25 اسفند ؛ سالروز پایان سرایش شاهنامه
شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسه ای منظوم و شامل حدود 60 هزار بیت است که در روز 25 اسفند سال 388 شمسی (400 قمری و 1010 میلادی) به اتمام رسید. شاهنامه فردوسی یکی از بزرگ ترین و برجسته ترین حماسه های جهان است که سرایش آن سی سال به طول انجامید.
محتوای این شاهکار ادبی، اسطوره ها، افسانه ها و تاریخ ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب در سده هفتم است که در چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان خلاصه و به سه بخش اسطوره ای ، پهلوانی و تاریخی تقسیم می شود.
فردوسی با سرودن شاهنامه، موجب زنده شدن و احیای زبان پارسی شد. یکی از مآخذ مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده کرد، شاهنامه ابومنصوری بود. شاهنامه، نفوذ بسیاری در ادبیات جهان داشته است و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کرده اند.
بر اساس آن چه از بیت های پایانی شاهنامه در می یابیم، فردوسی در این روز، پس از سی سال رنج و دشواری سرایش حماسه بلند شاهنامه، به کار خود پایان می دهد و اثری بی همتا می آفریند که سرشار از ارزش های والای انسانی و گنجینه ای بزرگ از فرهنگ دیرین ایرانی است.
هنگامی که فردوسی شاهنامه را با سرگذشت یزدگرد سوم و فرجام کار ساسانیان به پایان می برد، در انتهای اثر خود، بیت هایی می آورد و از کسان انگشت شماری یاد می کند که در روزهای تنگدستی و دشواری، یاریگر او بوده اند.
سپس با یادکرد از روزگار محمود غزنوی، تاریخ پایان یافتن منظومه 60 هزار بیتی اش را یادآوری می کند و بدین سان، دفتر شاهنامه را می بندد:
«سرآمد کنون قصه یزدگرد/ به ماه سپندارمذ روز ارد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار/ به نام جهان داور کردگار»
پایان سرایش شاهنامه در ۲۵ اسفند
بر اساس این بیت ها می توان چنین دریافت که شاهنامه در 25 اسفند سال 388 خورشیدی (400 قمری و 1010 میلادی ) به اتمام رسیده است. می دانیم که در گاه شماری ایرانی، بیست و پنجمین روز هر ماه، «ارد» نامیده می شود و «پنج هشتاد بار» که فردوسی بدان اشاره می کند، به معنای چهار صد است.
در گاه شماری ایران باستان، هر یک از سی روز ماه نام ویژه ای دارد که نام 12 ماه سال مانند اردی بهشت، امرداد و سپندارمذ نیز در میان آن هاست.
«سپندارمذ» همان اسفندماه است و روز «اَرد» به معنای خوشبختی نیز روز 25 از گاه شماری ایران باستان به شمار می آید که در آن روز، سرایش شاهنامه به پایان رسیده است.
دکتر محمدامین ریاحی در کتاب «سرچشمه های فردوسی شناسی» سیر تدوین و به پایان بردن شاهنامه را به پنج دوره تقسیم کرده است.
در دوره نخست که همزمان با روزگار جوانی فردوسی است، شاعر به نظم پاره ای از داستان های پراکنده شاهنامه همانند بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، سیاوش و یکی، دو داستان دیگر می پردازد.
در دوره دوم که سال های کار و کوشش اوست، فردوسی در سن چهل سالگی و در حدود سال 370 قمری، نظم شاهنامه را بر اساس شاهنامه منثور ابومنصوری آغاز می کند و چهارده سال بعد (384 ق) نخستین تدوین کتاب را به پایان می رساند.
دوره سوم که آن را سال های انتظار نامیده اند، از 384 تا 395 قمری (54 تا 65 سالگی فردوسی) به طول می انجامد. او بخش های دیگری را به شاهنامه اش می افزاید و به بازنگری در سروده های پیشین خود می پردازد و درصدد برمی آید که آن را به محمود غزنوی پیشکش کند.
درچهارمین دوره (از 395 تا 400 ق) که همزمان با 65 تا 71 سالگی فردوسی است، او تجدید نظر دیگری در شاهنامه انجام می دهد و با افزودن مدایحی در ستایش محمود، نسخه کامل کتاب را به او هدیه می کند.
دوره پنجم را دکتر ریاحی «سال های پیری و نومیدی» فردوسی نامیده است. در این زمان که سالیان عمر فردوسی به هشتاد سالگی نزدیک شده و 35 سال از آغاز نظم شاهنامه گذشته است، ابیاتی در گله و شکایت از محمود غزنوی می نویسد و از قدرنشناسی و ناسپاسی او یاد می کند.
بیشتر بخوانید:
گنجینه ی برترین و زیباترین اشعار فردوسی
سخن و دو بیتی های قصار و آموزنده از فردوسی (۱)