داستانی درباره دیدار فرماندهان نظامی پس از سقوط فاو – خبرگزاری مهر اخبار ایران و جهان



خبرگزاری مهر، فرهنگ و اندیشه – زهرا زمانی: سقوط فاو در بهار 1988 معادلات جنگ را تغییر داد. در ایران ، رقابت های سیاسی پس از انتخابات پارلمانی نیز ادامه یافت. ایران برتری نظامی خود را از دست داده بود و نمی توانست در سطح بین المللی اصرار به تغییر در مفاد قطعنامه یا اجرای آن داشته باشد. البته ایران تسلیم نشد. اوضاع در جبهه های ایران خوب نبود و در بین رزمندگان و فرماندهان آنها کمی خستگی و بی نظمی وجود داشت. منافقین به رزمندگان نفوذ کرده و روحیه آنها را تضعیف می کنند.

در عملیات بیت المقدس 7 نیز از عراق متحمل خسارات شدیم ، اما این مورد از چشم دور نماند. در 15 ژوئن ، عراق در جبهه شمال غربی به مووت حمله کرد و مناطقی از منطقه را پس گرفت. در روز 30 خرداد ارتش منافقین به مهران حمله کرد و شرایط بسیار سختی را ایجاد کرد. آنها با همراهی ارتش عراق با شعار “امروز مهران است ، فردا تهران است” به مهران حمله کردند. طولی نکشید که گزارش محمد کرمی راد ، فرمانده مدافعان مهران ، گذشت: «ما مشکلات جدی داریم. در منطقه مهران یک خط دفاعی 15 کیلومتری داریم که پنج گردان ما در آن مستقر هستند. قرار است نامه ای به ستاد پشتیبانی ارتش بنویسیم که استان دیگری علاوه بر استان ایلام از واحد ما پشتیبانی کند. او حدود 20 پل را آب گرفته بود. شدت سیل به سد کنجان چم آسیب رساند و تعدادی از نیروها را آب گرفت. البته این وضعیت اوضاع دشمن را نیز در منطقه ناراحت کرد. » عراقی ها همچنین با پخش اعلامیه هایی به مبارزان گفتند: تسلیم شوید ، سعادتمند زندگی کنید و به جایی که می خواهید بروید.

بیشتر بخوانید  رکود و ورشکستگی فروشندگان لوازم التحریر در اسدآبادی

* منافقین به مهران حمله می کنند

منافقین در عملیات چلچراگ 3000 نیروی خود را در 15 گروه سازماندهی کردند و با آنها از محور بهرام آباد پیشروی کردند و مهران را اشغال کردند. مدافعان مهران با دشمنی روبرو شدند که فارسی صحبت می کرد. آنها با نام سازمان مجاهدین خلق فعالیت می کردند. عکس سران منافقین روی گلوله های خمپاره هایی که باعث کشته شدن کودکان ایران شد ، چسبانده شد. منافقین مهران را گرفتند و پیروزی را جشن گرفتند ، اما جشن آنها تمام نشده بود که نیروهای مردمی ، عشایر و بسیجیان با کمک نیروهای جدید به مهران حمله کردند و او را آزاد کردند. مهران آزاد شد و هنوز خبر آزادی وی اعلام نشده بود که عراقی ها در تاریخ 25 ژوئیه به جزایر ماجون حمله کردند و آنها را با مواد شیمیایی بمباران کردند ، پس از آن تعداد زیادی قایق و هلی کوپتر عراقی کماندوهای ارتش عراق را در جزایر برای جنگ با مبارزان شیمیایی مبدل کردند. دیگر نمی توانست در جزایر بماند. همه آنها شیمیایی بودند.

