وقتی ایرج گادری 10 سال بعد ساخت فیلم “می خواهم زنده بمانم” را شروع کرد ، افراد زیادی به او پیشنهاد بازی در این فیلم را دادند ، اما گادری بازیگری را انتخاب کرده بود که از او خبری نداشت. این بازیگر گزینه مورد نظر خود را پیدا کرد و اکنون داستان جدیدی آغاز شد. بازیگران وی برای شرکت در جنگ تانکرهای نفت جلسه شفاهی با محمد بزورنیا ترتیب داده بودند ، اما گادری ترجیح داد منتظر بماند تا بازیگر این پروژه را که چیزی غیر از فاطمه گودرزی بود ، به پایان برساند.
فاطمه گودرزی زاده در دهم ژوئیه سال 1963 در خانواده ای از طبقه متوسط در تهران متولد شد ، اما از نژاد لرستان است. او از آن دست بازیگرانی نیست که با بازیگری کشته شوند و شاید سرنوشت او به همین سمت کشیده شود.
به گزارش ایسنا ، به مناسبت تولد این بازیگر ، موزه سینما مصاحبه ویدئویی کوتاهی با وی منتشر کرد که در آن گودرزی ورود خود به دنیای بازیگری را ابراز و از اتفاقات ناخوشایند سینما ابراز تاسف کرد و برای مردم آرزوی خوشبختی کرد. کشور ما که سزاوار خوشبختی است.
نوازنده سنتور در دوران دانشجویی با روی هالای ، وارد دنیای هنر شد و تصور نمی کرد روزی وارد بازیگری و سینما شود: «گاهی اوقات دست سرنوشت باعث می شود انسان مسیری را طی کند. گاهی اوقات شخص بسیار تشنه کار است و گاهی این شغل علیه اوست. “من با اشتیاق بسیار عادی وارد این حرفه شدم.”
او بازیگری را دوست نداشت و شاید از سر کنجکاوی در تست بازیگری شرکت کرده باشد ، اما وقتی در اولین قدم تشویق شد ، او همان طور ماند و برای بازیگری موفق ، شروع به مطالعه و پیگیری و کار روی بدن و صدای او را امتحان کنید. برای بازیگری لازم است.
وی برای اولین بار از طریق مهوش جزایری ، مدیر تولید پروژه “عکسهای مادربزرگ” به کارگردانی باخمان زرین پور ، در یک تست بازیگری شرکت کرد و برای بازی در نقش کوچکی دعوت شد. هم تیمی وی حسین پناهی بود. شاید این انگیزه ها به او اعتماد به نفس بدهد و او در دنیای بازیگری باقی بماند.
اولین فیلم او “برای همه” نام دارد که تحت تأثیر فضاهای اول انقلاب ظاهری کارگری مانند دارد.
در این فیلم کوتاه ، گودرزی به یاد می آورد که در آن زمان ، هرکسی که قادر به کار بود با امتحان مقابل دوربین می آمد و البته سازندگان پروژه نیز از شناخت بالایی برخوردار بودند ، اما اکنون اطرافیان مدیر آزمایش می شوند آنها تسلیم این پروژه نمی شوند و اتفاقات بدتری هم می افتد ، مانند پول گرفتن از یک بازیگر جاه طلب که داستان قدیمی است ، یا مجبور کردن یک دوست و تهیه کننده معروف به ایفای نقش.
گودرزی در ادامه به توصیف نقش خود در دو فیلم “جنگ های تانک” و “می خواهم زنده بمانم”.
او احترام ویژه ای برای محمد بزرگنا ، کارگردان فیلم و همسرش پروین صفری ، طراح صحنه فیلم قائل است. من می مانم “و حالا این بازیگر با سخنان اطرافیانش روبرو شده است که ایرج گادری می خواهد 10 سال دیگر فیلم بسازد و … اما گودرزی که به گفته وی برخی اخلاق های مردانه دارد ، نمی تواند به قول لفظی خود به بزرگان
از طرف دیگر ، با وجود طرفداران زیادی که مشتاق بازی در “می خواهم زنده بمانم” بودند ، ایرج گادری تصمیم خود را گرفته بود و بازیگری را انتخاب کرده بود که بهترین گزینه برای نقش امتحان مورد نظر او بود.
به همین دلیل از تهیه کننده فیلمش خواست تا منتظر بماند تا نقش گودرزی در جنگ تانکرها به پایان برسد.
گودرزی با یادآوری این خاطرات می گوید: او در آن زمان بازیگر اصلی نبود. اما آنها چنان هوشیار بودند که اگر می دانستند بازیگری برای این نقش مناسب است ، حتی اگر او را نمی شناختند منتظر او می ماندند.
این بازیگر که رضایت تماشاگران برای او بسیار مهم است ، گفت: تلویزیون آنقدر بزرگ است که 80 میلیون نفر جمعیت دارید و رضایت آنها سخت تر است. سینما فضای حرفه ای تری است اما از نظر بازیگری اینگونه نیست. “زیرا در مقابل سینما و دوربین های تلویزیونی سعی می کنم وظیفه خود را به درستی انجام دهم.”
او به نقش زنی از جنوب شهر با همین فرهنگ علاقه داشت و توسط مسعود کیمیایی برای فیلم “اعتراض” دعوت شد ، اما بعداً بیتا فرهی این نقش را بازی کرد که گودرزی معتقد است او بسیار خوب عمل کرد …
در پایان این مکالمه کوتاه ، گودرزی درباره رویاهای خود می گوید: امیدوارم در آینده اوضاع برای فعالان سینما راحت تر شود. از بخل و کینه پرهیز کنید و به همه افرادی که توانایی کار دارند اجازه کار دهد. شرایط اقتصادی مردم نیز بهبود خواهد یافت. من حرفه های زیادی دارم ، اما همه آنها در یک مصاحبه شغلی نمی گنجند. من آرزو می کنم مردم ما خوشبختی داشته باشند زیرا آنها شایسته آن هستند.
انتهای پیام