عواملی که باعث عدم تمرکز حواس می شود
عدم تمرکز حواس ، موضوعی است که بسیاری از جوانان از آن رنج می برند و دلایل مختلف و متعددی دارد. همان طور که خود می دانید، تمرکز حواس در هر کاری از جمله مطالعه و درس خواندن – از ضروریات قطعی است.
تمرکز حواس، حالتی ذهنی و روانی است که در آن حالت، تمام قوای حسی، روانی و فکری انسان روی موضوع خاصی متمرکز می شود و تضمین کننده امر یادگیری و انجام صحیح کارها و رهایی از خطرات احتمالی است.
به هر حال در یک جمع بندی کلی، می توان گفت: بیشتر افراد به دلایل عمده زیر، با عدم تمرکز فکر و حواس مواجه می شوند:
1 . کسانی که خود را به انجام دادن کار یا مطالعه درسی مجبور می کنند در حالی که تمایل درونی چندانی به آن ندارند. در این صورت تمام قوای ذهنی و روانی شان به طور خودکار از آن موضوع پرت می شود و دچار حواس پرتی می گردند. چنین افرادی ممکن است مدت ها با بی علاقگی کارهایی انجام می دهند یا به دنبال درس یا رشته تحصیلی خاصی، تلاش هایی کنند و به عبارت دیگر خود را مجبور به انجام دادن آن کار یا مطالعه می بینند.
2 . فشارهای روانی نیز از عوامل عمده تشتت فکری است. بیشتر افراد زمانی که با مسأله ای مواجه می شوند، اگر معتقد باشند زمان کافی برای حل آن ندارند و یا توانایی حل مسأله و کسب توفیق را در خود نبینند، دچار نگرانی و اضطراب می شوند
و در نتیجه این نگرانی ها، ترس از شکست، افکار منفی عدم اعتماد به نفس و خیال بافی های منفی گرایانه، توان عمل و ابتکار و خلاقیت را از آنان سلب می کند و به جای اینکه روی موضوع خاص تمرکز کنند، بر ترس و احتمال شکست خود تمرکز می کنند و یأس و ناامیدی بر آنها چیره شده و موجب حواس پرتی می شود.
3 . گاهی برخی حوادث و اتفاقات، فضای روانی فرد را دچار اختلال می کند (نظیر آنچه در زندگی شخصی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی و… رخ می دهد)، امکان تمرکز حواس را از بین می برد.
4 . گاهی عدم رعایت بهداشت مطالعه و اصول و قوانین آن و بهره نگرفتن از روش مناسب مطالعه، باعث خستگی جسمی و روانی شده و آمادگی روانی لازم برای مطالعه و درس خواندن از بین می برد. در نتیجه احساس بی علاقگی و به دنبال آن عدم تمرکز حواس بر او مستولی می شود.
5 . تکثر و تعدد فعالیت های فرد مخصوصا اگر در توان انسان نباشد، باعث عدم تمرکز حواس می شود.
11 راه کار عمده که می تواند تمرکز شما را بالا ببرد
۱ – تعریف دقیقی از نتایج کلیدی داشته باشیم :
هر کار رو میتوان از یک سطح پایین تا سطح های بالاتر دسته بندی کرد. مثلا میشه کارها رو به ضروری، مهم، معمولی و بی اهمیت دسته بندی کرد. برای اینکه بتونیم کارها رو دسته بندی کنیم، نیازه که یک تعریف دقیقی از نتایج کلیدی داشته باشیم. یعنی باید بدانیم که کدام کارها، برایمان نتایج کلیدی دارند و کدام کارها ندارند.
در اینجا کارهای ضروری نتایج کلیدی و سریع دارند. کارهای مهم، نتایج کلیدی اما زمانبر دارند. کارهای معمولی نتایج معمولی دارند. کارهای بی اهمیت، هیچ تاثیری ندارند.
خب حالا که متوجه شدیم که کدام کارها نتایج کلیدی بیشتری دارند، باید سعی کنیم تمرکز خودمون رو روی اونها افزایش بدیم. دقت داشته باشیم که در هر روز حداکثر ۲ کار کلیدی رو در نظر بگیریم. یادمون باشه که اگر در طول روز، هر کاری هم که انجام ندادیم، موظفیم حداقل کارهای کلیدی رو انجام بدیم.
قانون ۲۰/۸۰ اینجا حاکمه، یعنی هر روز تنها ۲۰ درصد کارها، مهمترین کارها هستند. در عوض ما باید ۸۰ درصد انرژی و تمرکزمون رو صرف این کارهای کلیدی کنیم. پس اصلا نیار نیست که دائم استرس داشته باشیم که کارهامون عقب افتاده.
