به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بیوک میرزایی بازیگر شناختهشده سینما، تئاتر و تلویزیون، به بهانه مرور خاطرات سریال محبوب «روزگار جوانی» مهمان بخش نوستالژی «سریالیست» این هفته بود؛ سریال خاطرهانگیزی که پس از 25 سال فصل تازه آن در حال ساخت است.
او در ابتدای صحبتهایش گفت: این که در این برنامه بینندگان در جریان نقد و تحلیل سریالهای پخششده قرار میگیرند اقدام بسیار خوبی است و به افزایش دانش هنری آنان میانجامد.
اهمیت تفاوت کارگردانی در سینما و تلویزیون
وی اظهار کرد: بیش از دو دهه از پخش سریال روزگار جوانی میگذرد، اما مردم هنوز هم شخصیتهای آن را به یاد دارند. کارگردانی این سریال در ابتدا به عهده شاپور قریب بود که ایشان به خاطر کهولت سن و از آنجایی که باید سریال را با ریتم تندتری تولید میکردند کنار رفتند و آقای اصغر توسلی کار را به دست گرفت. توسلی از جمله کاگردانانی است که به خوبی قاب تلویزیون را میشناسد. ما کارگردانان خوبی داریم که در سینما موفق هستند،اما در تلویزیون نمیتوانند به اندازه پرده سینما درخشان ظاهر شوند.
میرزایی افزود: مثلاً مرحوم محمدرضا اعلامی در سینما کارگردان قابلی بود و حتی فیلم افعی را در کارنامه خود دارد که از پرفروشترین فیلمهای دهه هفتاد بود؛ اما وقتی میخواست در تلویزیون یک قسمت سریال بسازد،گاهی یک ماه یا 40 روز طول میکشید. کارگردانانی که بتوانند به موقع خروجی سریال را تحویل تهیهکننده و در نهایت سازمان بدهند کماند و این باعث میشود که هم تهیهکننده متضرر شود و هم نیروها دچار فرسایش شوند. اما کارگردانهایی مثال اصغر توسلی، حسن فتحی یا جواد افشار قاب تلویزیون و ذائقه و حوصله مخاطب را به خوبی میشناسند.
سریالی که حرف دل جوانان را میزد
این بازیگر پیشکسوت گفت: «روزگار جوانی» سریال مردمپسندی بود و پس از این که فصل اول آن در 30 قسمت ساخته شد آنقدر از طرف مخاطب با استقبال مواجه شد که دو فصل دیگر آن را هم ساختند و در نهایت در مجموع به حدود 80 قسمت رسید.
وی در پاسخ به این پرسش که علت محبوبیت این سریال در آن سالها چه بوده است نیز عنوان کرد: «روزگار جوانی» مجموعهای بود که در آن مشکلات جوانان در ارتباط با خانواده و مناسبات اجتماعی به زبانی همهفهم و ملموس بیان میشد و بسیاری از جوانان چه دانشجو چه غیر دانشجو خودشان را در این سریال میدیدند. بنابراین آن چه در سریال رخ میداد برای بینندهها باورپذیر بود.
این بازیگر پیشکسوت گفت: از طرف دیگر ما در گروه سازنده روزگار جوانی مثل یک خانواده بودیم و تعامل بازیگران هم با همدیگر بسیار خوب بود. حتی یادم هست نصرالله رادش و امین حیایی میگفتند ما با توجه به پیشینه نقشهایت از تو میترسیدیم اما کمکم رابطه دوستانهای بین ما برقرار شد.
از تحول شخصیت «عباس آقا قصاب» تا مسئولیت بازیگران جدید «روزگار جوانی»!
میرزایی با اشاره به این که در فصل جدید «روزگار جوانی» که تولید آن به تازگی به پایان رسیده او همان نقش عباس آقای قصاب را به عهده دارد افزود: من تقریباً تنها بازیگریام که از فصلهای پیشین سریال در این فصل هم حضور دارم. عباس آقا قصاب در این فصل سنش بالاتر رفته و باز هم خانه خودش را به تعدادی دانشجو اجاره میدهد. البته رفتار و گفتار او کمی معتدلتر شده و آن لاتمنشی و خشونت در آن کمتر است. ضمن اینکه سعی میکند که به دانشجوها کمک کند. خانه را با قیمت ارزانتری به آنها اجاره داده و در کنار آنها زندگی میکند.
میرزایی اظهار کرد: بازیگران جوان سری جدید روزگار جوانی با آن که بیشتر تئاتریاند و تجربه کار تصویری چندانی ندارند، اما بسیار باهوشاند و به خوبی حرف کارگردان را میگیرند و پیاده میکنند. به نوعی مثل موم در دست کارگرداناند. من بارها در زمان تصویربرداری به آنها گفتم شما مسئولیت سنگینی دارید چون مردم فصلهای قبلی این سریال را دیده و پسندیدهاند و ناخواسته با آّن مقایسه میکنند.
وی گفت: اگر بخواهم بهترین سریالهایی را در آنها بازی داشتهام اسم ببرم، علاوه بر «روزگار جوانی» باید به «کلاه پهلوی» به کارگردانی زندهیاد ضیالدین دری، «پهلوانان نمیمیرند»، «مدار صفردرجه» و «همسایهها» به کارگردانی حسن فتحی اشاره کنم. سریال «همسایهها» که در ابتدای دهه هفتاد پخش شد اولین سریال مناسبتی ماه مبارک رمضان در تلویزیون بود.
