سلام نو – سرویس سیاسی: حسین امیرعبداللهیان گزینه پیشنهادی ابراهیم رییسی برای وزارت امور خارجه است، چهرهای که با توجه به آن چه در مجلس گذشت به نظر میرسد با رای اعتمادی قابل قبولی سکان دستگاه دیپلماسی را دست میگیرد و به جای محمدجواد ظریف بر صندلی وزیر خارجه تکیه میزند. امیرعبداللهیان و ظریف دو نقطه مشترک دارند؛ نخست شروع از صفر در وزارت خارجه و رشد پله پله و دوم لبخندهای بزرگ رو به دوربینها.
آن طور که امیرعبداللهیان در کمیسیونهای مختلف و صحن علنی مجلس مطرح کرده است ارتباط با کشورهای همسایه یکی از اولویتهای نخست او است. دیگر اولویت نخست او، که در این سالها مورد تاکید منتقدان ظریف نیز بود، تمرکز بیشتر بر دیپلماسی اقتصادی است. او همچنین در کمیسیون صنایع و معادن به نمایندگان وعده داد که پرونده برجام را تعیین تکلیف کند.
حسین امیرعبداللهیان کیست؟
حسین امیرعبداللهیان از دیپلماتهای با سابقه وزارت خارجه است که نامش با تحولات منطقه و رفتوآمدهای دیپلماتیک به کشورهایی مثل عراق و سوریه گره خورده است. او سابقه معاونت دو وزیر خارجه یعنی علی اکبر صالحی و جواد ظریف را دارد و با اولی دو سال و با دومی سه سال به عنوان معاون عربی و آفریقایی همکاری کرده است.
حسین امیرعبداللهیان در سال ۱۳۴۳ در دامغان به دنیا آمده است، دارای مدرک کارشناسی روابط دیپلماتیک از دانشکده وزارت امور خارجه (۱۳۷۰)، کارشناسی ارشد روابط بینالملل از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران (۱۳۷۵) و دکترای روابط بینالملل از دانشگاه تهران است.
امیر عبدالهیان سوابقی را چون کارشناس و معاون سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد از سال ۱۳۸۰ – ۱۳۷۶، معاون مدیرکل خلیج فارس از سال ۱۳۸۶-۱۳۸۱، معاون نماینده ویژه وزیر خارجه در امور عراق ۱۳۸۴.۱۳۸۲ و رئیس ستاد ویژه عراق وزارت امور خارجه ۱۳۸۶ – ۱۳۸۴ در کارنامه دارد.
او با همین سوابق به یکی از دیپلماتهای شناخته شده ایران در حوزه عربی تبدیل شد. او همچنین از جمله دیپلماتهایی بود که در نشستهای سه جانبهای که پس از سقوط صدام بین عراق، آمریکا و ایران برگزار شد حضور داشت. همین سوابق جدی او در جهان عرب باعث شد تا روابط خاصی با فرمانده شهید سپاه قدس یعنی قاسم سلیمانی داشته باشد و در بسیاری از پروندهها همکاری نزدیکی را با سپاه قدس رقم بزند.
وزارت خارجه امیرعبداللهیان؛ از شرقگرایی تا دیپلماسی اقتصادی
سوال مهمی که این روزها پیش روی بسیاری قرار دارد این است که وزارت خارجه حسین امیرعبداللهیان چگونه وزارت خارجهای خواهد بود؟ شرقگرا یا متوازن؟ اقتصادی یا سیاسی؟ پیشرو یا پیر؟ در حاشیه یا در متن؟
چیزی که مشخص است این است که حسین امیرعبداللهیان در بین گزینههای مطرح شده برای وزارت خارجه ابراهیم رییسی یکی از بهترین گزینهها است. او تحصیلات و تجربه مرتبط دارد، از نقطه صفر وزارت خارجه شروع کرده، تجربه کار با یکی از بهترین وزیر خارجههای ایران را در کارنامه دارد و مورد تایید بخشهای مختلف نظام است.