۲ – خودمان مسئول نتیجه کارها هستیم :
مسئولیت انجام کارها به عهده خودمان هست. اگر هدف تعیین کردیم و برنامه ریزی کردیم، فقط نیاز به تلاش کردن هست. تمام مسئولیت بر عهده خودمان هست. قرار نیست هیچ عامل بیرونی، دلیلی برای خوب یا بد انجام شدن کارها باشد. همه چی دقیقا به خودمان بر می گردد.
پس اگر وسط روز حس این رو داشتیم که امروز به خوبی سپری نشده، فورا این جمله رو گوشزد کنیم که “مسئول انجام کارها خودم هستم”. چون اینطوری دیگه وقتمون صرف بهانه تراشی نمیشه. به جاش مستقیم میریم سراغ کارها. تا حداقل مابقی روز رو به خوبی سپری کنیم. وقتی خودمان را مسئول نتایج کارها بدانیم، همیشه سعی در افزایش تمرکز و دقت خواهیم داشت.
۳ – عملکرد خودمان را ارزیابی کنیم :
دربعضی مواقع همش احساس شکست میکنیم چون نتیجه کلیدی کارهای خودرو مشخص نکردیم. استرس کاری داریم. خیال بافی و واسوس فکری، ذهنمان رو دچار تزلزل و آشوب میکنه. حتی به بیراهه کشیده میشم. ترس و عصبانیت داریم. برای همین همش میگیم نتیجه کارمون شرایط خوبی نداره. اگر حوزه کاری خود رو بر اساس یک مقیاس ۱ تا ۱۰درجه بندی کنیم، متوجه میشیم که در کدام سبک کاری ضعیف و قوی عمل میکنیم. حتی در بحرانی ترین شرایط میتوانیم با استفاده از دانش و مهارت خود شرایط رو به یک سمت مناسب سوق بدیم.
واقعا همیشه نیازه که ارزیابی عملکرد داشته باشیم. ببینیم که چقدر به هدف نزدیک شدیم. به طور کلی وقتی همه چیز مکتوب بشه، متوجه میشیم که چقدر کارهای مفید انجام داده ایم. خیلی وقتها واقعا، از خیلی جهات مفید بودیم. اما چون ارزیابی عملکرد نکردیم، دائم فکر میکنیم، فرصت سوزی داشتیم. همین موضوع باعث میشه که ذهنمون درگیر بشه. باعث میشه استرس داشته باشیم و نتوانیم به خوبی تمرکز کنیم. پس برای افزایش تمرکز و دقت ، همواره سعی کنیم که عملکرد خودمان را ارزیابی کنیم.
۴ – تصیمیم گیری سرنوشت ساز است :
همیشه باید یک برداشت واضحی از نقاط قوت و ضعف خود داشته باشیم. چون زمانی میتوانیم تصمیم درستی بگیریم، که خودمان را به خوبی بشناسیم. تصمیمات ما، ریشه همه انگیزه ها و یا استرس ها هستند. هر چقدر ما انگیزه بیشتری به کار داشته باشیم، تمرکز بالاتری نیز خواهیم داشت. برعکس نیز صادقه. یعنی هرچقدر ما استرس بیشتری داشته باشیم، تمرکز کمتری خواهیم داشت.
پس نیازه که در زندگی تصمیماتی بگیریم که، انگیزه ما را افزایش و استرس را کاهش دهد. مبنای یک تصمیم گیری خوب هم، شناخت کامل از خود هست. یعنی باید کامل بدانیم که نقاط قوت و ضعف، توانایی، سلیقه، علایق و دیگر ویژگی های موثرمون چی هست. تصمیمات همیشه سرنوشت ساز هستند. پس تصمیماتی را اتخاذ کنیم که همیشه متناسب با ماهیت وجودی خودمان باشد. افزایش تمرکز و دقت از این روش، خیلی وقتها کارسازترین راه هست.
5 – علاقهمندی به کار
برای آنکه حواس ما به کاری که انجام میدهیم، جمع شود، باید به آن کار علاقهمند باشیم، زیرا وقتی کاری را با علاقه انجام میدهیم، تمام حواس ما به آن معطوف میشود، اما در مقابل هنگامی که خود را به انجام کاری مثل مطالعه یا آشپزی یا حتی تمیز کردن خانه مجبور میکنیم در حالی که تمایل چندانی به این کارها نداریم، تمرکز کمتری خواهیم داشت.
