برخی مردان، با وجود داشتن خانواده یا روابط عاطفی، از داشتن دوستان صمیمی و همراهی واقعی در زندگیشان محرومند.
این پدیده ممکن است ناشی از فشارهای اجتماعی باشد که مانع از آن میشود مردان احساسات خود را بروز دهند یا روابط دوستانه نزدیک و عمیق برقرار کنند.
به مرور زمان، این انزوای عاطفی میتواند به شکلی آرام اما تأثیرگذار بر رفتارهای روزمره این مردان اثر بگذارد و بدون اینکه اطرافیان متوجه شوند، آنها را در چرخهای از تنهایی و گسست اجتماعی گرفتار کند.
در ادامه به رفتارهای آرام و ظریفی اشاره میکنیم که نشان میدهند برخی مردان چگونه با این وضعیت کنار میآیند و از داشتن دوستان صمیمی محروم میمانند.
۱. تمایل به وابستگی در روابط عاطفی
بررسیها نشان میدهند که تنها ۲۰ درصد از مردان از یک دوست صمیمی حمایت عاطفی دریافت میکنند. در نتیجه، بسیاری از مردان تمام نیازهای احساسی خود را به شریک عاطفیشان منتقل میکنند
زمانی که همه بار احساسی بر دوش یک نفر بیفتد، هر دو طرف احساس خستگی و گاهی انزجار خواهند کرد.
۲. زندگی طولانیتر در خانه والدین
بسیاری از مردان جوانتر، به دلیل فشارهای مالی و شرایط اقتصادی نامطلوب، ناچارند برای مدت بیشتری با خانواده زندگی کنند. این موضوع نه تنها به تأمین مالی کمک میکند بلکه به تقویت ارتباطات خانوادگی هم منجر میشود. با این حال، زندگی با والدین جایگزین نیاز به دوستیهای صمیمانه نمیشود و باعث میشود مردانی که به استقلال نرسیدهاند از جمع دوستان و تجربههای گروهی دور بمانند
۳. دشواری در بیان احساسات و آسیبپذیری
فشارهای اجتماعی از کودکی به مردان آموخته که نمایش احساسات، نشانهای از ضعف است. در نتیجه، بسیاری از مردان از به اشتراکگذاری عواطف عمیق و آسیبپذیری در جمع دوستان یا حتی در روابط عاطفیشان خودداری میکنند. نبود دوستان صمیمی باعث میشود این احساسات سرکوب شوند و بهتدریج تبدیل به سد بزرگی بین آنها و ارتباطات عمیق گردد.
۴. گرایش به انزوا در شرایط استرسزا
مردانی که دوستان نزدیکی ندارند، در هنگام تجربه شرایط سخت و استرسزا به جای جلب حمایت دیگران، تمایل به کنارهگیری از جمع پیدا میکنند. این گرایش به انزوا، در واقع بهخاطر نبود عادت به درخواست کمک و حمایت است و باعث میشود در سختترین لحظات زندگی، تنها باشند.
۵. ضعف در شنیدن فعالانه
گوش دادن فعالانه، یکی از مهارتهایی است که از طریق دوستیهای صمیمی تقویت میشود. اما برخی مردان، بهویژه آنهایی که دوستان نزدیکی ندارند، در شنیدن موثر دچار مشکل هستند. بدون تمرین کافی در گفتوگوهای عمیق و احترام به نظرات دیگران، این مردان در هنگام برخورد با ایدههای مخالف به حالت دفاعی فرو میروند و نمیتوانند ارتباطاتی سازنده و محترمانه برقرار کنند.
۶. تمایل به رقابت بیش از حد
از کودکی، فشارهای اجتماعی مردان را به رقابت سوق میدهند؛ رقابتی که ممکن است سالم نباشد و به مرور به احساس ناامنی درونی منجر شود. این رقابتطلبی افراطی میتواند باعث شود که مردان با دوستان خود به جای همدلی و احترام، بیشتر در پی برتریجویی باشند. در نتیجه، این نگرش به یک مانع جدی در ایجاد روابط دوستانه و صمیمانه تبدیل میشود
۷. تکیه بر عادات ناسالم برای مقابله با تنهایی
تنهایی میتواند اثرات جسمی و روانی مخربی داشته باشد. تحقیقات نشان دادهاند که تنهایی نهتنها بر روحیه بلکه بر سلامت جسمی نیز تأثیرات منفی میگذارد. بسیاری از مردان به دلیل نبود حمایت اجتماعی به عادات ناسالم مانند مصرف زیاد دخانیات یا رفتارهای ناسالم دیگر روی میآورند. این رفتارها میتوانند اضطراب، افسردگی و بیخوابی را تشدید کنند و بهتدریج وضعیت روحی و جسمی آنها را وخیمتر کنند.
۸. ملاقاتهای سطحی و فعالیتمحور
تحقیقات نشان میدهد که مردان معمولاً در قرارهای دوستانه به فعالیتهای «کنار هم» مانند تماشای مسابقات ورزشی یا فیلم تمایل دارند، در حالی که زنان در ملاقاتهای «رو در رو» به گفتوگو و تبادل نظر میپردازند.
این نوع از ملاقاتهای سطحی و فعالیتمحور باعث میشود که مردان فرصت کافی برای به اشتراک گذاشتن احساسات و تجربههای عمیق نداشته باشند و نتوانند رابطههای دوستی خود را به سطحی صمیمانه و عمیق برسانند.
۹. تمرکز بیش از حد بر کار و شغل
برخی مردان به دلیل فشارهای اجتماعی و تعریفهای سنتی مردانگی، بیش از حد بر موفقیت شغلی تمرکز میکنند. این افراد تماسهای دوستانه را به تعویق میاندازند و بیشتر انرژی خود را به کار اختصاص میدهند. فشار برای موفقیت و تأمین مالی باعث میشود که به جای ساختن روابط دوستانه، وقت خود را صرف کار کنند.
مترجم: علیرضا مجیدی