کابینه رییسی به مراتب بدتر از کابینه روحانی است / نمایندگان منافع ملی و مصالح نظام را برای رای به کابینه پیشنهادی در نظر بگیرند / این کابینه آب سردی بر روی کسانی است که مسائل کشور را می‌شناسند –


سلام نو – سرویس اقتصادی: وزرای پیشنهادی ابراهیم رییسی این روزها در کمیسیون‌های مختلف مجلس حاضر می‌شوند و انتظار می‌رود تا آخر مرداد جلسات رای اعتماد وزرا نیز برگزار شود تا دولت جدید کار خود را به شکل رسمی از روزهای ابتدایی شهریور آغاز کند.

با معرفی کابینه مهم‌ترین پرسشی که پیش روی کارشناسان و حتی بخشی از بدنه رای حامی ابراهیم رییسی قرار گرفت این است که آیا این کابینه توانایی عبور کشور از بحران‌های کنونی را دارد؟

برای بررسی تیم اقتصادی با بهمن آرمان، اقتصاددان و استاد دانشگاه گفت‌وگو کردیم و یک به یک اعضای تیم اقتصادی دولت را مورد گفت‌وگو قرار دادیم.

آرمان که پیش از این در گفت‌وگویی دیگر از  نگران کننده بودن تیم اقتصادی رییسی سخن گفته بود حالا نیز اکثر وزرای اقتصادی را در وضعیت فعلی چندان توانمند ارزیابی نمی‌کند  و نسبت به ضعف آن‌ها هشدار می‌دهد. او معتقد است برای منافع ملی و منافع نظام هم که شده نمایندگان باید به برخی از گزینه‌های پیشنهادی رییسی رای اعتماد ندهند.

مشروح گفت‌وگوی بهمن آرمان با سلام نو را در ادامه می‌خوانید.

اجازه بدهید برای بررسی تیم اقتصادی پیشنهادی آقای رییسی از مهم‌ترین وزارتخانه اقتصادی، و شاید مهم‌ترین وزارتخانه دولت، یعنی وزارت نفت شروع کنیم. جواد اوجی نامزدی تصدی وزارت نفت را چگونه ارزیابی می‌کنید.

برای پاسخ به این سوال باید چند نکته را از قبل دانست. وزارت نفت عملا در شرایطی به دولت جدید تحویل داده می‌شود که در دولت گذشته ما شاهد سیاست‌های مشکوک آقای زنگنه بودیم. برای مثال وقتی آقای زنگنه در دور دوم به عنوان وزیر نفت انتخاب شدند اولین کاری که کردند این بود که مجوز تامین خوراک و سهمیه نفت پالایشگاه خوزستان که در کیلومتر ۱۵ بزرگراه آبادان به اهواز است- را باطل کردند. از این پالایشگاه، که کلنگش در زمان دولت دوم آقای احمدی‌نژاد زده شد، یک تابلوی زنگ زده بیشتر نمانده. قرار بود که بخشی از نفت تولیدی غرب کارون یعنی همین هورالعظیمی که چینی‌ها خشکش کردند- به فرآورده‌های نفتی تبدیل کنند و در کنارش هم چندین واحد پتروشیمی درست کنند.

با چنین اقداماتی شاید بتوان گفت که آقای زنگنه یکی از کسانی است که در پدید آمدن اعتراضات خوزستان نقش داشته است. این مردم روی دریایی از ثروت زندگی می‌کنند.  قرار بود با نفت غرب کارون به درآمد برسند، ولی با اقدامات آقای زنگنه نه تنها هیچ صنعت پایین دستی مثل پالایشگاه و پتروشیمی در آنجا ساخته نشد، بلکه به جای آن با صرف هزینه ۲ میلیارد دلاری یک خط لوله ۱۱۰۰ کیلومتری به آن سوی تنگه هرمز کشید. اگر یک دهم این مبلغ در دشت آزادگان، سوسنگرد، جفیر و خرمشهر هزینه شده بود شاید ما شاهد اعتراض‌های مردم نبودیم.

