او نوشت:
* وکلای محترم ؛ ای نمایندگان مردم پاک ، متخصصان تاکتیک و سیاست با گرایش به دفاع! آه ، مسافران دنیای مجازی ، آه ، افرادی که از کباب های قفقازی خسته شده اند ، ای سلفی ها ، با موگرینی ، که موجودی شیرین است ؛ آه ، شما که در واتساپ و تلگرام از ما حمایت می کنید ، اما ما را در این جهان پر از درد و خیانت رها کردید!
* یقه ای که در اینستاگرام می گیرید ؛ در انتخابات شما ما را با عشق خفه می کنید! ما به خوبی می دانیم که این روزها گوش های شما پر از اعتراض و شکایت است. ما می دانیم که شما از توضیح تفاوت خیانت و محافظت ، البته در کمال سیاست خسته شده اید!
* بله ، ما می دانیم که بستن اینترنت بر روی ملت وظیفه شما نیست! خاک بر روی آنچه قابل مشاهده نیست ، تلفن همراه هوشمند ، دست ملت! اما قربانی این خاک اساسی ، قربانی اشتیاق فراوان و اتخاذ یک حساب چند فوریتی برای حفاظت شما. اگر برای همه ؛ آیا شما با ما هستید؟ هر کس نمی داند که ما این فضای مجازی را در میان درد و بازی های مشابه می شناسیم. کار او به داور و پایان داستان او ارائه می شود. این ممکن است پایان یک ایزدی باشد که با میمون بازی کرد! اما زنهار؛ که با این هم زدن ؛ در همان زمان و در همان زمان کار و دام ما با ما متولد می شود! تو چی میگفتی
* آیا نمی دانید ، دو کنسرت در اینترنت رایگان همه چیز را در زمینه تولید مثل پنهان انجام داد؟ من چیزی نمی گویم که بعداً بهتر بدانید! حالا خودتان قضاوت کنید و به ما بگویید که اگر اینترنت قطع شود ، این نوزاد در روز پدر متولد می شود. با چه امیدی برای خرید جوراب به بازار برویم؟
* اگر بداند که پدرش محفوظ است ؛ پدر ما نمی فهمد این داستان به چه چیزی تبدیل شده است. او این طرح ملی را نمی خواهد ، که سرنوشت آن ، مانند سایر برنامه های ملی ، تاجگذاری شده است. در اصل ، چرا فاش شد؟ این یتیمی دردناک است که به نظر می رسد فقط ما ، بندگان خدا را شامل می شود!