گزارش کردن تو خبر: وقتی مردم متوجه می شوند که شخصی در یک رابطه مسموم است، تعجب می کنند که چرا آن شخص شریک زندگی خود را ترک نمی کند. در بیشتر موارد، جدایی برای کسی که در آن رابطه است، چندان آسان نیست.
ترک یک رابطه ناسالم فرآیندی است که می تواند ترسناک، پیچیده و طاقت فرسا باشد. ممکن است یک فرد قبل از پایان کامل رابطه چندین بار سعی کند از شریک زندگی خود جدا شود. در این مقاله به بررسی این خواهیم پرداخت که چرا رهایی از یک رابطه سمی دشوار است.
دلایلی که چرا ترک یک رابطه سمی سخت است
1. امیدوارم وضعیت بهتر شود
ممکن است فرد همچنان به وضعیت بهتر امیدوار باشد یا شریک زندگی او به او قول تغییر داده باشد. سوء استفاده می تواند دوره ای باشد و پس از یک دوره خشونت و سوء استفاده، برای مدتی همه چیز عالی و شگفت انگیز است. با این حال، این روزهای شاد می تواند فریبنده باشد و پس از مدتی دوباره سوء استفاده ها شروع شود.
2. تجربه سوء استفاده در گذشته
افرادی که مجبور بوده اند برای مدت طولانی آزار، توهین و خشونت را تحمل کنند، ممکن است نسبت به شرایط زندگی خود بی حس و بی تفاوت واکنش نشان دهند و نتوانند رویدادهای رابطه خود را تجزیه و تحلیل کنند. این می تواند ترک یک رابطه سمی را دشوار کند.
3. اسباب بازی می شود
فردی که مورد آزار قرار گرفته ممکن است احساس سردرگمی کند، خودش را زیر سوال ببرد و فکر کند که مسئول این آزار است. او تصور می کند که نمی تواند به تنهایی به زندگی خود ادامه دهد زیرا شریک زندگی اش او را ناتوان و بی ارزش کرده است. این سوال باعث می شود که فرد اعتماد به نفس لازم برای ترک رابطه را نداشته باشد.
4. احساس تنهایی و انزوا
سوء استفاده کنندگان شریک زندگی خود را از دوستان و خانواده خود جدا می کنند. این باعث می شود که فرد فکر کند پس از پایان رابطه جایی برای رفتن ندارد.
5- داشتن بیماری
گاهی اوقات یک فرد به دلیل بیماری یا جراحات، «گاهی به دلیل خشونت» به سختی از یک رابطه خارج می شود.
6. وابستگی مالی
ممکن است فردی درآمد و پس انداز نداشته باشد و همسرش متولی امور مالی باشد و یا با وجود داشتن پول به حساب بانکی و کارت خود دسترسی نداشته باشد.
7- در خطر بودن
یک رابطه سمی نیز می تواند خطرناک باشد. بر اساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC)، از هر پنج قتل، یک مورد توسط یک شریک جنسی انجام می شود.
8. تهدید شود
گاهی آزارگر طرف مقابل را تهدید می کند که اگر خانه و رابطه را ترک کند به او آسیب می رساند. این تهدیدها می تواند نه تنها خود شخص، بلکه اعضای خانواده، دوستان و حیوانات خانگی او را نیز شامل شود.
9. عدم تشخیص خشونت
گاهی اوقات تشخیص اینکه افراد در یک رابطه مورد آزار و اذیت قرار می گیرند دشوار است، به خصوص اگر سال ها قربانی این خشونت بوده باشند. اگر آنها رابطه سالم و محترمانه ای را تجربه نکرده باشند، ممکن است متوجه اقدامات غیرقابل قبول شریک زندگی خود نشوند. این امر به ویژه در روابطی که خشونت فیزیکی یا جنسی وجود ندارد و افراد فقط مورد آزار عاطفی قرار می گیرند، صادق است.
10. فشار جامعه برای اجتناب از جدایی
جامعه افراد را تشویق می کند که بدون توجه به اینکه چه اتفاقی برای آنها می افتد در یک رابطه باقی بمانند. طلاق معمولاً به عنوان یک انگ اجتماعی شناخته می شود و حتی جدایی نیز در زندگی آن فرد یک شکست محسوب می شود. بنابراین، فشار زیادی برای ایجاد و حفظ رابطه وجود دارد و ترک یک رابطه سمی را دشوار می کند.