در دوره آقای خاتمی هم با وجود این که زمینه لازم وجود داشت آقای زنگنه دخالت کردند و طرح توسعه پالایشگاه بندر عباس را متوقف کردند. در دولت‌های بعد هم این پروژه هیچ گاه اجرا نشد و تنها پالایشگاه ستاره خلیج فارس، که در زمان دولت اول احمدی‌نژاد عملیات اجرایی آن آغاز شده بود، را ادامه دادند که آن هم ظاهرا به طور کامل تکمیل نشده و فاز چهارم آن که ظرفیت بسیار بالایی دارد هنوز به بهره برداری نرسیده.

از سوی دیگر آقای زنگنه قول داده بودند که ظرفیت تولید گاز در پارس جنوبی را به یک میلیارد متر مکعب در روز می‌رسانند ولی امروز در زمان تحویل دولت، تولید پارس جنوبی از ۷۰۰ میلیون فراتر نرفته است. البته نمی‌شود تاثیر تحریم، عدم دسترسی به تکنولوژی‌های نوین و نبود سرمایه‌گذاری خارجی را کتمان کرد.

در اقدامی دیگر آقای زنگنه در دور دوم وزارت خود در دولت روحانی به یک باره و  بدون هیچ منطقی قیمت گاز واحدهای پتروشیمی را تقریبا به ۶ برابر افزایش دادند و این در مجلس هم تصویب شد. البته بعدا این عدد از ۱۳ سنت به ۸ سنت کاهش یافت، اما عملا همین ۸ سنت هم به معنای ۳ برابر قیمت نسبت میانگین منطقه خلیج فارس است.

به همین خاطر حتی هندی‌هایی که شدیدا نیازمند کود شیمیایی هستند و در نظر داشتند در چابهار یک کارخانه بزرگ احداث کنند گفتند که با این قیمت سرمایه‌گذاری برای آن‌ها به صرفه نیست. هندی‌ها حتی حاضر شدند گاز را دو برابر قیمت میانگین خلیج فارس یعنی ۵ سنت بخرند، اما دولت ایران به خاطر تصویب قانون نتوانست کاری بکند. اینجا هم هرچند تحریم‌ها بی‌اثر نیستند، اما افزایش قیمت گاز طبیعی باعث شد تا فرصت‌های سرمایه‌گذاری بسیاری از دست برود. این در حالی است که بر اساس به هنگام‌ترین آمار شرکت نفت بریتانیا (BP) ذخایر گاز ایران حتی از روسیه هم بیشتر است و گاز طبیعی مزیت مطلق ایران است؛ نه مزیت نسبی.

بیشتر بخوانید  مرغ باز هم گران شد / قیمت جدید مرغ اعلام شد

آقای اوجی می‌تواند تغییر در چنین فضایی ایجاد کند؟

آقای اوجی عملا یک ویرانه را تحویل می‌گیرد و باید اصلاحات ساختاری بسیاری انجام دهد. ایشان هر چند در رشته نفت درس خوانده، اما این درس را در دانشگاهی خوانده که اعتبار علمی چندان بالایی ندارد. از طرف دیگر آقای اوجی پیشینه قابل اتکایی ندارند و زمان‌هایی که مسئولیت‌هایی اجرایی داشتند عملکرد قابل ملاحظه‌ای از خود بر جای نگذاشتند.

به طور مثال ایشان و سایر کسانی که در ستاد اجرایی فرمان امام بودند مسئول اجرای یک طرح پتروشیمی در منطقه عسلویه بودند که چندان هم بزرگ نبود و حجم سرمایه‌گذاری آن ۷۰۰ میلیون یورو بود. با این همه ایشان و آقای محرابیان، که قرار است وزیر نیرو شوند،  به عنوان نیروهای موثر در این پروژه نتوانستند آن را به سرانجام برسانند. این بی‌سرانجامی به گونه‌ای است که حتی عملیات اجرایی این پروژه هنوز شروع نشده و ساختمان‌های ساخته شده برای آن نیز به عنوان انبار مور استفاده قرار می‌گیرند.

