چرا به امام رضا (ع) ضامن آهو می‌گویند؟


امام رضا (ع) هشتمین امام مذهب شیعهٔ دوازده‌امامی و هم دوره با هارون عباسی، محمدِ امین و مأمون عباسی بود که در یازدهم ذی‌القعده سال ۱۴۸ هجری در مدینه متولد شد و در پایان ماه صفر سال ۲۰۳ قمری، به دست مأمون به شهادت رسید.

امام رضا (ع) معصومی بود که رابطه محبت‌آمیزی با حیوانات داشت و این رفتار کاملا مطابق با دستورات و توصیه‌های اسلام بوده‌است و جالب است بدانید لقب “ضامن آهو” بودن این معصوم، تا شبه قاره هند گسترده شده و در آنجا هم امام رضا (ع) به امام ضامن و ضامن آهو مشهور است. در این مطلب نگاهی داریم به دو داستان از ضامن آهو بودن امام رضا (ع).

چرا به امام رضا (ع) ضامن آهو می‌گویند؟

چرا به امام رضا (ع) ضامن آهو می‌گویند؟

صیادی در بیابانی قصد شکار آهویی را داشته و آهو شکارچی را مسافت زیادی به دنبال خود می‌دواند و سرانجام  خود را به دامن حضرت علی بن موسی الرضا (ع) که اتفاقاً در آن حوالی حضور داشت می‌اندازد. صیاد که می‌رود آهو را بگیرد، با ممانعت امام رضا (ع) مواجه می‌شود، ولی صیاد چون آهو را صید و حق شرعی خود می‌دانست، در گرفتن آن آهو پافشاری می‌کند.

 امام (ع) حاضر می‌شود، مبلغی بیشتر از بهای آهو، به شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد کند. شکارچی نمی‌پذیرد و به عرض می‌رساند: الا و بالله، من همین آهو را که حق خودم است، می‌خواهم و نه غیر آن را … و آن وقت آهو به زبان می‌آید و سخن گفتن آغاز می‌کند و به عرض امام می‌رساند که من دو بچه شیری دارم که گرسنه‌اند و چشم به‌راه‌اند که بروم شیرشان بدهم و سیرشان کنم. علت فرارم هم همین است و حالا شما ضمانت مرا نزد این شکارچی بفرمایید که اجازه دهد بروم و بچه هایم را شیر دهم و برگردم و تسلیم صیاد شوم.

بیشتر بخوانید  بیانیه 240 نماینده خطاب به رئیس جمهور درباره ادغام معاونین وزیران مجلس

امام رضا (ع) هم ضمانت آهو را نزد شکارچی کرد و خود را به صورت گروگان در اختیار او قرار داد. آهو رفت و به‌ سرعت بازگشت و خود را تسلیم شکارچی کرد. شکارچی که این وفای به عهد را می‌بیند، منقلب می‌ شود و آن گاه متوجه می‌شود که گروگان او، علی بن موسی الرضا است. بدیهی است فوراً آهو را آزاد می‌کند و خود را به دست و پای حضرت می‌اندازد و عذر می‌خواهد و پوزش می‌طلبد. حضرت نیز مبلغ قابل توجهی به او می دهد و تعهد شفاعت او را در قیامت نزد جدش می‌کند و صیاد را خوشدل روانه می‌سازد. آهو هم که خود را آزاد شده حضرت می‌داند، اجازه مرخصی می‌طلبد و به سراغ لانه و بچه های خود می‌ رود.

می‌گویند آن منطقه‌ای که ماجرای ضمانت آهوی امام رضا (ع) در آن اتفاق افتاده بود، در سفر امام رضا (ع) از مدینه به مرو اتفاق افتاده و در مکانی بین سمنان و دامغان رخ داده که اکنون به آن منطقه “آهوان” گفته می‌شود. 