آنها دستور دادند نیروهای جزیره عقب نشینی کنند. تعدادی از نیروها عقب نشینی کردند ، اما در یکی از جاده ها (جاده سنگر) مبارزان زیادی با عراقی ها درگیر شدند و تا آخرین جنگیدند و به شهادت رسیدند. علی هاشمی فرمانده نیروهای هور تا آخرین لحظه در این حمله در کنار رزمندگان بود و ناپدید شد. در عرض سه ماه ، عراق تمام مناطق جبهه جنوبی را که از دست داده بود دوباره به دست آورد و ایران در وضعیت دشواری قرار گرفت. اوضاع برای فرماندهان دشوار بود. فرمانده سپاه از جلسه پادگان گلف در حضور آقای هاشمی رفسنجانی پس از سقوط جزایر مجنون و ناپدید شدن علی هاشمی بازگو می کند: چهره فرماندهان دیدنی بود. از احمد کاظمی تا رئوفی ، گوربانی ، آقار رحیم ، شمهانی ؛ همه آن را گرفته بودند. وقتی عباس هاشمی ، معاون و دوست علی هاشمی ، شروع به اعلام سقوط جزیره با آیه و لاتحسبان الدین قطلو فی سبیله کرد ، همه گریه کردند. گویی روزه می گرفتند. به آقای هاشمی می گفت حاج آقا! بدانید که کودکان در میان ظلم و ستم خود با عراقی ها جنگیدند و لحظه ای متوقف نشدند. تعدادی از کودکان گلوله اول را شلیک کردند ، شیمیایی شدند و به گلوله دوم نرسیدند. آقای هاشمی با صدای بلند فریاد می زد و مدام می گفت: وای! من در زندگی هرگز این همه گریه نکرده بودم.

بیشتر بخوانید  تزریق واکسن در اردبیل بیش از 100000 دوز است

آقای هاشمی سخنان خود را با نفرت آغاز كرد: برادران من! به خدا اعتماد کن. خدا بهترین یاور در کار ما است. شاید این سوالات به ظاهر تلخ از درون شیرین باشد و ما نمی دانیم. باور کنید ، داستان شما و شما داستان این شعر است: کسی که در عشق تو دیوانه نمی شود ، عاقل نیست / دیوانه شدن در عشق او عاقلانه است. ما می دانیم که در یک جنگ نابرابر هستیم. جهان یک کشور است ما یک کشور هستیم. امروز جمهوری اسلامی در اوج مقاومت ظالمانه خود است. هرگز از خود نترسید. امام خمینی زنده است و سایه اش بالای سر ماست.

مذاکره با امام

اکنون چندین هفته است که مقامات سعی در ترغیب امام به پذیرش قطعنامه دارند. در تاریخ 3 ژوئیه ، یک حادثه دردناک در خلیج فارس رخ داد. ناو هواپیمابر وینسنس به سمت یک هواپیمای ایرانی بر فراز خلیج فارس شلیک کرد و منجر به کشته شدن 290 غیرنظامی از جمله 108 زن و کودک شد. وینسنس گرانترین کشتی جنگی جهان بود که می توانست همزمان 200 هدف را هدف قرار دهد ، اما آمریکایی ها گفتند که آنها به اشتباه هواپیمای ایرانی را سرنگون کرده اند. صحنه ها دردناک بود … ایران این بار تهدیدی نکرد و هاشمی رفسنجانی گفت ایران انتقام نمی گیرد و فقط از آمریکایی ها پرسید: آیا شما برای حفظ امنیت آمده اید؟ آیا امنیت خلیج فارس را حفظ کرده اید؟ شما آمده اید که اجازه صلح ندهید ، آمده اید که امنیت را ترک نکنید ، آمده اید که از صدام پیروی کنید تا سقوط نکند. باید ببینیم سازمان ملل چه می کند. شورای امنیت چه کاری انجام می دهد؟ چشم افراد صالح و همه جویان عدالت در جهان به دروازه این مرکز معطوف شده است تا ببیند چگونه وظایف خود را انجام می دهند.

بیشتر بخوانید  استاندار هرمزگان: پروژه های بزرگ بندرعباس سرعت می گیرد

شایعات قویتر می شدند …

مبارزان و مردم ایران به این مواضع عادت نداشتند و شایعاتی مبنی بر اینکه ایران نمی خواهد روابط خود را با آمریکایی ها لکه دار کند ، وجود داشت. حتی برخی گفته اند که سقوط فاو و چندین شکست پی در پی از ایران مشکوک است و هدف آن پایان دادن به جنگ است. آقای هاشمی در مصاحبه ای گفت: “رزمندگان برای نجات فاو تا آخرین قطره خون ایستادند و این سخنان برای شهدای ما ظالمانه است.” اما شایعات بسیار جدی بود اما این حادثه تأثیری در رویکرد امام نداشت …

در جریان …

دیدگاهتان را بنویسید