به جز این حسین امیرعبداللهیان در عرصه بینالمللی هم چهره روشنی دارد و در کنار جواد ظریف و عباس عراقچی یکی از چهرههای رسانهای وزارت خارجه در سالهای گذشته بوده است. او برخلاف سعید جلیلی یا علی باقری تصویری منفی از خود ارائه نداده است و به عنوان دیپلماتی اهل مذاکره شناخته میشود.
با این مقدمه و با توجه به سابقه امیرعبداللهیان میتوان انتظار داشت که او فصلی جدید در گفتوگوهای منطقهای باز کند و از روابط با سابقه خود در منطقه برای پیشبرد اهداف دیپلماتیک استفاده کند. از طرف دیگر با توجه به سابقه همکاری امیرعبداللهیان با سپاه قدس به نظر میرسد در چهار سال آینده شاهد همکاری ویژهای بین میدان و دیپلماسی باشیم.
از منظر اقتصادی نیز احتمالا معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه رنگ و بوی تازهای بگیرد و این معاونت به اولویت اول وزارت خارجه تبدیل شود.
اما در حوزه برجام ما با ماجرای متفاوتی روبهرو هستیم. امیرعبداللهیان صراحتا مایل است که برجام را، البته به شیوه خود، پیگیری کند. او البته مانند رییسی معتقد است که برجام نباید اولویت اول کشور باشد و سعی دارد از موضع قدرت با طرف آمریکایی وارد گفتوگو در حوزه عمومی شود.
امیرعبداللهیان در یکی از مصاحبههای آخر خود با سیانان به برجام اشاره کرد و گفت: ایالات متحده همیشه فرصت ها را از دست داده است و این بیشتر به رفتار طرف آمریکایی بویژه در تصمیم گیری درباره روابط با ایران بستگی دارد.
وزیر خارجه دولت رییسی اما پیش از این نیز به برجام و مذاکراه با آمریکا اشاراتی داشت و سه سال پیش در توییتی گفته بود: مذاکره با آمریکا هرگز تابو نبوده است. دهها ملاقات وزرای خارجه دو کشور در برجام و سه دور مذاکره در بغداد که من هم در آن حضور داشتم از آن جمله است. مشکل، مذاکره نیست بلکه رفتار قلدرمآبانه، جنایات بزرگ و بدعهدی های مکرر آمریکا است. موقع شناسی و اقتدار دو رکن هر مذاکره دیپلماتیک است.
آن طور که مشخص است امیرعبداللهیان مایل است از موضع قدرت و با مانور رسانهای وارد مذاکرات با طرفهای غربی شد و به تعبیری رویکردی انقلابیتر اتخاذ خواهد کرد.
اما پرسش مهم اینجا است که آیا سکان مذاکرات کلیدی کشور در حوزههایی مثل برجام، عربستان، سوریه و یمن در دست وزارت خارجه باقی میماند و وزارت خارجه نقش آفرین اصلی مذاکرات خواهد بود یا این وزارتخانه از متن به حاشیه میرود و پروندههای کلان نظام از بعد اجرایی هم به شورای عالی امنیت ملی و دبیر آینده آن منتقل میشود؟
پاسخ به این سوال چندان مشخص نیست و باید منتظر تصمیم رییسی ماند، اما چند واقعیت پیش روی ما قرار دارد. امیرعبداللهیان دیپلمات با سابقهای است اما وزن ظریف را ندارد. ظریف محبوبترین چهره دولت روحانی بود و از منظر وزن سیاسی بعد از جهانگیری در جایگاه دوم قرار داشت.
مسئله دیگر سنت سیاسی مطلوب اصولگرایان است. اصولگرایان در دولت احمدینژاد و در مجلس یازدهم نشان دادند که دوست دارند پروندههای اصلی دیپلماتیک کشور را به جای وزارت خارجه از کانال شورای امنیت ملی دنبال کنند تا پروند در سکوت، فضای امن و معادلات پشت صحنه به پایان برسد.
با این تفاسیر باید دید امیرعبداللهیان چه جایگاهی را برای خود ترسیم میکند و نظام چه ساختاری را برای پروندههای اصلی کشور در نظر دارد. ادامه مُدل روحانی و ظریف با محتوای جدید رییسی و امیرعبداللهیان یا بازگشت به الگوی احمدینژاد و سعید جلیلی با ترکیب احتمالی رییسی و شمخانی؟