براي محققان هميشه اين سوال مطرح بود که آيا اين افراد به خاطر لذت زيادي که از غذا خوردن ميبرند، غذاي زياد ميخورند يا خير؟
از نظر روانشناسي اين مساله کاملا منطقي به نظر ميرسيد که انجام بيشتر يک عمل لذتبخش ممکن است به صورت عادت در آيد، اما تحقيقات جديد باعث شد تا کارشناسان حالت معکوسي را هم براي خانمها در نظر بگيرند.
طبق بررسيها مشخص شد که بعضي از خانمها به خاطر اينکه از خوردن غذا لذت کمي ميبرند، دست به يک رفتار جبراني ميزنند و با بيشتر غذا خوردن خود را در معرض چاقي و اضافه وزن قرار ميدهند. آنها حتي توانستند در اين دسته از خانمها، يک ويژگي ژنتيکي خاص را هم مشخص کنند که ارتباط بيشتري بين سيستم پاداشدهي مغز و رفتار جبراني را نشان ميدهد.
براي انجام اين تحقيق، ابتدا به تعدادي از خانمهاي چاق و لاغر، تصوير يک غذا را نشان دادند و از آنها اسکن مغزي تهيه کردند. طبق انتظار، فعاليت مغزي افراد چاق با ديدن تصوير بيشتر از خانمهاي لاغر بود و اين ميل شديد آنها را به خوردن نشان ميداد، اما انجام اسکن مغزي موقع خوردن غذا، نتيجه کاملا متفاوتي به دنبال داشت.
برخلاف تصور محققان، فعاليت سيستم پاداش مغز که در پاسخ به خوردن غذاي دلخواه به وجود ميآمد، در افراد چاق بسيار کمتر از افراد لاغر بود، يعني اينکه افراد چاق از خوردن غذا لذت کمتري را احساس ميکردند و براي درک بيشتر اين لذت، بشقاب بعدي غذا را مي خوردند.
در اين سيستم پاداش هم مثل بقيه تجربههاي لذتبخش مغز، دوپامين (يک ناقل عصبي) نقش اصلي را دارد و انجام امآرآي (MRI) از نواحي مرکز دوپامين، نشاندهنده تجمع کمتر اين ماده در مغز بعضي از خانمها بود که اتفاقا اغلب آنها چاق و داراي اضافه وزن بودند.
نکته ديگري که در نتايج اين تحقيقات عنوان شد، اين بود که در هر فردي با خوردن بيشتر غذا، ميزان لذت کمتر ميشود. اين مساله در فردي که به ميزان طبيعي، لذت را حس ميکند، موجب سير شدن و دست کشيدن از غذا ميشود، اما در کساني که اين ويژگي ژنتيکي خاص را دارند، باعث ميشود تا بيشتر غذا بخورند.
بررسي يک ساله اين خانمها نشان داد که درصد بالايي از آنها دچار اضافه وزن شدهاند. دکتر اريک استايس که مسئول اين تحقيقات بود، ميگويد: «مشکل اصلي اينجاست که بر اساس اين تحقيق، وقتي خانمي در مسير چاقي قرار ميگيرد، بازگشت به لاغري بسيار مشکلتر خواهد بود.»
ژن Taq1A1 که مسئول اين مشکل شناخته شده است، به عنوان ژن چاقي در خانمها معرفي شده و دانشمندان ميگويند اين ژن ارتباط نزديکي با ميزان فعاليتهاي دوپامين در مغز دارد. در واقع طبق نظر اين محققان، پديده چاقي در خانمها بسيار شبيه به اعتياد است و به همين دليل براي مبارزه با آن به غير از رژيمهاي لاغري، بايد درمانهاي مشاورهاي و رواني را هم در نظر گرفت.
نتايج اين تحقيق باعث شد تا بسياري از متخصصان تغذيه و لاغري، روشهاي درماني خود را براي خانمهاي چاق تغيير دهند. آنها اميدوارند، آزمايشهاي ژنتيکي، بسيار زودتر از زماني که يک فرد به مرز چاقي برگشتناپذير يا سخت برسد، خانمهاي در معرض خطر را مشخص کند و همچنين نوعي از درمانهاي دارويي جديد هم براي اين افراد به وجود آيد تا بتواند از طريق همان سيستم عصبي، اين اشتياق به غذا خوردن را در اين خانمها سرکوب کند.
اما به عقيده همه محققان نکته اصلي اين تحقيق اين است که بهطور کلي خانمها بايد در هر حال از پرخوري پرهيز کنند چون حتي در آن دسته از خانمها که اين مشکل ژنتيکي وجود ندارد، پرخوري ميتواند عوارض بدي را به دنبال داشته باشد.
ترجمه: دکتر سيد احسان بيکايي
هفته نامه سلامت