شانس یک امر تصادفی است یا نوع تفکر و رفتار ما میتواند روی بخت و اقبالمان تأثیر بگذارد؟
ﭼﺮا ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮدم ﺑﯽ وﻗﻔﻪ در زﻧﺪﮔﯽ ﺷﺎﻧﺲ ﻣﯽ ﺁورﻧﺪ در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﻳﺮﻳﻦ همیشه ﺑﺪﺷﺎﻧﺲ هستند؟ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺮاﯼ ﺑﺮرﺳﯽ ﭼﻴﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﺮدم ﺁن را ﺷﺎﻧﺲ ﻣﯽ ﺧﻮاﻧﻨﺪ، دﻩ ﺳﺎل ﻗﺒﻞ ﺷﺮوع ﺷﺪ.
اﻓﺮاد ﺑﺪﺷﺎﻧﺲ ً ﻋﻤﻮﻣﺎ ﻋﺼﺒﯽ ﺗﺮ از اﻓﺮاد ﺧﻮش ﺷﺎﻧﺲ هستند و اﻳﻦ ﻓﺸﺎر ﻋﺼﺒﯽ ﺗﻮاﻧﺎﻳﯽ ﺁﻧﻬﺎ در ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺻﺖ های ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮﻩ را ﻣﺨﺘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. در ﻧﺘﻴﺠﻪ، ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﺻﺖ هاﯼ ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮﻩ را ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﻴﺶ از ﺣﺪ ﺑﺮ ﺳﺎﻳﺮ اﻣﻮر از دﺳﺖ ﻣﯽ دهند.
ﺑﺮاﯼ ﻣﺜﺎل وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽ روﻧﺪ ﭼﻨﺎن ﻏﺮق ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺟﻔﺖ ﺑﯽ ﻧﻘﺼﯽ هستند ﮐﻪ ﻓﺮﺻﺖ هاﯼ ﻋﺎﻟﯽ ﺑﺮاﯼ ﻳﺎﻓﺘﻦ دوﺳﺘﺎن ﺧﻮب را از دﺳﺖ ﻣﯽ دهند. ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻣﺸﺎﻏﻞ ﺧﺎﺻﯽ روزﻧﺎﻣﻪ را ورق ﻣﯽ زﻧﻨﺪ و از دﻳﺪن ﺳﺎﻳﺮ ﻓﺮﺻﺖ هاﯼ ﺷﻐﻠﯽ ﺑﺎز ﻣﯽﻣﺎﻧﻨﺪ.
اﻓﺮاد ﺧﻮش ﺷﺎﻧﺲ ﺁدم هاﯼ راﺣﺖ ﺗﺮ و ﺑﺎزﺗﺮﯼ هﺴﺘﻨﺪ، در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺁﻧﭽﻪ را در اﻃﺮاﻓﺸﺎن وﺟﻮد دارد و ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺁﻧﭽﻪ را در ﺟﺴﺘﺠﻮﯼ ﺁﻧﻬﺎ هستند ﻣﯽ ﺑﻴﻨﻨﺪ.
ریچارد وایزمن، روانشناس بریتانیایی انسانهای خوششانس و بدشانس را بر اساس ۴ فاکتور کلیدی از هم جدا میکند؛ او از ترفندی پرده برمیدارد که میتواند شانس را بالا ببرد.
چرا بعضیها نسبت به بقیه خوش شانس تر هستند؟
اگر تا به حال برایتان پیش آمده که این سوال را از خود بپرسید، بد نیست دوباره به آن فکر کنید. به گفته ریچارد وایزمن انسانها خودشان خوش شانسی یا بداقبالی خود را رقم می زنند.
او که روی نقش شانس در زندگی مطالعه میکند میگوید مطالعهاش یک تحقیق علمی است و به تفاوتهای میان انسانهایی که خودشان را خوش شانس یا بدشانس تصور میکنند، می پردازد.
اما نتیجه نهایی چیست؟
شانس یک قابلیت جادویی یا حاصل یک تصادف نیست و کاملا تحت تأثیر نحوه تفکر و رفتار ماست. انسان ها براحتی می توانند به یک آدم خوش شانس تیدیل شوند.
چطور خاطرات بد را فراموش کنیم؟
از آن دسته افراد هستید که میدانید کدام کشور قهرمان جام جهانی ۱۹۳۸ شده اما یادتان نمیآید ماشینتان را کجا پارک کردهاید؟ این موضوعی است که گروهی از دانشمندان روی آن تأکید دارند؛ اینکه برای داشتن حافظهای قوی تر لازم نیست هر اطلاعاتی را به ذهن بسپاریم.
به عقیده آنها راه رسیدن به این هدف فراموشی گزینشی است. دانشمندان میگویند فراموش کردن فواید شگفتانگیزی دارد.
اگر حافظه بشر یک حد مشخص داشته باشد، ما حتی به این حد نزدیک هم نشده ایم. ما باید برای فراموش کردن خاطرات بد ؛ فراموش کردن را یاد بگیریم؛ و این کار تنها با تمرین کردن میسر می شود ، با تکرار به مرور می توانیم خاطرات بد و منفی را از ذهنمان پاک کنیم.
چگونه شادتر باشیم؟
شادی نتیجه توقع شماست. انسان می تواند در هر زمان و هر موقعیتی احساس شادی کند. نوع نگرش شما به زندگی نقش مهمی در شاد بودن شما دارد. پس سعی کنید در هر مقطع زندگی در کنار تمام مشکلات شاد باشید.
