گریم عجیب و گربه‌ای نیوشا ضیغمی / عکس –


نیوشا ضیغمی متولد ۱۸ تیر متولد ۱۳۵۹ است.نیوشا ضیغمی مدرک تحصیلی خود را از دانشگاه شهید بهشتی گرفته است. نیوشا ضیغمی به صنایع دستی علاقه بسیار زیادی دارد.مهریه نیوشا ضیغمی یک سکه است و در لایو اینستاگرامی خود گفت که هیچ اعتقادی به مهریه بالا ندارد.

عکس جدید نیوشا ضیغمی  را با هم میبینیم:

نیوشا ضیغمی

زندگی خصوصی نیوشا ضیغمی

نیوشا ضیغمی فارغ التحصیل رشته روانشناسی و متولد ۱۸ تیر سال ۱۳۵۹ می باشد. در دوره بازیگری کانون سینما گران جوان با سریال «در چشم باد»مسعو جعفری جوازانی در سال ۱۳۸۲ کار حرفه ای را آغاز کرد.

نیوشا ضیغمی

نیوشا ضیغمی فرزند محسن ضیغمی و فهیمه رستم پور است.

خواهر نیوشا ضیغمی روشا ضیغمی متولد ۲۹ دی ماه ۱۳۶۹ از بازیگران سینما می باشد. روشا ضیغمی دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی و کار هنری را با گرافیک آغاز کرده است. اولین تجربهٔ وی در عرصه بازیگری بازی در فیلم کوتاه چهار به کارگردانی پیمان عباسی است و همچنین او در فیلمی به نام چهارسو با خواهرش همبازی شد.

نیوشا ضیغمی

مخالفت پدر و مادر نیوشا ضیغمی برای بازیگری :

وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم بلافاصله وارد سینما شدم، در همان سال اول نتیجه خوبی حاصل شد، پدرم تغییر موضع داد و با کار من موافقت کرد.

خسرو شکیبایی و اکبر عبدی همیشه از اسطوره های من بودند و هستند.

همسر نیوشا ضیغمی آرش پولادخان متولد شهر اصفهان است و شغل او تجارت نقره میباشد.

نیوشا ضیغمی

آشنایی نیوشا ضیغمی با آرش پولادخان:

حکایت آشنایی من و آرش در نوع خودش بسیار جالب است چون او من را قبل از آشنایی مان به شکل رسمی به واسطه فیلم هایم می شناخت و همین قضیه باعث شد که از قبل، پیش فرض هایی نسبت به من داشته باشد. در هر حال آشنایی و ازدواج با او یکی از بهترین اتفاق های زندگی ام بود.

بیشتر بخوانید  گلایه رامین پرچمی از بی‌رحمی‌ها در کار هنری / در ظاهر با هم خوبیم ولی از پشت، تیشه به ریشه یکدیگر می‌زنیم -

آرش پولادخان:حق با نیوشاست. من مدت ها قبل از اینکه با نیوشا آشنا شوم دوست داشتم با او ازدواج کنم و یک جورایی او را همسر آینده خودم می دیدم اما تنها دلشوره ام این بود که نیوشا با تصویری که از او در کارهایش می بینم فاصله داشته باشد، از طرفی دوست نداشتم که صرفاً به او به عنوان یک هوادار نزدیک شوم به همین خاطر کلی دودوتا چهارتا کردم تا بالاخره به این نتیجه رسیدم تا از طریق سرمایه گذاری در فیلمی به او نزدیک شوم که خوشبختانه این اتفاق افتاد اما نکته مهم در مورد او این بود که به مراتب از آنچه که فکر می کردم صادق و مهربان تر بود.

نیوشا ضیغمی

ما هر دو هنرمندیم

نیوشا ضیغمی: من بر این باورم که هنرمند بودن باید در خون تان باشد و چیزی نیست که شما یک شبه به آن دست پیدا کنید، از طرفی هنر دامنه گسترده ای دارد که بخشی از آن به حرفه ما باز می گردد. آرش شاید در ظاهر حرفه اش شباهتی به حرفه من نداشته باشد اما من او را یک هنرمند می دانم چون مانند اکثر اصفهانی ها هنر در خون اوست و به نوعی روح و اصالت هنر را درک می کند، از طرفی او به تجارت نقره می پردازد و به نوعی با هنرهای اصیل و سنتی ما در ارتباط است. البته او به فیلم و سینما نیز علاقه بسیاری دارد و شب ها تا دیروقت به تماشای فیلم می پردازد، به طوری که گاهی صدای غرغر من هم در می آید، هر چند که او این روزها به واسطه سرمایه گذاری که روی فیلم های سینمایی انجام می دهد اشراف بیشتری به فضای کاری ما پیدا کرده است.

