متن تبریک روز جهانی بیهوشی به عشقم
متن تبریک روز جهانی بیهوشی برای تبریک به همسر و عشقتان را در ادامه برای شما عزیزان قرار داده ایم .
تبریک روز جهانی بیهوشی به همسرم
بیهوش توام مرا تو هوشیاری ده
گویی که نه انگار که من هوشبرم…
روز ملی بیهوشی به همه خانم ها و آقایون متخصص و کارشناس و کاردان بیهوشی عزیز مبارک مخصوصا همکاران عزیزم.
پیام تبریک روز جهانی بیهوشی به عشقم
با وجود پیشرفتهای علم آنستزیولوژی (بیهوشی) تسکین درد بیماران جز حقوق اولیه بشری محسوب می شود و تامین آن، یکی از مهمترین اولویت های نظام سلامت هر کشوری می باشد
متن برای تبریک روز جهانی بیهوشی به همسرم
در شانزدهم اکتبر سال 1846، دکتر مورتون برای اولین بار برای عمل جراحی از گاز اتر در بیمارستان ماساچوست استفاده کرد و این روز روز اتر نامگذاری شد . این رویداد یکی از تاثیر گذارترین رخدادهای تاریخ بشری به حساب می آید و علم پزشکی پس از دستیابی به روشهای مختلف بیهوشی و هوشبری شاهد پیشرفتهای شگرفی در عرصه علوم جراحی و نیز سایر بخشهای مهم خود شده است
تبریک روز جهانی بیهوشی به همکار
از خواب خسته ام
به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم؛
چیزی شبیه بیهوشی . برای زمانی طولانی .
شاید هم از بیداری خسته ام ؛ از این که بخوابم و تهش بیداری باشد .
کاش می شد سه سال یا شش سال یا نُه سال خوابید و بعد بیدار شد.
نشد هم نشد . . . . . .
روز بیهوشی مبارک به عشقم
24 مهر ماه برابر با 16 اکتبر، روزی که مورتون به اتاق عمل رفت و بیهوشی را برای اولین بار امتحان کرد، روز جهانی هوشبری نامیده شده است.
اساتید محترم و دانشجویان گرامی روز ملی بیهوشی مبارک
متن روز جهانی بیهوشی به همسرم
هوشبرم…
چوب بیهوشی خورد بر فرق این نازک دلان
چون که بیهوشی نباشد جراح را پوچ بدان
راز انگشتان من بران تر از تیغ شماست
هرکجا دستم رود تیغ تو هم دنباله ماست
زنده باشد این مریضت لحظه ای که با من است
چون که دستان خدا همراه این دستان ماست
آخرش هم بنگری 500 تومن تو جیبه ماس
دسته این رنگین دلان رنگین تر از رنگه طلاست
آخرش هم بنگری آهن قراضه سهم ماست
من دگر نوری نبینم اندر این چشمان خود
اخرش هم من نبینم رنگ پولو من به خود
ما چو خادم سر به زیر و بی نصیب
متخصص را ببین میلیون زند آخر به جیب
خسته از دست خودم خسته از بی پولیم
خسته از سوراخ جیبو خسته از بی هوشیم
چشمه من سرخ شود کور شود بنگر به من
جیبو تو گنده شود پاره شود از کار من
لب تو سرخ چو خندان دل تو سبز چو گیلان
موی من رنگش به دندان دل من همچون یه زندان
حرف اخر را زنم تا که شاید بس کنی
جیغ و داد این مریضان گرتوان ساکت کنی
فارق از دنیا شوم تا ز منم راحت شوی
تا که 500 تومنی از بهره من صاحب شوی
کپشن روز جهانی بیهوشی به عشقم
دیگر به راستی میدانم که درد یعنی چه…
درد به معنای کتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود
بریدن پا بر اثر یک تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود
درد یعنی چیزی که دلِ آدم را در هم میشکند
و انسان ناگزیر است با آن بمیرد بدون آنکه بتواند رازش را با کسی در میان بگذارد
دردی که انسان را بدون نیروی دست و پاها و سر باقی میگذارد
و انسان حتی قدرت آن را ندارد که سرش را روی بالش حرکت دهد
24 مهر روز جهانی بیهوشی و هوشبری مبارک باد.
شعر برای تبریک روز بیهوشی به همسرم
بیهوش توام مرا تو هوشیاری ده
گویی که نه انگار که من هوشبرم…
شعر نو از طاها میرزایی
شعر طنز روز بیهوشی به عشقم
مست و دیوانه ی زندان اتاقم هستم
پیرو دیسک و درایو و رقص و سازم هستم
ساعتی چشم به راه خواب زیبا رویان
اندکی را هم به فکر درس و کارم هستم
نام من دانشجو پس و پیشش پوچی
کار من عاشق کش است اسم آن بیهوشی
مدرکم کارشناسی لقبم هم دکتر
جیب خالی پز عالی آخرش بیهوشی
آرزو ها دارم دله فردا دارم
آرزوی ماشین بنز و مزدا دارم
آرزو ها پوچند درد ما بی پولی
بار دیگر گویم آرزو ها دارم …
تبریک روز هوشبری به همسرم
خواستم دست به مویش ببرم خواب شود
عطر گیسوش چنان بود که بیهوشم کرد
روزجهانی بیهوشی به تمامی همکاران بیهوشی تبریک می گویم.