بنابراین هیچگاه به کارهای تکراری به عنوان یک اجبار نگاه نکنیم، بلکه میتوانیم با ایجاد علاقه، تمرکز و ابتکارات کوچکی که انجام میدهیم آنها را به کاری زیبا و دلپذیر برای خود تبدیل کرده و پس از پایان کار با دیدن نتیجه آن احساس شادابی کنیم.
پس هر چه میزان علاقه ما به یک کار بیشتر باشد، توجه و تمرکز ما در آن بیشتر خواهد شد.به این ترتیب، به یقین میتوان گفت علاقه مهمترین شرط در ایجاد دقت و تمرکز در انجام کار است.
6 – داشتن هدف
دومین نکتهای که در ایجاد دقت و تمرکز نقش مهم و اساسی دارد، داشتن هدف است و هدف زمانی قابل دسترسی است که مشخص، دقیق، روشن و واضح باشد.
مثلا وقتی به کلاس کنکور میرویم باید بدانیم هدفمان چیست؟! چرا میخواهیم به کلاس کنکور و بعد به دانشگاه برویم؟ آیا هدف ما از رفتن به دانشگاه، فقط تحصیلات عالیه است یا پیدا کردن یک شغل خوب در آینده و… هر شخصی برای خودش، اهداف و آرزوهای ویژهای دارد.
هدفهای خود را روی یک صفحه کاغذ بنویسیم و مدام اهدافمان را بهخاطر آوریم و بدانیم انجام کار امروز ما در واقع قدمی است که در راه رسیدن به آن هدف بر میداریم و آن وقت فواید و نتایج حاصله را در نظر مجسم کنیم.
7 – قوه خیال
برای ایجاد دقت و تمرکز در کارهایمان، بد نیست از قوه خیال استفاده کنیم. برای مثال، در عالم خیال تصور کنیم که به آنچه میخواستیم، رسیدهایم و از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیم.
غالبا افرادی که میگویند قادر به تمرکز در کارهایشان نیستند، نمیدانند از زندگی چه میخواهند. در واقع، تصور روشنی از اهداف و آرزوهای خود ندارند.
خوب در این صورت دلیلی وجود ندارد که بتوانند حواسشان را جمع کنند؛ اما بهتر است کمی فکر کنیم که اصلا چرا به دقت و تمرکز احتیاج داریم.
در حقیقت، منافع تمرکز را در ذهنمان تصور کنیم، آن وقت متوجه میشویم تمرکز، کار سخت و دشواری نیست و حواس ما بدون کمترین تلاشی متوجه و متمرکز کارها و اهداف ما خواهد شد، زیرا فواید آن اهداف برای ما ثابت شده است.
8 – داشتن برنامه
وقتی در انجام کارهایمان برنامهای دقیق داشته باشیم، آن وقت تمرکز ما بیشتر خواهد شد. باید به این نکته توجه داشته باشیم که داشتن برنامه مهم است، اما مهمتر از آن اجرای برنامه است.
بنابراین، برای هر روز و هر هفته خویش با توجه به شرایط روحی، جسمی، مکان و زمان، علاقه، هدف، نقاط قوت و ضعف خود برنامه ریزی کرده و برای هر فعالیتی زمانی را مشخص کنیم و به موقع آن کار را انجام دهیم.
همیشه سعی کنیم، این عادت را در خود بهوجود آوریم که بعضی از کارها را در مواقع تعیین شده، انجام دهیم.
این نکته مهم است که هیچگاه، زمان برنامههای خود را تغییر ندهیم، یعنی وقتی برنامهای را نوشتهایم، باید آن را در زمان مشخص شده، انجام دهیم. بنابراین اگر نظم خاصی در اجرای برنامهها داشته باشیم، بهراحتی میتوانیم به کارهایمان برسیم.
9 – داشتن نظم و ترتیب
ذهن انسان طوری است که نمیتواند در آن واحد به چند موضوع توجه کند و به آن متمرکز شود. به همین دلیل داشتن نظم و ترتیب برای ایجاد دقت و تمرکز در انجام کار خیلی اهمیت دارد.
مثلا اگر اتاق کار یا میز مطالعه ما نامنظم باشد، موجب حواسپرتی و اختلال در کار میشود. پس ساعات روزانه خود را بهگونهای تنظیم کنیم که بتوانیم هر کاری را در زمان خودش انجام دهیم و برای رسیدن به این مقصود، کارهایی را که باید انجام دهیم را به ترتیب اهمیتشان بنویسیم.
