تهران از زندگی در سارا بسیار راضی بودند.