بیشتر بخوانید  آیا خندوانه امشب پخش میشود؟ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰

آرش پولادخان: نیوشا همیشه به من لطف دارد، در هر حال همواره به فضای کار در سینما علاقمند بودم البته نه برای خودم چون می دانستم توانایی زیادی برای انجام کار در این فضا ندارم اما ترجیح می دهم صرفاً به عنوان یک سرمایه گذار در این فضا حضور داشته باشم و هیچ وقت مانع پیشرفت و فعالیت همسرم نمی شوم چون او از استعداد بسیاری در این عرصه برخوردار است و تلاشم بر این است که بیشتر به عنوان یک حامی در کنارش حضور داشته باشم. البته نیوشا زن فهیم و با دانشی است و به اصالت های یک زن ایرانی پایبند است، او درباره کوچکترین مسائل هم با من مشورت می کند و از این جهت زندگی با او برای من توام با حس خوشبختی و آرامش است.

ملاک ازدواج نیوشا ضیغمی:

راستش را بخواهید مهم ترین ملاک من برای ازدواج شخصیت و ادب و احترام بود. من در بدترین شرایط نمی توانم بی ادب باشم و نمی توانستم با مردی که احترام نگذارد و بددهن باشد، ازدواج کنم.

مهریه نیوشا ضیغمی:

آرش این ویژگی خوب را دارد که با احترام برخورد می کند و همراه و دوست واقعی من است. خیلی طول کشید که او را انتخاب کردم اما شرط و شروطی نگذاشتم که به زور آنها رابطه را حفظ کنم. مهریه ام یک سکه است. نمی توانم درک کنم که ۲ خانواده سر تعداد سکه با هم چانه می زنند.

خانه داری نیوشا ضیغمی:

در زندگی شخصی ام زمانی که درگیر کار خاصی نباشم گاهی درست عین یک زن خانه دار رفتار می کنم و درگیر کارهای خانه نظیر طبخ غذا، شستن لباس و اتوکشی و گردگیری خانه هستم البته اگر پای تعریف از خود نگذارید باید بگویم دستپختم هم به نسبت خوب است.

پول، شرط خوشبختی نیست:

نیوشا ضیغمی: هر کس برای ازدواج شرط و شروط خودش را دارد و براساس دیدگاهی که دارد نسبت به افرادی که با آنها در ارتباط است معاشرت می کند و در نهایت آن فردی که از فیلترهای ذهنیش عبور می کند را انتخاب می کند. آرش تقریباً بیشتر ملاک هایی که من برای همسر آینده ام داشتم را دارا بود و برخلاف شایعاتی که در مورد ما وجود داشت، تنها چیزی که در انتخاب او برای من بی اهمیت بود مسائل مالی بود چرا که مطمئن بودم پول بعد از گذشت مدتی جذابیت هایش را از دست می دهد و شما فردی را می خواهید که در کنار او احساس آرامش و امنیت کنید. به همین خاطر ما حتی برای مراسم ازدواج مان درگیر هزینه های آنچنانی نشدیم.

بیشتر بخوانید  میزبانی جشنواره فیلم کوتاه مسکو از ۵ فیلم ایرانی -

آرش پولادخان: جای تاسف دارد که بعضی از افراد بی آنکه شناختی درستی نسبت به اتفاقات داشته باشند آن را مورد قضاوت قرار دهند. نیوشا اصلاً فرد مادی نیست. وقتی از او خواستم میزان مهریه اش را تعیین کند او تنها یک سکه را انتخاب کرد در حالی که به لحاظ ذهنی من آمادگی داشتم که او رقم بالاتری را بگوید اما او در کمال تعجب تنها به رسم ادای سنت به یک سکه اکتفا کرد. چون بر این باور بود که خوشبختی هیچ زنی را میزان مهریه اش تعیین نمی کند، چون اگر این طور بود ما تا این حد شاهد افزایش میزان جدایی نبودیم.

سفر حج نیوشا و همسرش:

نکته ای که برای من بسیار جالب بود این که خانه خدا شبیه به هیچ جایی از دنیا نیست من روز اولی که وارد مکه شدم در شوک بودم، مانند یک قیامت واقعی است ولی شما زنده  آن را تجربه می کنید، شاید شنیده باشید که در قیامت هیچ کس به فکر کسی نیست و مادر بچه اش را نمی شناسد. همه از کنار هم رد می شوند و هم را نمی بینند وهمه یکسان هستند. خانه خدا واقعا مانند قیامت است همه یکسان لباس می پوشند و هیچ تفاوتی ندارند و همه افراد به خدای واحد فکر می کنند.

دیدگاهتان را بنویسید