زیرا اگر بخواهیم همه کارها را با هم انجام دهیم، بدون شک به هیچکدام از آنها نخواهیم رسید.
پیدا کردن منشا پراکندگی حواس بهطور کلی نداشتن تمرکز و حواسپرتی یا منشاء بیرونی و محیطی دارد یا ذهنی و درونی؛ که حواسپرتی بیرونی به محیط پیرامون فرد یا تحریکات غیرعادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد میشود، ارتباط پیدا میکند.
بنابراین یکی دیگر از روشهای مفید برای تقویت تمرکز آمادهسازی شرایط محیطی است. آماده کردن شرایط محیطی به این گونه است که ما باید با توجه به کاری که میخواهیم انجام دهیم محیط آن کار را برای افزایش دقت و تمرکز خود مهیا کنیم.
مثلا ما میخواهیم مطالعه کنیم پس باید از مطالعه در مکانهای شلوغ خودداری کنیم و اینکه وسایلی را که ممکن است تمرکز ما را بر هم بزند مثل موبایل و… از خود دور کنیم تا بتوانیم بدون دغدغه فکری به مطالعه خود بپردازیم.
اما حواسپرتی ذهنی و درونی که شامل افکار و اندیشههایی است که مانع توجه و دقت، به کار و تمرکز میشوند. مثل بیماریهای روحی و روانی، درد و غم، خیالبافی، بیخوابی و… .
بنابراین برای ایجاد دقت و تمرکز در کارهای خود ابتدا باید منشاء آن را پیدا کنیم، که علت حواسپرتی ما، بیرونی است یا درونی.
در این صورت میتوانیم با توجه به علت شناخته شده به رفع مشکل اقدام کنیم و تمرکز را بهوجود آوریم.
10 – تعیین زمان برای افکار مزاحم
گاهی اوقات که ما در حال تمرکز روی یک کار هستیم ناخودآگاه ذهنمان به یک موضوع دیگر پرت میشود که این را پرش ذهن میگویند.
برای مثال، ما در کلاس درس هستیم که ناگهان متوجه میشویم، دچار پرش ذهن شدهایم، پس باید بلافاصله به خود بگوییم ایست، حالا اینجا باش و حواست را جمع کن؛ تا یک تلنگری به خود داده باشیم و به سرعت به موضوع اصلی برگردیم.
پس وقتی متوجه میشویم که بر کارهای خود تمرکز نداریم و ذهنمان سرگردان است، به خودمان بگوییم ایست، همین حالا برگرد. این روش به ظاهر ساده باعث میشود، توجه ما به کار موردنظر، به مرور زمان جلب شود.
همچنین لازم است در طول روز زمانی را برای پرداختن به تفکرات و تخیلات و مسائلی که موجب اضطراب و نگرانی ما میشود، اختصاص دهیم.
برای مثال نیم ساعت از روز را به این کار یعنی پرداختن به تفکرات و تخیلات مان اختصاص دهیم و به هیچ عنوان در این مدت به کار دیگری نپردازیم و ذهن خود را آزاد بگذاریم تا به هر چه میخواهد فکر کند.
زیرا فقط در صورتی که زمانی را به این کار اختصاص بدهیم، میتوانیم به روح و روانمان در زمانهای دیگر بقبولانیم که اکنون زمان فکر کردن به افکار مزاحم و منفی نیست و ما زمان دیگری را به این کار اختصاص دادهایم.
11 – حفظ آرامش
هیچوقت سعی نکنیم، حواسمان را به زور به انجام کاری جمع کنیم، زیرا این کار، ما را مضطرب و نگران میکند و فایدهای هم برای ما نخواهد داشت.
پس سعی کنیم آرامش خود را حفظ کرده، نه عجله و نه کند حرکت کنیم. توجه داشته باشیم که داشتن آرامش در حین انجام کار، هرگز به معنی بی خیالی نیست، بلکه به معنی دقت و تمرکز، بدون اضطراب است.
بنابراین یکی از روشهای افزایش تمرکز افزایش آرامش خود است، زیرا فردی که آرامش درونی ندارد بدون شک افکارش کمتر از این شاخه به آن شاخه میپرد و بیشتر میتواند به یک کار یا یک موضوع در آن واحد فکر کند.
و در پایان هنگام انجام کارهای خود استراحتهای کوتاه و منظم داشته باشیم و تعادلی میان انتظارات خود و سطح توانایی هایمان برقرار کنیم و محرکهای مزاحم مانند سر و صدای زیاد و… را از بین ببریم.