به گزارش سلام نو به نقل از شرق، مردی که برای دریافت درخواست پدرش جوانی را کشت، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. متهم پس از ارتکاب قتل متواری شد اما در نهایت پلیس او را دستگیر کرد و در اعترافات خود مدعی شد که در زمان وقوع حادثه مست بوده و اراده خود را نداشته است.
یک سال پیش پلیس جنوب تهران گزارش داد که جوانی به نام سعید با ضربات چاقو کشته شده است. با حضور پلیس در محل، تحقیقات را آغاز کردند و متوجه شدند که متهم جاوید نام دارد و با اصابت ضربه به بدن سعید از محل متواری شده است. اگرچه شهروندان سعید را به بیمارستان منتقل کردند اما او جان خود را از دست داد و نتوانست زنده بماند. با توجه به شواهد به دست آمده و علائم جاوید، ماموران به ردیابی وی پرداختند و وی را دستگیر کردند.
جاوید در بازجویی به قتل اعتراف کرد، اما مدعی شد که قصد کشتن سعید را نداشته است. متهم گفت: چندی پیش با سعید درگیر شدم و برای گرفتن درخواست پدرم از او با او درگیر شدم که منجر به قتل وی شد. در ادامه تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای ادامه تحقیقات و صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع و متهم در شعبه ۲ محاکمه شد. در جلسه رسیدگی ابتدا مادر مقتول به جرم خود اعتراف کرد اما همسر مقتول گفت که وی مورد عفو قرار گرفته است. و گفت هیچ شکایتی وجود ندارد.
پس از آن متهم در مقام خود قرار گرفت. او به قتل اعتراف کرد و گفت: او را زدم اما قصد کشتن او را نداشتم. متهم ادامه داد: ما مقتول را از قدیم می شناسیم. او مشتری فروشگاه ما بود. من و پدرم یک سوپرمارکت داشتیم. مقتول قبل از پدرم دو و نیم میلیون تومان وام گرفت و بعد از مدتی به او گفتم پول پدرم را پس بده اما توجهی نکرد. روز حادثه به سراغش رفتم و گفتم دوباره پول بده، این بار جواب داد پولم را نگرفتی، گفتم از پدرم پول گرفتی. و او پاسخ داد پس من با پدرت طرف قبض هستم و به تو ربطی ندارد. متهم ادامه داد: در این باره با هم دعوا کردیم و در لحظه عصبانیت او را زدم اما اصلاً قصد کشتن او را نداشتم. در آن زمان مست بودم و اصلا حالم خوب نبود و تحت تاثیر مستی این کار را انجام دادم. سپس قاضی به متهم گفت که مست بودی و چیز زیادی به خاطر نمی آوری و تحت تأثیر مستی این کار را انجام دادی. حالا توضیح بده چقدر نوشیده ای؟
متهم گفت: از ساعت 16 تا 22 مشروب خوردم. من با دوستان مشروب خوردم. مدام جلوی مغازه با ماشین یکی از دوستان مشروب می خوردیم. قاضی گفت: چطور این کار را کردی وقتی سوپرمارکت شغلی نیست که بتوان آن را رها کرد و مشتری مدام در حال رفت و آمد است. متهم پاسخ داد: مغازه را به یکی از بستگان و دوستانم دادم و ساعت ها مشروب خوردم. وقتی با مقتول تماس گرفتم حالم خوب نبود. بعد از دعوا با یکی از دوستانم فرار کردم. چند ساعت بعد بود که فهمیدم چه اتفاقی افتاده تا اینکه اصلاً احساس خوبی داشتم.
پس از اظهارات متهم، وکیل وی به جای وی حاضر شد. وی تقاضای استراحت کرد و گفت: خانواده موکلم در این حادثه بسیار مراقب خانواده مقتول بوده و دائماً با خانواده وی ملاقات می کردند. برای فرزندان قربانیان خانه ای خریدند و به نام آن ها نامگذاری کردند و از این طریق توانستند رضایت مادر این کودکان را به عنوان سرپرست جلب کنند. فکر می کنم اگر دادگاه به ما فرصت بدهد، شاید بتوانیم رضایت پدر و مادر دیگر را بگیریم. مادر مقتول از خانواده متهم درخواست سه میلیارد تومان کرده است اما آنها نتوانستند این مبلغ را تامین کنند به همین دلیل من به عنوان وکیل آنها می گویم اولیای دم نمی توانند مبلغ درخواستی مادر مصدوم را پرداخت کنند و نیمی از ارزش کل را بپردازند. پولی که می توانند بپردازند.
در این مرحله مادر مقتول با اعتراض به اظهارات وکیل گفت که چنین درخواستی نداشته و تنها خواسته اش انتقام از قاتل پسرش بوده است. وی گفت: من خون پسرم را با پول عوض نمی کنم، نمی دانم چه کسی از طرف من چنین چیزی گفته است، اما من چنین چیزی نگفتم و پول نمی خواهم و تنها آرزویم این است که قاتل پسرم تلافی کردن در این هنگام وکیل متهم مجدداً درخواست خود را مبنی بر توقف موقت اعلام کرد و گفت: از دادگاه می خواهیم به ما فرصت مذاکره بدهد. قاضی زالی رئیس دادگاه نیز گفت: اگر وکیل مطمئن باشد که امکانات و شرایط مذاکره وجود دارد، دادگاه این درخواست را می پذیرد، در غیر این صورت رسیدگی متوقف نمی شود، بلکه فرصت رضایت را می دهد. بنابراین داوران تصمیم گرفتند به دو خانواده فرصت مذاکره و رسیدن به صلح را بدهند.