کابینه رییسی به مراتب بدتر از کابینه روحانی است / نمایندگان منافع ملی و مصالح نظام را برای رای به کابینه پیشنهادی در نظر بگیرند /  این کابینه آب سردی بر روی کسانی است که مسائل کشور را می‌شناسند

به نظر من بعید است فردی با چنین پیشینه‌ای از آن چنان توانایی برخوردار باشد که بتواند به خام فروشی نفت پایان دهد یا واحدهای جدید پتروشیمی و پالایشگاهی بسازد. حتی در کشورهایی که سیستم‌های حکومتی مشخصی دارند که فرد در آن نقش کمتری دارد باز هم فرد در چنین جایگاه‌هایی موثر است، چه برسد به کشور ما که افراد می‌توانند تاثیر بسیاری داشته باشند. در مجموع فردی که برای وزارت نفت در نظر گرفته‌اند اساسا باید توان اجرایی و توان درک این گونه مسائل را داشته باشند.

شما به علی اکبر محرابیان کسی که سابقه وزارت دارد و حال با انتخاب ابراهیم رییسی نامزد تصدی وزارت نیرو است، اشاره کردید. این انتخاب را چطور می‌بینید؟

به نظر من بعید است که آقای محرابیان در حد و اندازه‌ای باشد که بتواند زنجیره سدهای برق آبی روی رودخانه‌های بزرگ ما یعنی کارون، دز و کرخه را اجرایی کنند، ۸ تا ۱۰ هزار مگاوات برق تقریبا رایگان تولید کنند، بیش از ۱۵ میلیارد متر مکعب آب را در زمستان برای تابستان ذخیره کنند و به بحران کم آبی در کشور سر و سامان دهد و از همه مهم‌تر ۱۴ هزار مگاوات کمبود ظرفیت نیروگاه‌های برق را جبران کند. ایشان هم گزینه مناسبی نیست.

در چنین شرایطی سید رضا فاطمی امین در وزارت صنایع چه عملکردی خواهد داشت؟

هیچ شناختی از ایشان و عملکردش وجود ندارد. مشخص نیست چند سرمایه‌گذاری کرده و چند کارخانه ساخته است؟ باید دید چه برنامه‌ای دارند و چه چیزی برای وزارت خانه در سر دارند. تا آن جا که ما می‌دانیم ایشان با آن همه امکانات آستان قدس نتوانست کاری آن چنانی ارائه دهد.

 جواد ساداتی‌نژاد گزینه وزارت کشاورزی ابراهیم رییسی است. او را چطور می‌بینید و چه مشکلاتی در پیش خواهد داشت؟

من شخصی را که وزیر کشاورزی شده است را نمی‌شناسم که درباره‌اش اظهار نظر کنم، اما به نظرم وزارت کشاورزی با چند مسئله اساسی روبه‌رو است. با وجود این که ۹۰ درصد آب مصرفی ایران در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد باز هم مشکلات کشاوزی ما پا برجاست. دولت در بحران مرغ رسما اعلام کرد که برای نهاده‌های دامی ۸۵ درصد به خارج وابسته هستیم. از طرف دیگر ایران با جمعیت ساکن ۷۰ میلیون نفری پنجمین کشور وارد کننده جو در جهان است و بیش از ۵.۵ میلیون تن ذرت هم وارد ‌می‌کند که ارزش آن نزدیک به ۲ میلیارد دلار است.

در چنین وضعی وزارت کشاورزی مسئولیت‌های زیادی دارد. این وزارت خانه باید روش آبیاری زیر سطح را که جایگزین آبیاری قطره‌ای شده است را اجرا کند. این سیستم باعث کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در هر هکتار و افزایش ۳۵ درصدی تولید می‌شود. این طرح در شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی خوزستان جواب داده است و اجرای گسترده آن می‌تواند وابستگی کشور به واردات کالاهای کشاورزی را کم و در مصرف آب صرفه‌جویی قابل توجهی کند. عمملیاتی کردن این طرح‌ها یک مرد عمل و یک مدیر قدرتمند می‌خواهد.

