فردوسی در شاهنامه روایت پیدایی سده را مرتبط با پیدایش آتش دانسته و چنین آورده است: هوشنگ، پادشاه پیشدادی روزی در دامنه کوه ماری «سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز» دید، سنگی برگرفت و به سوی مار انداخت، مار فرار کرد و آن سنگ بر سنگ کوه خورد، جرقهای زد و آتش پدیدار شد.
ابوریحان نیز مینویسد: «… و جمعی برآنند که این روز، عید هوشنگ پیشدادی است که تاج عالم را به دست آورد… و دستهای هم گفتهاند در این روز جهنم از زمستان به دنیا بیرون میآید. از این رو آتش میافروزند تا شر آن برطرف گردد.»
ـ سده در دوره معاصر:
در عصر حاضر اقلیت زرتشتی در ایران جشن سده را برگزار میکنند، اما چنانکه «محمود روحالامینی»، استاد دانشگاه و مردمشناس، میگوید، پیدایش و برگزاری این جشن جنبه دینی نداشته است: «داستان هوشنگ و فرار مار و پیدایش آتش یا داستان فریدون و آرمائیل و فرار قربانیان ضحاک و داستانهای دیگری که درباره پیدایش این جشن و نام سده آمده، تمامی آنها غیردینی است.
در شیوه برگزاری جشن نیز که کتابهای تاریخی متعددی بیان داشتهاند، در دستگاههای پادشاهان (پیش از اسلام و بعد از اسلام)، نشانی از دستور و آیین زردشتی دیده نمیشود. دکتر مهرداد بهار در این زمینه مینویسد: «… تا آن جا که از اساطیر و متون ایران باستان و میانه برمیآید، سده از جمله آیینهایی نبوده است که در ایران باستان و در ادبیات زرتشتی اعصار کهن رسمیتی داشته باشد.
در اوستا و نوشتههای پهلوی از آن ذکری نرفته است، ولی میتوان باور کرد که خود آیینی بس کهن بوده.» روحالامینی درباره علت پیدایش این جشن به تقدس آتش اشاره میکند و میگوید: «آتش و نور همواره برای ما ایرانیان مقدس بوده است. هنوز هم هنگام تولد یکی از ائمه چراغانی میکنیم. سر سفره نوروز، در جشن مهرگان، در سده و جشنهای دیگر شمع یا چراغ پایههای اصلی مراسم را تشکیل میدهند.
تا پنجاه سال پیش مردم اعتقاد داشتند که آتش یا شمع را نباید خاموش کرد تا جایی که آنها برای احترام به آتش، با دو انگشت آتش را خاموش میکردند.» روحالامینی به اختصار میگوید: «این جشنی است که به هیچ مذهبی تعلق ندارد، همان طور که نوروز را جشن میگیریم باید به مهرگان و سده هم اهمیت بدهیم.»