این بازیگر در ادامه گفت: حالاکه صحبت از سریال «همسایهها» شد، باید بگویم اولین سریال تلویزیون که من در آن بازی داشتم سریال «سایه همسایه» به کارگردانی اسماعیل خلج بود که در سال 1365 روی آنتن رفت. من در آنجا نقش منفی داشتم و آقای عنایت بخشی برعکس برای اولین بار نقش مثبت را داشت. یادم هست چند بار به شوخی به او میگفتم عنایت جان تو در این سریال حاجی و نقش مثبت هستی؛ اما انگار عادت داری و باز هم مثل نقشهای منفی و بزن بهادر دیالوگ میگویی و به بازیگر نگاه میکنی!
راز فعالیت مستمر در سنین بالا
وی درباره تداوم فعالیتش حتی در سنین بالا نیز گفت: بازیگران درجه یک در اروپا و هالیوود در 60 سالگی و 70 سالگی بدنهای ورزیده و آمادهای دارند و برخی از آنها در این سن به شکوفایی هنری میرسند، در حالی که در کشور ما بسیاری از بازیگران در سن 50 سالگی دیگر توانایی جسمانی حضور در پروژهها را ندارند. بازیگر باید همیشه بدنش را آماده نگه دارد و سرحال باشد. البته من خودم هم دیگر آن آمادگی سالهای پیش را ندارم و اخیراً در سریال «جشن سربرون» که یک سریال تاریخی و پر لوکیشن و پربازیگر است از روی اسب افتادم و تا مدتها برای راه رفتن مشکل داشتم. به هرحال من سوارکار حرفهای نیستم اما در این سریال نقشی دارم که بخش عمده آن روی اسب است.
وی افزود: من از تئاتر به تلویزیون آمدهام و از آن مهمتر امتیاز من و برخی همکارانم این است که در رادیو کار میکنیم و مدام با متن و داستان و رمان در ارتباطیم در نتیجه میتوانیم خودمان را به روز نگه داریم. یک بازیگر اگر بخواهد برای مدت طولانی بیکار بماند، افسرده و مریض میشود اما همین تداوم فعالیت باعث میشود که روحیه داشته باشم و ارتباطمان با هنرهای نمایشی قطع نشود.
سریالهای خارج از پایتخت به روایت علی عامل هاشمی
در بخش پرونده این قسمت از «سریالیست» نیز علی عامل هاشمی بازیگر خراسانی سریالهایی همچون «سرباز»، «شب عید» و «کامیون» به سریالهایی پرداخت که با محوریت قومیتها ساخته شدهاند. وی از سریال «دلیران تنگستان» که در اوایل دهه پنجاه به کارگردانی همایون شهنواز و با محوریت زندگی رئیسعلی دلواری ساخته شد به عنوان یکی از اولین سریالهای تلویزیون که در جغرافیا و فرهنگی خارج از پایتخت ساخته شد یاد کرد.
عامل هاشمی افزود: در دهه هفتاد سریال «روزی روزگاری» به کارگردانی امرالله احمدجو ما را با فضای زندگی عشایر فلات مرکزی ایران آشنا کرد. در سال 1379 سریال «پس از باران» به کارگردانی سعید سلطانی از تلویزیون پخش شد که تصویری ملموس از زندگی اهالی گیلان را در آن شاهد بودیم. برای خود من بیش از دیدن این سریال، منطقه شمال فقط به شنا در دریا و لب ساحل رفتن خلاصه میشد، اما دیدن این سریال باعث شد تا مناطق روستایی و جنگلی این متطقه و آداب و رسوم مردمان آن هم برایم مهم شود.
وی اظهار کرد: سریال «پایتخت» از دیگر مجموعههای موفق در این عرصه است که چند فصل از آن در دهه نود تولید و پخش شد و توانست زندگی مردم عادی مازندران و مناسبات آنها را به خوبی به مردم معرفی کند. حتی بسیاری از مخاطبان با تماشای این سریال بود که با موسیقی محلی آن خطه آشنا شدند. همینطور سریال «نون خ» به کارگردانی سعید آقاخانی هم طبیعت زیبای کردستان و فرهنگ مردم غیور این منطقه را پیش روی مخاطبان گذاشت.
این بازیگر افزود: در نهایت باید به «نوروز رنگی» به عنوان آخرین نمونه موفق سریالهای خارج از تهران اشاره کنم که نوروز امسال به کارگردانی علی مسعودی پخش شد. این سریال هم تصویری صمیمی از محلات قدیم مشهد و ارتباط همسایهها با هم در اواخر دهه شصت ارائه داد که برای خود من باورپذیر و ملموس بود.
کارشناس بخش پرونده «سریالیست» اظهار کرد: تولید سریال در خارج از مرکز علاوه بر آشنایی مخاطبان با فرهنگ و آداب و رسوم مناطق دیگر کشور، ظرفیتهای گردشگری آن مناطق را هم شکوفا میکند و پیامدهای مثبت درازمدتی دارد. ضمن اینکه در طول ساخت سریال هم به هرحال به صورت مستقیم و غیرمستقیم اشتغالزایی قابل توجهی را در آن منطقه به وجود میآورد.
انتهای پیام/