احسان خاندوزی، وزیر جوان اقتصاد، چه اولویت‌هایی در پیش دارد؟

بیشتر بخوانید  نوع «دلتا پلاس کرونا» چیست؟ -

ایشان یک وظیفه مهم دارد و آن عملیاتی کردن وعده‌های آقای رییسی در زمینه کاهش مالیات بخش تولید و افزایش مالیات فعالیت‌های غیر مولد است. وزیر اقتصاد همچنین باید بورسی که به یک مرکز فساد گسترده تبدیل شده است را نیز اصلاح کند. بورس در حال حاضر تامین کننده ۵ درصد منابع مالی مورد نیاز سرمایه‌گذاری‌های جدید است، در حالی که حتی در کشورهای تازه صنعتی شده مثل مالزی، تایوان، اندونزی و ترکیه این رقم بالای ۷۰ درصد است.

بر اساس آمار سال ۲۰۱۹  فدراسیون جهانی بورس‌های اوراق بهادار در بورس تهران تنها ۵ میلیارد دلار تجهیز منابع صورت گرفته، آن هم با دلار ۳۵۰۰ تومانی؛ این یعنی با نرخ واقعی دلار میزان تجهیز منابع به ۵ میلیارد هم نمی‌رسد. این در حالی است که در همان سال در بورس کره جنوبی رقمی بالغ بر ۵۲۳ میلیارد دلار تجهیز منابع صورت گرفته است.

در نتیجه بزرگ‌ترین چالش وزیر اقتصاد جدید اصلاح قانون مالیات به نفع تولید، سامان دادن بورس و تبدیل کردن آن از مرکز فساد و سوداگری به مرکز تامین منابع مالی است.

وزارتخانه آخر هم وزارت راه و شهرسازی که به رستم قاسمی وزیر سابق نفت رسید. قاسمی مسیر دشواری در پیش دارد؟

این وزارتخانه از کلیدی‌ترین وزارتخانه‌های ما است و به نظر می‌رسد در مجموع فرد مناسبی برای آن انتخاب شده، زیرا دارای پیشینه اجرایی قابل قبولی است. عملکرد این وزارتخانه چندان از تحریم‌ها متاثر نیست. برای ساخت مسکن و آزادراه نیازی به ارز نیست و ما امکانات به اندازه کافی داریم و حتی در زمینه صادرات خدمات مهندسی هم می‌توانیم فعال باشیم. برای ساخت راه‌آهن به ۱۰ تا ۱۵ درصد نیاز ارزی است، زیر اخیرا ریل راه آهن هم برای سرعت‌های تا ۱۶۵ کیلومتر در ذوب آهن اصفهان تولید می‌شود.

امروز ما ماشین آلات کافی حتی برای صدور خدمات مهندسی داریم. برای ساخت مسکن هم تنها به واردات تکنولوژی نیاز داریم وگرنه در زمینه تولید سیمان رتبه چهارم جهان، در تولید فولاد رتبه دهم را داریم، از صادر کنندگان لوازم صنعت خانه سازی مثل کاشی، شیشه و در و پنجره UPVC هستیم.

بنابراین ما می‌بینیم کار آقای قاسمی نسبت به دیگران ساده‌تر است چون کافی است قانون فعلی برای ساخت مسکن، راه‌آهن و آزادراه را به گونه‌ای اصلاح کنند که بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری ترغیب شود.

ضمن این که در مدیریت پیشین بورس مصوبه‌ای مهمی به تایید رسید و دو هفته پیش ابلاغ شد که بر اساس آن برای اجرای پروژه‌های ساختمانی، ساخت آزاد راه‌ها و پروژه‌های نیمه تمامی که ماشین‌آلات خود را وارد کرده‌اند امکان تامین منابع از بورس وجود دارد. بنابراین وزارت راه و شهرسازی می‌تواند لوکوموتیو اقتصاد ایران باشد و آقای قاسمی می‌تواند باعث تحول عمده‌ای در اقتصاد کشور شود و نرخ بیکاری را به شدت کاهش دهد.

