روز جدید، دامادی 86 ساله صبح جمعه هنگام بازگشت به خانه شوکه شد. او از پدر شوهرش شنید که چند ساعت پیش مرد 52 ساله ای را که در این ساختمان با او زندگی می کرد کشته است. صحنه یک ساختمان سه طبقه در حوالی نارمک بود که در آن طبقه یک مرد مسن و در طبقه دیگر یک قربانی ، از اقوام دور زندگی می کردند. از آنجا که صاحب خانه پیر و بیمار بود ، مقتول مدتی پیش به خانه خود رفته بود تا جایی برای زندگی و شیردهی صاحبش داشته باشد. آنها مدتها بدون مشکل با هم زندگی کردند و مشخص نبود که چرا چنین جنایتی رخ داده است.
پیرمرد ، خون پوشیده و از نظر سلامتی ، داماد خود را به پشت بام خانه برد و جسد را به او نشان داد. داماد جوان که تا آن زمان به پدر شوهرش اعتماد نداشت ، با دیدن جسد شوکه شد و با پلیس تماس گرفت و چند دقیقه بعد 127 پلیس نارمک آمدند.
بررسی های اولیه نشان داد که قربانی در حالی که روی سقف تختخوابش خوابیده بود و وسایل شخصی اش را بالای سرش گذاشته بود ، در خواب با ضربه گلدان به سرش جان خود را از دست داد. متهم نیز موضوع را پذیرفت و در این زمینه پرونده به رحیم دشتبان ، بازپرس شعبه اول دادگاه کیفری استان تهران گزارش شد و دقایقی بعد ، با حضور وی و مأموران اداره دهم پلیس آگاهی از تحقیقات فنی مهم بود.
طبق شواهد به دست آمده از صحنه جنایت ، قتل در حدود ساعت 3 بامداد اتفاق افتاد ، درست زمانی که مقتول در خواب بود. در اعترافات اولیه خود ، متهم گفت: “من و مقتول مدت زیادی با هم زندگی کردیم ، اما وقتی فهمیدم که او می خواهد مرا بکشد ، هنگام خواب او به پشت بام آمدم ، یک گلدان برداشتم و او را زدم سر او را کشت. “
علی رغم اعتراف این مرد به قتل هم اتاقی اش ، وضعیت او نشان می دهد که تا حدودی فریب خورده است. با این حال ، از او سال شد تا ناگفته های واقعی این جنایت را بگوید. وی گفت: “من مدت طولانی تنها زندگی کردم ، اما مدتی قبل مقتول ، که از اقوام دور ما بود و خانه ای نداشت ، برای مراقبت از من به من مراجعه کرد.”
ما مدت طولانی با هم زندگی کردیم و مشکلی نداشتیم ، اما مدتی قبل رفتار او تغییر کرد. او چندین بار تهدید کرد که مرا خواهد کشت ، اما من حرف های او را جدی نگرفتم. این وضعیت تا ساعت 7 بعد از ظهر روز قبل از قتل او ادامه داشت ، او دوباره مرا تهدید کرد و گفت که می خواهد پنج نفر از جمله من را بکشد. جدی بود من هم ترسیدم و قصد کشتن او را داشتم.
متهم اعتراف خود را ادامه داد: چند ساعت بعد به پشت خوابید. مدتی است که روی پشت بام می خوابید. از خواب بیدار شدم و چند ساعتی منتظر خواب او ماندم. ساعت حدود 3 بود که به حیاط خانه ام رفتم ، یک گلدان برداشتم ، به سر او ضربه زدم و به طبقه پایین رفتم. تا صبح خوابم نمی برد و دامادم به خانه من آمد و همه چیز را برای او تعریف کرد. براساس این گزارش ، متهم 86 ساله در حال حاضر در بازداشت است و تحقیقات در این باره ادامه دارد.