علیرضا زاکانی در یک قدمی برکناری از شهرداری
آیا میدانید شمار امضاکنندگان کارزار عزل علیرضا زاکانی از ۱۵۶ هزار نفر هم گذشت؟همانطور که مستحضرید در مخالفت با اقدام اخیر شهردار تهران جناب آقای علیرضا زاکانی جهت بنای مسجدی در پارک قیطریه کارزاری به راه افتاده که تا کنون از مرز یکصد و چهل هزار امضا گذشته و این عدد مدام در حال افزایش است.
گزارش تکاندهنده یک جنایت در جنگل چیتگر!
این صدای استاد مصطفی خوشنویس است که با اشک، حسرت و سوزِ دل این گزارش را از مرگ درختانی که چند دهه شاهد رشدش بود، ارایه میدهد. مصطفی خوشنویس، عضو هیات علمی در بخش تحقیقات جنگل و یک پژوهشگر نامدار در این حوزه است. چگونه شهرداری تهران از سکوت من و تو سوءاستفاده کرده و چنین جنایتی را رقم زده است؟
فقط کافی است به درآمد بیش از هزارمیلیاردتومانی شهرداری تهران از قطع درختان در فضای سبز شهر دقت کنیم؛ درختانی که به گزارش اداره کل منابعطبیعی استان تهران، دستکم ۱۶هزار پایه از آنها به عمد در طول سه سال اخیر با قطع آبیاری، خشکانده شدهاند! چرا؟
آیا میدانید شمار امضاکنندگان کارزار عزل زاکانی از ۱۵۶ هزار نفر هم گذشت؟
اعضای محترم شورای اسلامی شهر تهران
با سلام
همانطور که مستحضرید در مخالفت با اقدام اخیر شهردار تهران جناب آقای زاکانی جهت بنای مسجدی در پارک قیطریه کارزاری به راه افتاده که تا کنون از مرز یکصد و چهل هزار امضا گذشته و این عدد مدام در حال افزایش است.
شهروندان تهرانی محق به داشتن شهرداری هستند که توانایی ساختن پارکهای جدید و افزایش سرانه فضای سبز را داشته باشد. آنهم در کلانشهری که در بیشتر روزهای سال از هوای آلوده و بمباران شیمیایی ناشی از بنزین غیر استاندارد پتروشیمی و خودروهای فرسوده و بی کیفیت داخلی رنج می برد و هر ساله هزاران نفر بر اثر بیماریهای تنفسی و قلبی جان می دهند و تعداد زیادتری مخصوصا از جامعه زنان کشور بر اثر بیتحرکی ناشی از کمبود و نبود فضای سبز کافی و پیست دوچرخهسواری دچار انواع بیماریهای جسمی و روحی و اضافه وزن و افسردگی میشوند؛ در حالیکه مسئولین شهری و کشوری هیج عزم و تدبیری برای حل این معظلات بزرگ زیست محیطی و خسارتهای مادی و جانی ندارند و شهردار تهران به جای توسعه فضای سبز پارکها میل وافری به تراکمفروشی و پارکخواری و تغییر کاربری فضای سبز پارکهای موجود به مسجد و هتل و برج و رستوران و شهربازی و فضاهای اداری و تجاری و کسب درآمد از پارکها دارد.
زبان حال مردم تهران خطاب به ایشان این است که ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان! اگر نمیتوانی پارکهای جدیدی برای رفاه مردم بسازی و سرانه ناچیز فضای سبز را توسعه دهی، لااقل دست از سر پارکهای موجود بردار و به فضای سبز آنها دستدرازی و درختان را قطع نکن.
مسجد سازی کار مومنان و افراد متقی و دارای نیت پاک و خالص و با مال طیب و حلال و بدون شبهه است. در زمین غصبی و با نیت بهرهبرداری سیاسی و تجاری و گنجیابی نمیتوان مسجد ساخت.
تغییر کاربری پارک و فضای سبز به مسجد به نوعی غصب است و مورد رضایت شهروندان نیست و مسجدی که بنای آن از ابتدا مبتنی بر قطع درختان و غصب زمین متعلق به عموم شهروندان و آسیب رساندن به فضای سبز و تخریب محیط زیست و بر خلاف میل و رضایت اهالی و شهروندان و با زور و قلدری و کاربرد قوه قهریه باشد به نوعی مسجد ضرار است که بنایش مخالف دین است. مسجدسازی کار مردم است نه دولتها و شهرداریها.
آقای شهردار اگر توانایی دارد پارکهای جدیدی بسازد و در آنها مسجد هم بسازد و مساجد خوب هم بسازد! اما در پارکی که وقفی است و برای کاربری فضای سبز وقف شده نمیتوان مسجد خوب ساخت.
شهردار خوب شهرداری است که خادم مردم و تابع خواست اکثریت شهروندان باشد، نه شهرداری که برای مردم شمشیر از رو ببندد و با آنها از موضع لجبازی و قلدری برخورد و بر خلاف میل آنها عمل کند.
تهران کلانشهری پر مسئله است و اداره آن مسئولیتی سنگین است که شهرداری دانشمند و توانمند و با فکر و با تجریه میطلبد که از عهده و توان آقای زاکانی خارج است. ایشان به تجربه ثابت کرده که مرد این میدان نیست و از عهده این مسئولیت سنگین بر نمیآید.
لذا از آن شورای محترم انتظار میرود تا بار این مسئولیت سنگین را از روی دوش ایشان برداشته و بر دوش اهلش بگذارد. تهران پس از انقلاب شهرداران و مدیران شایسته و توانمندی به خود دیده که همگی حی و حاضر برای خدمت به شهر و شهرونداناند. مملکت قحطالرجال نیست و با وجود افراد صالح و شایسته گذاشتن افراد ناتوان در مسئولیتهای بزرگ به مثابه خیانت در امانت و ایراد خسارت به کشور و مردم و باعث مدیونی و خسران دنیا و آخرت است.