به هر حال وزیر جدید راه و شهرسازی باید به این مهم توجه کند که فلات مرکزی ایران نه از طریق بند امام و نه از طریق بندر بوشهر و حتی بندر عباس به شبکه آزاد راهی متصل نیست. کشور حداقل نیاز به ۱۲ هزار کیلومتر آزاد راه دارد و خلیج فارس باید از طریق خطوط راه‌آهن تندرو به فلات مرکزی ایران متصل شود. این‌ها هرچند کارهای بزرگی هستند ولی حتی در شرایط فعلی قابل انجام هستند.

دست دیگران به اندازه رستم قاسمی باز نیست؟

اگر وزیر نفت بخواهد پالایشگاه و پتروشیمی بسازد نیاز به تکنولوژی، شرکت خارجی و منابع ارزی نیاز دارد که تحریم‌ها چندان دست وزیر را باز نمی‌گذارد. مهم‌ترین مشکل ما صنعت نفت است که به شدت تکنولوژی‌بر، سرمایه‌بر و ارزبر است و پیش‌برد آن در دوران تحریم چندان آسان نیست. در مقابل وزیر اقتصاد، وزیر کشاورزی و وزیر راه دست بازتری برای تغییر قانون و تغییرات گسترده‌ دارند.

کابینه رییسی به مراتب بدتر از کابینه روحانی است / نمایندگان منافع ملی و مصالح نظام را برای رای به کابینه پیشنهادی در نظر بگیرند /  این کابینه آب سردی بر روی کسانی است که مسائل کشور را می‌شناسند

یکی از محورهای اقتصادی هم که رهبری اعلام کرده‌اند این است که بخش ریالی اقتصاد را تقویت کنیم تا بتوانیم از موضع قوی‌تری با قدرت‌های خارجی مذاکره کنیم چون ما می‌دانیم سیاست گرایش به شرق چیزی جز فاجعه به بار نیاورده است. دیدیم که چینی‌ها هورالعظیم را خشک کردند و همین کار یکی از ریشه‌های اعتراضات شد. به واسطه خشک شدن هورالعظیم صدها راس گاومیش مرد، گاو میشی که هر راس آن ۳۰۰ میلیون تومان است و زندگی یک خانواده را تامین می‌کند. از طرف دیگر روسیه که این اندازه از ما پول گرفته برای ما یک نیروگاه، یک راه آهن یا یک کارخانه ساخته است؟

بیشتر بخوانید  اختلال در سامانه ‎کارت سوخت تهران مشکوک است -

یکی از انتخاب‌هایی که با نقدهای بسیاری مواجه بود، انتخاب مسعود میرکاظمی برای سازمان برنامه و بودجه بود. این انتخاب را چطور ارزیابی می‌کنید؟

باید پذیرفت که سازمان برنامه و بودجه دیگر نقش سابق خود را ندارد، چون بدنه دولت چنان بزرگ شده که چیزی به نام بودجه عمرانی نداریم که رییس سازمان برنامه و بودجه بخواهد روی آن دخل و تصرف کند. حتی اگر تحریم‌ها لغو شوند و تولید نفت به ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت برساند و ۲.۵ میلیون بشکه را هم صادر کنیم باز هم به دلیل پرهزینه بودن بدنه دولت پولی برای پروژه‌های عمرانی نمی‌ماند که برنامه و بودجه برای آن تصمیم بگیرد. در پازل فعلی سازمان برنامه و بودجه به دلیل کمبود منابع نمی‌تواند نقش چندانی بازی کند.

این در حالی است که با توجه به گزینه وزارت خارجه به نظر احیای برجام و لغو تحریم‌ها بعید است و به همین دلیل نقش سازمان برنامه کم‌تر از چیزی است که تصور می‌شود.

با وضعیتی که شما تصویر کردید، آیا این کابینه می‌تواند کشور را از بحران خارج می‌کند؟

انتظاراتی که از آقای رییسی می‌رفت خیلی بیش از این‌ها بود و این کابینه آب سردی بر روی آنانی بود که از نزدیک مسائل کشور و اقتصاد میدانی را می‌شناسند. متاسفانه آقای رییسی کابینه بسیار ضعیفی معرفی کرده است. من امیدوارم نمایندگان مجلس در راستای منافع ملی و مصالح نظام به افرادی که کارنامه قابل قبولی ندارند رای ندهند.

