از روزی که کارتون پینوکیو رو دیده، تا دروغ میگه، خودش میره جلوی آینه، به دماغاش نگاه میکنه، اندازهاش رو میگیره و میپرسه: مامان، دماغام کوچیکه؟ من هم فقط بهش میخندم.
گاهی بچهها، در مورد مسواک زدن قبل از خواب، ننوشتن تکالیف، جمع و جور کردن اتاق و …، دروغ میگویند و اولین واکنش پدر و مادرها هم سرزنش کردن آنها با گفتن جملاتی مثل «چرا دروغ میگی؟»، «دروغگویی کار بدیه»، «اگه همهاش دروغ بگی»، «کسی حرفات رو باور نمیکنه» و «صداقت داشته باش» است.
اما شما مامانها و باباهای مهربونی که همدوره پینوکیو و پدرژپتو هستید، تابهحال فکر کردید که چرا کودک شما دروغ میگوید؟
کودکان وقتی دروغ میگویند که:
۱) پیش از این به خاطر راست گفتن در مورد یک مساله خاص، تنبیه شده باشند.
۲) قصد حفظ آبرو دارند یا میخواهند جلب توجه کنند.
۳) میخواهند راحتتر به مقصودشان برسند.
اما مهمتر از همه اینکه:
بچهها دروغ میگویند چون از والدین الگوبرداری میکنند.
چه کنیم که زندگی بر مدار دروغ نچرخد؟
۱) به بچهها جرات بدهیم
بچهها باید جرات راستگویی داشته باشند. اگر والدین، نسبت به آنچه کودک انجام داده، واکنش شدیدی نشان دهند، او، کمکم میآموزد که راست نگوید و این ذهنیت برایش بوجود میآید که «شاید اصلا مامان و بابا نفهمند و من هم مجازات نشوم.»
البته جرات دادن به کودک به معنای تنبیه نکردن او نیست اما مجازات، باید با عملی که کودک انجام داده، همخوانی داشته باشد.
چرا کودکان دروغ میگویند؟
اگر پدر و مادر، جزو آن دسته از والدینی باشند که در برابر کوچکترین کار کودک، واکنش شدید نشان دهند، او، جرات راست گفتن را از دست میدهد.
۲) تشویق و تنبیه همزمان
کودک باید بداند که در قبال کار بد یا اشتباهی که انجام داده، بهطور قطع، مجازاتی وجود دارد، اما این مجازات، متناسب با عمل اوست، نه کمتر و نه بیشتر و مهمتر اینکه او باید بیاموزد که اگر دروغ بگوید، دو بار تنبیه میشود؛ چون به هر حال، پدر و مادر، هم متوجه کار بد و هم دروغگویی اش می شوند و او ر به خاطر هر دو مورد، تنبیه می کنند.
مجازاتی که برای کار بد تعیین میکنید، باید با مجازاتی که برای دروغگویی تعیین میکنید، متفاوت باشد؛ چون دروغگویی، اتفاقی جدید و رفتاری جداگانه است.
البته نباید به خاطر راستگویی، کودک را از تنبیه در قبال کار بدش، معاف کنید. نگران نباشید؛ این سبب نمیشود که او به دروغگویی روی بیاورد، بلکه میفهمد مجازات، با عمل، متناسب است و حالت جبران دارد و حتی والدین، از او به خاطر راستگویی، تشکر هم میکنند.
۳) مچ گیری نکنید
گاهی پدر و مادر مطمئن هستند که فرزندشان، کار اشتباهی انجام داده است، اما باز هم دربارهاش از او سوال میکنند. مثلا میدانند که او شکلات خورده، دور دهاناش هم هنوز شکلاتی است، باز هم از او میپرسند «تو شکلاتا رو خوردی؟» و او میگوید: «نه».
وقتی والدین درباره مسالهای اطلاع دارند، نباید طوری سوال کنند که بچهها وادار به دروغ گفتن شوند. در چنین موقعیتی می توانید از یک جمله خبری کوتاه استفاده کنید: «بدون اجازه شکلات خوردی.»
این، یعنی شما میدانید که او، این کار را انجام داده است. به عبارت دیگر، رفتار والدین باید طوری باشد که نشان دهند متوجه دروغگویی کودک شده اند، اما مچگیری نکنند.
هرگز کودک را تحقیر نکنید و به او برچسب نزنید که «تو دروغگو هستی»؛ این کار سبب میشود او، هویت خود را بهعنوان یک آدم دروغگو بپذیرد، بهخصوص اینکه این مساله در جمع مطرح نشود، چون ممکن است جمع، او را سرزنش کرده و او، احساس خجالت و حقارت کند.
با کودکان، در مسیر راستگویی
برای از بین بردن عادت بچههایی که به دروغ گفتن روی آوردهاند، باید روش تشویق کردن را در پیش گرفت.
در مورد آن کارهایی که مطمئن هستید انجام داده، از کودک سوال کنید و وقتی جواب راست شنیدید، هم در قبال راستگویی و هم برای کاری که انجام داده ، از او تشکر کنید.
از نمایش و داستان کمک بگیرید و به روش غیرمستقیم راستگویی را به او آموزش دهید. برایش داستانهایی تعریف کنید که شخصیت اصلی ، در قبال راستگویی یا دروغگویی، به سرنوشتهای متفاوتی دچار شده و با او درباره داستان و راست و دروغهایی که در آن اتفاق افتاده است، صحبت کنید.