همچنین سعی کنید به مدت یک یا دو هفته در ساعت مشخصی به رختخواب بروید و تلاش کنید که به هیچ وجه پس از آن ساعت بیدار نمانید.
آیا این کار تغییری در خلق و خوی شما ایجاد کرد؟ اگر چنین بود تلاش کنید برای همیشه از این برنامه خواب پیروی کنید. کمکم شب زود خوابیدن عادتتان میشود و احساس شادکامی به سوی شما بازمیگردد.
حالا نوبت رسیدن به خوش شانسی ست. ما را در ادامه مقاله همراهی کنید تا به یک آدم خوش شانس تبدیل شوید. برای رسیدن به خوش شانسی باید از چهار مرحله عبور کرد.
مراحل رسیدن به خوش شانسی
آدمهایی که از نظر ما “خوش شانس”هستند، در واقع به خوبی از عهده انجام این چهار مورد برآمدهاند:
1- استفاده از فرصتهای تازه
آنهایی که خودشان را خوش شانس میدانند، این توانایی را دارند که به موقع فرصتها را به چنگ آورند و از آنها استفاده کنند. این افراد از هر راه جدیدی که جلوی پایشان باز می شود استقبال میکنند و در آن مسیر قدم برمیدارند.
وایزمن میگوید، انسانهای بدشانس درست برعکس عمل می کنند: ” این آدمها به برنامه یکنواخت خود عادت کردهاند و حتی اگر فرصتی برایشان پیش بیاید، از رفتن به سمت آن میترسند.”
۲- پیروی از حس ششم
به جنبههای مثبت نگاه کنید و دنباله روی حس درونی خود باشید. پیروی از حس ششم از جمله راههای اصلی برای به چنگ آوردن فرصتهای تازه است؛ کاری که خوش شانسها از انجامش ابایی ندارند. اگر چیزی به نظرشان خوب بیاید، با اعتماد به حس درونی خود جلو میروند.
اما بدشانسها به شکل ذاتی بیش از حد به یک موضوع فکر و آن را تجریه و تحلیل می کنند؛ چیزی که در نهایت به ضررشان تمام میشود.
وایزمن می گوید: “زمان زیادی طول می کشد تا به نتیجه برسند و فکر کردن هم خیلی به آنها کمک نمیکند.” انتظارات مثبت می تواند به نتایج مثبت منجر شود.
۳- در انتظار موفقیت
از آنجایی که آدمهای خوش شانس خوش بین هم هستند، انتظار دارند در همه کارها موفق شوند. وایزمن می گوید: “این دسته از افراد انتظار دارند همه کارهایشان نتیجه بدهد و این طرز فکر باعث میشود پیش بینی شان درست از آب درآید.”
این رویکرد البته همیشه هم جواب نمیدهد اما داشتن تفکر مثبت به آنها این قدرت را می دهد که حتی در شرایط سخت هم ناامید نشوند.
این ویژگی آنها علاوه بر این باعث میشود برای دیگران جذاب باشند.
در آدمهای بدشانس اما، این بدبینی است که کنترل را در دست می گیرد. وایزمن در مورد این دسته از افراد میگوید: ” آدمها معمولا از آنها دوری می کنند چون بیشتر مواقع دلمرده وغمگین هستند.” انسانهای خوش شانس تفکر مثبت خود را حفظ می کنند تا شانس بدشان به خوش شانسی تبدیل شود.
۴- حفظ تفکر مثبت
حفظ تفکر مثبت کلیدی ترین نکته به حساب می آید. اتفاقات بد برای همه می افتند اما آدمهای خوش شانس این توانایی را دارند که دوباره روی پای خود بایستند. آنها از تجربیات خود درس می گیرند و ادامه می دهند. چنین رویکردی حتی می تواند بدشانسی را به خوش شانسی تبدیل کند.
اما آنهایی که خود را بداقبال می دانند، حتی با کوچکترین مسأله منفی کاملا به هم می ریزند. آنها مطمئنند که آیندهای تیره و تار انتظارشان را می کشد و تلاش کردن هیچ فایدهای ندارد. خوش شانسی های خود را بشمارید تا نگرشی مثبت پیدا کنید.
میخواهید خوش شانس باشید؟
خوش بختانه هنوز هم امید هست. ریچارد وایزمن می گوید با بهکارگیری چند تکنیک مشخص هر کس می تواند مثل افراد خوش شانس فکر و رفتار کند.
یکی از این راهکارها، داشتن یک “دفترچه شانس” برای ثبت اتفاقات مثبت روزانه است: “هر بار که خوش شانسی میآورید یا اتفاق مثبتی برایتان می افتد ، هر چقدر هم کوچک به نظر بیاید، آن را یادداشت کنید.”این کار به کاهش انرژیهای منفی و توجه به جنبه های مثبت زندگی کمک می کند.
شکی نیست که گاهی اوقات اتفاقاتی برایمان می افتد که خارج از کنترل ماست، اما داشتن یک “دفترچه شانس” کمک میکند انعطاف پذیرتر باشیم. وایزمن می گوید این تکنیک فورا نتیجه نمی دهد و تأثیرش بعد از حدود یک هفته آشکار خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
چگونه یک زن قوی باشیم ؟
درمان افسردگی با شعر