کابینه رییسی به مراتب بدتر از کابینه روحانی است / نمایندگان منافع ملی و مصالح نظام را برای رای به کابینه پیشنهادی در نظر بگیرند /  این کابینه آب سردی بر روی کسانی است که مسائل کشور را می‌شناسند

من آقای محرابیان را در حد اجرای پروژه‌هایی در حد سد بختیاری به عنوان بلندترین سد جهان هم نمی‌بینیم. از طرف دیگر آقای اوجی که یک پروژه ۷۰۰ میلیون یورویی را اجرا نکرده چطور می‌خواهد وزیر نفت شود؟ امروز هم همه نگاه‌ها به مجلس است و انتظار این است که مجلس به وزرایی که کارنامه قابل توجه ندارند رای ندهند.

با وجود شرایط بد فعلی باز هم معتقدید نباید به برخی وزرا رای داد؟

بله حتی در شرایط بد فعلی کشور هم نباید به این‌ها رای داد چون آمدن این افراد ناتوان و بی‌انگیزه اوضاع را به مراتب برای کشور بدتر خواهد کرد. بنابراین بهتر است برای مدتی بعضی وزارتخانه‌ها با سرپرست اداره شوند تا با وزیر بد.

به نظر شما آیا این کابینه از کابینه حسن روحانی بهتر است؟

این کابینه به مراتب بدتر از کابینه روحانی است و ما شاهد یک ناامیدی بسیار بزرگ از کابینه معرفی شده هستیم. ضمن این که باید توجه کرد روحانی با وجود شرایط کشور توانست کارهای بزرگی را به سرانجام برساند. به سرانجام رساندن آزادراه خرم آباد به اراک که طولانی‌ترین تونل شش بانده خاورمیانه را دارد کار کوچکی نیست.

بهره برداری از تعداد زیادی از سدها، تکمیل چندین پروژه نفتی و پتروشیمی بزرگ و افزایش تولید فولاد به ۳۰ میلیون تن چندان  ساده نیست. بنابراین کابینه روحانی و رییسی را با هم نمی‌شود مقایسه کرد چون حداقل برخی از آن‌ها انگیزه داشتند. درست است وزارتخانه‌هایی مثل نیرو، اقتصاد، کشاورزی و نفت وزرای چندان خوبی نداشتند ولی به هر شکل کابینه با انگیزه داشت.

در ضمن توجه داشته باشید برخی از وزرای روحانی انتخاب خود او نبودند، آن چنان که تعدادی از وزرای آقای رییسی وزرایی نیستند که خودشان انتخاب کرده باشند و اکثرشان ریشه در ستاد فرمان اجرایی امام دارند و به نظرم آقای مخبر آن‌ها را به کابینه آورده و به نظر می‌رسد با این شرایط رییس تیم اقتصادی دولت است. شخص آقای مخبر آدم توسعه‌گرایی است و کارهای بزرگی در ستاد اجرایی انجام داد، از جمله ساخت بزرگ‌ترین کارخانه قند و کاغذ در خوزستان و بزرگ‌ترین مجتمع پتروپالایشگاهی کشور در منطقه‌ی ویژه‌ی صنایع انرژی‌بر پارسیان ولی برداشت من این است که افرادی که همراه ایشان آمدند توان انجام کارهایی که به آن‌ها واگذار شده را ندارند حالا این که آقای مخبر با این آدم‌های ضعیف و ناتوان چطور می‌خواهد مملکت را اداره کند نمی‌دانم.

ما در رسانه‌ها شنیده بودیم که آقای مخبر گفته بودند که زمانی معاونت اول رییس جمهور را می‌پذیرند که بتوانند تعدادی از وزرای اقتصادی را خودشان انتخاب کنند. حالا باید دید این تیم در همان راستا است یا خیر. در مجموع من فکر می‌کنم آقای رییسی را تحت فشار گذاشتند چون ایشان با این کابینه نمی‌تواند وعده‌هایی که در انتخابات داد را عملی کند.

دیدگاهتان را بنویسید