در این بیانیه آمده است: “در زمانی که شیوع ویروس کرونا باعث بسته شدن همه اماکن هنری و تفریحی به ویژه سینما ، تئاتر و موسیقی شده است ، جامعه فیلم ایرانی تنها راه ارتباط با مردم از طریق شبکه های موجود در فضای مجازی است. پناه گرفته و خوشحال است. ، اما متأسفانه ، ظاهراً این تنها فرصت برای گروهی است كه از ممیزی های ذهنی و ذائقه مزمن رنج می برند و عمدتا در سازمان صدا و سیما به كار خود ادامه می دهند. آنها این کار را دوست ندارند و سعی دارند با اندیشه ها و سلایق فرسوده و مدیریت ناموفق خانواده سینمای ایران را که هنوز در آستانه پرتگاهی نگران کننده قرار دارد ، به سقوط مهلکی برسانند.
چنین مدیریتی ، که طی این سالها به روشی بی سابقه و با کمک پشتیبانی همه جانبه ، با تمام توان سعی در فرار از مخاطبان خود در شبکه های فرصت طلب خارجی داشت و از طرف دیگر انگیزه افراد از هنر و فرهنگ را که خلاقانه تجربه کرده اند ، کاهش می دهد ، چگونه می توان همه محصولات هنری و فرهنگی کشور – حتی با سرمایه بخش خصوصی – را به سمتی هدایت کرد که همانطور که می داند به بن بست اجتناب ناپذیری خواهد رسید؟
سرمایه گذاران بخش خصوصی در عرصه و بسترهای نوظهور سینمای خانگی آگاه هستند که مدل ها و ممیزی رسانه ای ناکارآمد ، منسوخ و تکراری مانند رادیو ، هرگز نمی توانند فضای اختیاری مخاطب را برای تماشای یک اثر مدیریت کنند. نتیجه یک خروج تدریجی از میدان است. مطمئناً این نتیجه مطلوب رسانه انحصاری فوق الذکر خواهد بود ، که با جریان کارهای داخلی ، فاصله عمیق تری نسبت به آنچه ایجاد کرده است ، بین مخاطبان جوان فعلی و آینده کشور اصلاً اهمیتی ندارد.
سال گذشته ، پس از تلاش صداوسیما برای استفاده از قدرت ، امتیازات و درآمد جریان سینمای خانگی ، که معمولاً ترس از افزایش ممیزی ها را افزایش می داد ، 28 سینما با روشی دلسوزانه و هماهنگ ، اعتراض منطقی و صادقانه ای را در این نگرش اعلام کردند. ثبت شده است که خوشبختانه به گوش مدیران فرهنگی رسیده است. اما مدیریت ناموفق فوق الذکر از استقبال گسترده مردم در ایران و خارج از کشور خشمگین به نظر می رسد و برای او مهم نیست که این روند تولید برای هزاران نفر از اعضای بیکار و درمانده خانواده فیلم شغل ایجاد کند. او گام های مثبتی برداشت که ادامه آن را با روش حذف و از بین بردن حریف ادامه می دهد.
محدود كردن حلقه فعالان هنری به “خودی ها” و “خارجی ها” از یك سو و اعمال سلیقه و نظرات مكرر توسط م institutionsسسات غیرمسئول به بهانه محافظت از اخلاق جامعه ، از سوی دیگر و اتخاذ روش های بوروكراتیک در طراحی و صدور مجوز – توسط افراد و شوراها. هنرمندان صلاحیت فرهنگی کافی برای حسابرسی ندارند – این مسلما می تواند امنیت فکری ، تولیدی و مالی سرمایه گذاران ، تولیدکنندگان محتوا و عوامل هنری و تولیدی آثار را به طور جدی به خطر بیندازد.
سینمای ایران که امروز بخشی از هویت و فرهنگ شکوهمند ایران است ، سالهاست که در برابر تیغ های سانسور سلیقه تسلیم نشده و با تحمل خسارات روانی و مالی ، ممیزی های بی منطق و بلامانع و تکرارهای صدا و سیما ، توانایی تحمل دوره فرسایشی جدید را ندارد. تجربه شکست خورده چنین سازمانی ؛ و این هشداری است که کارمندان آینده کشور در دولت و سازمان مذکور نباید آن را نادیده بگیرند.
ما ، کلاس های فیلم ، معتقدیم که اگر هیچ قانون نظارتی مشخص ، مکتوب و اعلام شده ای وجود نداشته باشد و این امر صرفاً بر اساس رابطه سازندگان با خودشان یا فرمول هایی باشد که با واقعیت های موجود در جامعه بیگانه باشند ، باید هر نهادی نظارتی را مورد بازرسی قرار داد. فقط تولیدکنندگان آثار را گیج و گیج کنید. انفعالی که به صدها انگیزه و اراده برای تولید و هزاران فرصت شغلی برای هنرمندان آسیب می رساند.
مشارکت فزاینده نهادهای نظارتی رسمی یا خودخوانده در زمینه فعالیت های سمعی و بصری ، جز در معرض حمله قرار گرفتن در معرض خشونت و افشای آن خشونت ، در هیچ مدیریتی تأثیری نخواهد داشت.
سرانجام ، ما انتظار داریم که مدیران ارشد فرهنگی در قدرت ، جدی ، واقع بینانه و با چشم انداز به محیط کار هزاران نفر از مردم فرهنگ و هنر نگاه کنند که در برابر روح و جان و مال خود مقاومت می کنند و کار می کنند ، و این منطقه را از دست فرماندهی پادگان نجات دهد و موانع
اگر شبکه سینمای خانگی آزادی و گشودگی بیشتری تولید کند ، بدون شک رضایت مخاطب ایرانی را جلب خواهد کرد ، این امر از تولیدات رادیویی و تلویزیونی جلوگیری می کند و طبیعی است که هرگونه مدیریت فرهنگی نباید در محاسبات خود از ارزش رضایت عمومی غافل شود.
انجمن کارگردانان فیلم (انجمن کارگردانان)
انجمن تهیه کنندگان – کارگردانان فیلم
انجمن کارفرمایان تولیدکنندگان (ACT)
انجمن فیلمنامه نویسان
انجمن طراحان فیلم ایران
انجمن صنفی صوتی و صوتی سینما »
۵۸۵۸