11. عدم به رسمیت شناختن خشونت
افرادی که مورد آزار قرار گرفته اند ممکن است از اعتراف آن به دیگران بترسند یا خجالت بکشند. برخی از مردم دیگران را مقصر بی عدالتی می دانند. زمانی که فرد قلدر قدرتمند یا از نظر اجتماعی محبوب باشد، این کار دشوارتر می شود.
12- بچه دار شدن
ترک رابطه برای پدرها یا مادرها سخت است زیرا ممکن است کسی نخواهد زندگی فرزندانشان را مختل کند و خانواده را از هم بپاشد و آنها را مجبور کند از والدین خود دور شوند. زمانی که شریک زندگی آنها همسری بدسرپرست اما والدین خوبی باشد، این امر حتی دشوارتر می شود. آنها همچنین می ترسند فرزندان خود را از دست بدهند، به خصوص زمانی که طرف مقابل آنها را تهدید می کند که آنها را می برد.
13. مشکلات حقوقی را تجربه کنید
ممکن است این فرد درخواست کمک کرده باشد، اما مقامات قضایی آن را به عنوان یک اختلاف خانگی رد کرده اند. همچنین ممکن است خود شخص در معرض نوعی خطر قانونی قرار داشته باشد که کمک گرفتن از مراجع قانونی را با مشکل مواجه کند. به عنوان مثال، شریک زندگی آنها ممکن است شکایتی نادرست علیه آنها تنظیم کرده باشد، یا ممکن است آنها مهاجری باشند که از اخراج می ترسند.
نکاتی که باید به آنها توجه کرد
اگر در یک رابطه ناسالم هستید و قصد جدایی دارید، عوامل زیر باید در نظر گرفته شوند:
تقصیر تو نیست
ممکن است شریک زندگی تان شما را متقاعد کرده باشد که شما مسئول این وضعیت هستید یا سزاوار آن هستید. ممکن است فکر کنید که این به شما بستگی دارد که همه چیز را درست کنید و اگر بتوانید همراه و شریک بهتری باشید، رابطه شما خوب خواهد شد. اما همیشه به یاد داشته باشید که شما مسئول این رفتار بد نیستید.
سوء استفاده عشق نیست
شریک زندگی شما ممکن است به شما بگوید که این قلدری، سوء استفاده، حسادت و تلاش برای کنترل شما روش او برای ابراز عشق است. به یاد داشته باشید که یک رابطه سمی نه سالم است و نه طبیعی. عشق نیاز به مراقبت و احترام متقابل دارد.
قلدری و خشونت معمولاً تشدید می شود
خشونت شریک زندگی شما اغلب بدتر و بدتر می شود. حتی اگر با سوء استفاده و آزار عاطفی شروع شود، می تواند به خشونت فیزیکی افزایش یابد.
شما مسئولیتی در قبال سوء استفاده کننده خود ندارید
اگر به آزارگر خود اهمیت می دهید، ممکن است سعی کنید او را متقاعد کنید که کمک بگیرد، یا ممکن است فکر کنید که اگر می خواهید او بهتر شود، باید با او بمانید. گاهی اوقات یک فرد آزاردهنده شریک زندگی خود را فریب می دهد و تهدید می کند که او را آزار می دهد یا باعث می شود احساس کند نمی تواند تنها زندگی کند. با این حال، به یاد داشته باشید که شما چیزی به آنها مدیون نیستید و باید آسایش و امنیت خود را بر آنها ترجیح دهید.
اخرین حرف
اگر شما یا یکی از عزیزانتان در یک رابطه مسموم هستید، ممکن است جدایی آنطور که دیگران فکر می کنند آسان نباشد. خروج از آن رابطه می تواند فرآیندی باشد که ماه ها یا حتی سال ها طول می کشد. اگر می ترسید که شریک زندگی تان به شما صدمه بزند یا در گذشته شما را تهدید کرده باشد، مهم است که برنامه ای برای محافظت از شما داشته باشید. برای این کار می توانید با خانه های امن محل زندگی خود یا سایر سازمان های اجتماعی مرتبط تماس بگیرید.