جالب است بدانید که محمود فرشچیان، نقاش پرآوازه ایرانی، در دو شاهکار خود به نام «ضامن آهو» داستان ضامن آهو شدن امام رضا (ع) را به زیبایی هر چه تمام به تصویر کشیده است تا نشان‌دهنده مهربانی با حیوانات در اسلام باشد. هر دوی این آثار در موزه آستان قدس رضوی در مشهد به نمایش گذاشته شده‌اند.

ضامن آهو

داستان دوم و متفاوت از ضامن آهو

شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا (ع) درباره ضامن آهو بودن امام رضا (ع) چنین می گوید:

بیشتر بخوانید  زنوزی: کار من حفظ تراکتور است / امور باشگاه را در هیئت مدیره رها کردم

ابو منصور بن عبد الرزاق گفت در روزگار جوانی، نظر خوشی به طرفداران این مشهد (مرقد امام رضا) نداشتم و در راه، به غارت زائران می‌پرداختم، لباس‌ها، خرجی، نامه‌ها و حواله‌هایشان را به زور از آنان می‌ستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو می‌دوید تا به ناچار، آهو به کنار دیواری پناه برد و ایستاد. یوز هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمی‌شد.
هرچه کوشش کردم که یوزپلنگ به آهو نزدیک شود، به سمت آهو نمی‌رفت و از جای خود تکان نمی‌خورد، ولی هر وقت که آهو از جای خود (کنار دیوار) دور می‌شد، یوز هم او را دنبال می‌کرد. اما همین که به دیوار پناه می‌برد، یوزپلنگ باز می‌گشت تا آن که آهو به سوراخ لانه مانندی، در دیوار آن مزار داخل شد. من وارد رباط شدم، پرسیدم: آهویی که هم اکنون وارد رباط شد، کجا است؟ گفتند: آهویی ندیدیم.
آن وقت، به همان جایی که آهو داخلش شده بود آمدم، و رد پای او را دیدم، ولی خود آهو را ندیدم. پس با خدای تعالی پیمان بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان رفتار نکنم. از آن پس، هر گاه دشواری و مشکلی در زندگی پیدا می کردم، بدین مشهد پناه می آوردم و آن را زیارت، و از خدای تعالی در آن جا حاجت خویش را طلب می کردم و خداوند نیاز مرا بر طرف می کرد.

من از خدا خواستم که پسری به من عنایت فرماید، خدا پسری به من مرحمت فرمود. چون آن پسر بچه به حد بلوغ رسید، کشته شد. من دوباره به مشهد برگشتم و از خدا مسئلت کردم که پسری به من عطا فرماید، و خداوند پسر دیگری به من ارزانی فرمود. هیچ‌گاه از خداوند در آن جا حاجتی نخواستم، مگر آن که حاجتم روا گشت. این از جمله برکات این مشهد است که بر ساکنش سلام(خدا) باد. که بر شخص من آشکار شد و برای خودم روی داد.

بیشتر بخوانید  فال شمع روزانه چهارشنبه 17 مرداد 1403

مجلسی در بحار الانوار، گزارش دیگری نیز با همین مضمون آورده است که طبق آن در زمان سلطان سنجر، فرزند سلطان که بیمار بود به شکار رفته بود. آهو به حرم پناه می‌برد و شاه زاده با دیدن این صحنه خود را به روی قبر می‌اندازد و شفا می‌یابد. در اثر این شفا، سلطان سنجر بارگاهی بر روی قبر می‌سازد.

اگر با خواندن این مطلب، حب امام رضا (ع) در دل شما بیشتر شد، بدانید توسل بر این امام عزیز بی جواب نمی‌ماند. راه‌های توسل به امام رضا (ع) را بخوانید و با رعایت آداب توسل، حاجت روا شوید ان‌شالله. 

بیشتر بخوانید: مختصری بر زندگی و فضایل امام رضا (ع) به زبانی ساده

لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و کاربران محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید